یافتن پست: #زن

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خاک برسرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
حمال ....اشغاااااااااااااااااااال
کثافت....تو فقط یه بچه میخواستییییییییییییییییییییی؟
یعنی من یه ماشین جوجه کشی بودم برات ؟؟؟؟؟
گم شو حالم ازت بهم میخوره
.
.
.
.
.
چند دیالوگ ماندگار از یه فیلمه تو لپ تاپ دوستم
( خب چیه ؟ اقا و خانم همسایه دارن در صلح و صفا زندگی میکنن سوژه نداشتم خو)
دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 19:41
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



با قاشق دلتــــــــــنگی
لحظه هامو هـــــ♥ــــم میزنم

تو که کـــــنارم هستی

چرا حرف از غـــــ♥ــــم می زنم . . .

شــ♥ـــآید میترسم که بری
شــآید ازم بگیــــرنــِــت

شاید واسم آرزو شـــه

حتی یه لحظه دیـــدنــِـــت





دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 19:38
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیشب خواب دیدم دوست پسرم با تریلی تصادف كرده له شده
با دادو هوار از خواب پریدم اومدم زنگ بزنم بهش دیدم شارژ ندارم
داشتم خودمو می كوبیدم به در و دیوار كه یادم افتاد من اصلا دوست پسرندارم:)
دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 19:19
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



صـــــــــفحه آخر شناسنامه زیاد مهم نیست...
گاهی اوقات باید بری تو آینه نـــــــــــــگاه کنی و ببینی هنوز زنده ای یا نه...




دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 18:57
+3
binam
binam
زندگی تعداد نفسها نیست!

زندگی تعداد لبخندهای

کسانیست

که دوستشان داریم






دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 18:53
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مورد هم داشتیم
پسره میخواسته کمد دیواری بزنه تو اتاقش،
زنگ زده قدِ دوست دخترشو پرسیده..!
دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 18:47
+3
binam
binam
چند وقتیست هر چه می گردم

هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم

نگاهم اما

گاهی حرف می زند گاهی فریاد می کشد

و من همیشه به دنبال کسی می گردم

که بفهمد یک نگاه خسته چه می خواهد بگوید...





دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 18:46
+4
binam
binam
بی خیال تمام هیاهوی اطراف

بر ساحل زندگی قدم می زنم

بی خیال فکر تو

دنیای خود را نقاشی می کنم

بی خیال تمام آنچه باید باشد

نگین عشق را بر انگشت خود می آویزم

بی خیال همه رفت ها

به داشته های خود دل می بندم

اما

بگذار قدم بزنم...

قدم هایی سرشار از احساس بر ساحل زندگی

این روزها...

غروب عشق برای من

حیات دوباره خورشید

در آنسوی آسمان بودن ها؛ بر ساحل زندگیست!

نسیم دریا بر لبانم می نشیند

با خود می اندیشم

گویا

عشق در همین حوالی ست...

و باز می گویم

شاید

تا غروب عشق

نیمروزی باقی ست...









دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 18:43
+2
binam
binam
به همه چیز عادت می کنیم

به داشته ها و نداشته هایمان

خیلی طول نمی کشد که 

جلوی آینه زل بزنی به خودت

موهایت را کنار بزنی 

و با خودت بگویی

اصلا مگر داشتی اش

مگر از اول بود ؟! 

که بودن و نبودنش مهم باشد …









آخرین ویرایش توسط onlyalone در [1392/08/11 - 18:39]
دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 18:38
+5
binam
binam

http://www.shiapics.ir/components/com_joomgallery/img_originals/___imam_hoseyn_6/18_20090825_1702190279.jpg

اصلاً حسین جنس غمش فرق می کند

این راه عشق پیچ و خمش فرق می کند


اینجا گدا همیشه طلبکار می شود
اینجا که آمدی کرمش فرق می کند


شاعر شدم برای سرودن برایشان
این خانواده، محتشمش فرق می کند


“صد مرده زنده می شود از ذکر یا حسین”
عیسای خانواده دمش فرق می کند


از نوع ویژگی دعا زیر قبه اش
معلوم می شود حرمش فرق می کند


تنها نه اینکه جنس غمش جنس ماتمش
حتی سیاهی علمش فرق می کند


با پای نیزه روی زمین راه میرود
خورشید کاروان قدمش فرق می کند


من از حسینُ منی پیغمبر خدا
فهمیده ام حسین همه اش فرق می کند
دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 18:35
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ