محمد
سخت است درک کردن دختری که غم هایش را خودش میداندودلش…
که حسرت میخورند بخاطر شاد بودنش..
به خاطر لبخند هایش..
و هیچکس جز همان دختر.. نمیداند چقدر تنهاست..
که چقدر میترسد از باختن. از یخ زدن احساس و قلبش از زندگی.