یافتن پست: #ساده

Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

خشاخش برگهای زرد صدای پاییز بود و آغاز بستن پنجره ها کوچه تنها می شد با سوتهای بی وقت عشق
و تدارکی ازلی در کار بود تا حادثه ی عشق در برخوردی ساده میان بادهای گیج پاییزی چشمان ما را تر کند

دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 23:52
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

آدمهای ساده را دوست دارم.
همان ها که بدی هیچ ﮐس را باور ندارند
.
همان ها که برای همه لبخند دارند.
همان ها که همیشه هستند، برای همه هستند
.
آدمهای ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعتها تماشا کرد
.
آدم های ساده را دوست دارم
. بوی ناب “آدم” می دهند

دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 23:50
+6
be to che???!!
be to che???!!
وقتي مي گويم دوستت دارم
شايد تصور كني تنها چند واژه ي ساده را در كنار هم گذاشته ام
و جمله اي را بيان كرده ام
اما...
اين تنها يك جمله نيست !
دنياي لبريز از رويا هاي سبز و سرخ !
همين جمله كوتاه !
آري همين چند واژه خود كتابيست سر شار از معنا !
دوستت دارم يعني بي حضور تو زندگي برايم بي معناست
بي تو دنياي من به سردي مي گرايد و چشمانم بي فروغ ميگردد !
دوستت دارم يعني قلب من منزلگاه توست
و وجودم سرزميني كه تخت پادشاهي را تنها لايق تو مي دانم .
دوستت دارم

دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 23:13
+6
saman
saman
در CARLO
چند وقت پیش زمانی که بستنی خیلی گران نبود یک پسر ده ساله به یک کافی شاپ رفت،موقعیکه پشت میز نشست از گارسون پرسید:

قیمت بستنی گردویی چند است؟

او گفت: 50 سنت است.

پسر از جیبش پول درآورد و آن را شمرد.

سپس پرسید:قیمت بستنی ساده چقد است؟

آنجا افراد دیگری بودند که منتظر بستنی بودند گارسون درحالیکه کمی بداخلاق و بی حوصله بود با تندی گفت:35 سنت است.

پسر دوباره پولش را شمرد و گفت:

لطفا یک بستنی ساده بدهید.

گارسون بستنی ساده را همراه با صورن حساب برای او برد.پسر بستنی اش را خورد و پولش را به صندوق پرداخت کرد.

وقتی گارسون میز را تمیز میکرد شروع به گریه کردن کرد...در گوشه بشقاب 15 سنت بابت انعام برای او گذاشته بود.
پسر به جای بستنی گردویی ،بستنی ساده گرفت تا بتواند به او انعام بدهد...............
1 دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 17:53
+11
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اون بار:

من نمی خواستم باشم

اما خودش از من خواست که باشم. خود خودش

احساس کردم فرق دارم



این بار:

من میخواستم باشم

اما او نخواست که من باشم. فقط من

احساس کردم فرق دارم



نتیجه گیری ریاضی:

یه اپسیلون بیشتر بعلاوه یه اپسیلون کمتر میشود صفر

به عبارت ساده تر: هیچ فرقی با هیچ کسی ندارم.

حالا شدم مثل همه



آخیش. راحت شدم...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 16:15
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در CARLO
آدم های ساده را دوست دارم !
همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند!
همان ها که برای همه لبخند دارند!
همان ها که همیشه هستند، برای همه هستند!
آدم های ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعت ها تماشا کرد؛
عمرشان کوتاه است!!
بس که هر کسی از راه می رسد...
یا ازشان سوء استفاده می کند!
یا زمینشان می زند!
یا درس ساده نبودن بهشان می دهد...!
آدم های ساده را دوست دارم !
بوی ناب “ آدم ” می دهند...
1 دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 14:32
+4
be to che???!!
be to che???!!
قتي ديوانه وار دل تنگي هايم را پاره پاره ميكنم

وقتي حتي براي گريه كردن مجال نيست

وغرق در اشك هاي بي يايان  بي تو بودن مي شوم

وقتي آن كسي كه تمام مدت آرامش خاطرت بود دلش ميشكند

و كسي نيست كه آرامش را هديه به ذهن پريشانش كند

و ميان تمام اين شبهاي بي انتها

تنها تو هستي كه گاه گاهي بغض هايم را ميان كاغذ نقش مي زني

مي بيني باران مي بارد

و دلم تنگ شده براي بي بهانه خنديدن

دلم تنگ شده براي دستاني كه بوسيدنشان سرآغاز محبتي بي كران است

مي بيني؟

نفس به نفس لا به لاي نوشته هايم طلايي شدي

احساسم را ميان كلماتم مي بيني؟

چه ساده احساسم را ميان حروف بي جان عاشقانه هايم نوشتم

تنها براي اينكه اسم تو را تكرار كنم

كه تا شايد اين فاصله اي كه ميان من و تو است از ميان برود

اما نشد !!

من خودم را ، تمام عشقم را ، لا به لاي حروف  نوشتم

قلبم را

همه هستيم را

و همه احساسم ، لابه لاي اين واژه ها ، چه غريبانه جان دادند

چه بي شوق اين روزها مي گذرد و من هنوز مي نويسم

اما من هنوز كلمات را به مهماني عشق مي برم

ديگر واژه تحمل بي معناست

من ديگر توان نداشتن تو را ندارم

بي تو مي ميرم

خواهش مي كنم بمان و در قلبم ، در خاطراتم زندگي كن

تا يك عاشقانه آرام بسازيم ،

من و تو

تو ، تمام شب گريه هايم را پايان مي دهي

من ، باز هم فصل دوست داشتنت را مي خوانم

و تقديم مي كنم تمام اين دلنوشته هاي خيس را به تو

اين روزها بيش از هميشه بارانيم

و تو نيستي و من با خيالت چه صادقانه با تو بودن را حس ميكنم

حس بودنت شبها مرا در اغوش مي كشد و پر از آرامش مي شوم

 آرامشي كه هديه توست

خدايا فرشته زميني ات را در پناه آن مهرباني بي انتهايت حفظ كن
دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 14:19
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
ساده میگویم عزیزم

دل بریدن ساده نیست : چشمهای مهربانت را ندیدن ساده نیست

از زمان رفتنت خورشید را گم کرده ام

ناله های ابر را هر شب شنیدن ساده نیست
دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 13:03
+4
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


صفر باش همان دایره ی ساده و خالی که با حضورش روبروی هر عددی آن را تا دهها و صدها برابر ارزش می بخشد.


دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 12:10
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﯾﻪ ﭘﺴﺮﺍﯾﯽ ﻫﺴﺘﻦ ﮐﻪ. . .
ﺍﺑﺮﻭﻫﺎﺷﻮﻥ ﻓﺎﺑﺮﯾﮏ ﺧﻮﺩﺷﻮﻧﻪ
با ﻣـﺮﺍﻡ و لوطی هستن
ﭼﺸﻤﺸﻮﻥ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﮐﺎﺭ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻪ
ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﻮﯼ ﺑﻠﻮﻧﺪ ﻭ ﭼﺸﻢ ﺁﺑﯽ ﻧﯿﺴﺘﻦ
ﭘُــــﺰ ﻧﻤﯿـــــــﺪﻥ
ﭘﺎﺗﻮﻕ ﺷﻮﻥ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﻭ ﺷﯿﺸﻪ ﻭ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﻣﺸﺮﻭﺑﯽ ﺟﺎﺕ ﻧﯿﺴﺖ
ﺁﺭﻩ ﺭﻓﯿـﻖ!!!!
ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﮑﯿﻪ ﮐﻼﻣﺸﻮﻥ ﻣﻌﺮﻓﺘﻪ
ﺑﯽ ﺭﯾﺎ، ﺑﺎ ﺧﺪﺍ، ﻣﻬـﺮﺑﻮﻥ ﻭ ﺑﺎ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺘﻦ
ﺁﺩﻡ ﻣﯿﺘــﻮﻧﻪ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﺗﮑﯿﻪ ﮐﻨﻪ
ﮐﻨﺎﺭﺷـﻮﻥ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺩﺍﺭﯼ
ﮐﻨـﺎﺭﺵ ﺑﺎﺷﯽ ﯾﺎ ﻧﺒﺎﺷﯽ ﺣﻮﺍﺳﺶ ﺑﻪ ﺑﻘﯿﻪ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﻧﯿﺴﺖ
ﻭ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺭﻭ ﻣﺜﻞ ﻫـﻢ ﻧﻤﯽ ﺑﯿﻨﻦ
ﺍﯾﻦ ﺟﻮﺭ ﭘﺴﺮﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﻣـﺮﺩﻥ , ﺧﯿﻠﯽ ﺗﮑﻦ ، ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺎﺻﻦ...
ﺧﯿﻠﯽ ﺷﻮﺧﻦ ﻭ ﺟﻨﮕﻮﻟﮑـ ﺑﺎﺯﯼ ﺩﺭ ﻣﯿـﺎﺭﻥ
ﻭﻟﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺷﻮﻥ ﻗﻮﯾﻪ
ﺁﻩ ﮐﻪ ﺑﮑﺸﻦ ﺧﺪﺍ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻭ ﻭﺍﺳﺸﻮﻥ ﺯﯾﺮ ﻭ ﺭﻭ ﻣﯿﮑﻨﻪ
اینارو اذیت نكنید،با احساساتشون بازی نكنید.
ﯾﻪ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺍﺯ ﭘﺴﺮﻫﺎ هم ﻫﺴﺘﻦ :
* ﯾﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺩﺍﺭﻥ ...
* ﻟﺒﺎﺳﺎﯼ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﻭﻥ ﻧﻤﯿﭙﻮﺷﻦ ...
*ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺎﺩﻩ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﻦ ... ﮔﺎﻫﯿﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﻮﺩﺷﻮﻧﻮ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺗﻮ ﺩﻟﺖ ﺟﺎ ﮐﻨﻦ ﻣﯿﺰﻧﻦ ﺭﻭ ﺩﻧﺪﻩ
ﯼ ﻟﻮﺱ ﺑﺎﺯﯼ
* ﻗﻮﻟﺸﻮﻥ ﻗﻮﻟﻪ ...
*ﯾﻪ ﺩﻝ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﻮﻥ ﺩﺍﺭﻥ ... ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺣﺎﻣﯽِ ﺁﺩﻣَﻦ ﺗﻮﯼ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺑﺤﺮﺍﻧﯽ دختر و پسرم نداره ...
*ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻋﻼﻗﻪ ﻣﻨﺪ ﻣﯿﺸﻦ ﺳﻌﯽ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ"" ﺩﻭﺳﺖ"" ﺑﺮﺍﺵ ﺑﺎﺷﻦ ﺗﺎ ﯾﻪ"" ﺩﻭﺳﺖ
ﭘﺴﺮ ..."" ﭼﻮﻥ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻥ ﺁﺏ ﺗﻮ ﺩﻝ ﻃﺮﻑ ﺗﮑﻮﻥ ﺑﺨﻮﺭﻩ ...
*ﯾﻪ ﮔﻮﺵ ﺧﻮﺏ ﻭﺍﺳﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﺷﻮﻧﻦ ﺍﻣﺎ ﺩﺭﺩﺍﺷﻮﻧﻮ ﺗﻮ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﯿﺮﯾﺰﻥ ﻭ ﮐﻢ ﮐﻪ ﻣﯿﺎﺭﻥ ﻫﯽ ﻏﺮﻏﺮ
ﻣﯿﮑﻨﻦ ..
*ﻫﺮﻭﻗﺖ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﯿﺸﯽ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺫﻫﻨﺖ ﻣﯿﺮﺳﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺍﻭﻧﻪ .... ﭼﻮﻥ ﺑﻬﺖ ﺛﺎﺑﺖ
ﮐﺮﺩﻩ ﻭﺍﺳﺖ ﯾﻪ ﺩﻭﺳﺘﻪ ﻧﻪ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﻪ
2 دیدگاه  •   •   •  1392/05/5 - 14:46
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ