یافتن پست: #سکوت

saeed
saeed

به خاطر تو خورشید را قاب می کنم و بر دیوار دلم می زنم


به خاطر تو اقیانوس ها را در فنجانی نقره گون جای می دهم


به خاطر تو کلماتم را به باغهای بهشت پیوند می زنم


به خاطر تو دستهایم را آیینه می کنم و بر طاقچه یادت می گذارم


به خاطر تو می توان از جاده های برگ پوش و آسمانهای دور دست چشم پوشید


به خاطر تو می توان شعله تلخ جهنم را


چون نهری گوارا نوشید


به خاطر تو می توان به ستاره ها محل نگذاشت


به خاطر روی زیبای تو بود


که نگاهم به روی هیچ کس خیره نماند


به خاطر دستان پر مهر و گرم تو بود


که دست هیچ کس را در هم نفشردم


به خاطر حرفهای عاشقانه تو بود


که حرفهای هیچ کس را باور نداشتم


به خاطر دل پاک تو بود


که پاکی باران را درک نکردم


به خاطر عشق بی ریای تو بود


که عشق هیچ کس را بی ریا ندانستم


به خاطر صدای دلنشین تو بود


که حتی صدای هزار نی روی دلم ننشست


عزیزم...


عشق را در تو  ، تو را در دل ، دل را در موقع تپیدن 


وتپیدن را به خاطر تو دوست دارم


من غم را در سکوت ، سکوت را در شب ، شب را در بستر


وبستر را برای اندیشیدن به خاطر تو دوست دارم


من بهار را به خاطر شکوفه هایش


زندگی را به خاطر زیبایی اش و زیباییش را


 به خاطر تو دوست دارم

دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 20:46
+5
saeed
saeed
خیابان های تنهایی؛ دلی ولگرد میخواهد و آواز بدون تو؛ سکوتی سرد میخواهد؛ برایت مرده بودم تا برایم تب کند قلبت؛ ولی حتی نپرسیدی دلت همدرد میخواهد!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 20:06
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سکوتم را نکن باور
من آن آرامش سنگین پیش از قهر طوفانم
من آن خرمن
من آن انبار باروتم
که با آواز یک کبریت آتش می شوم یکسر
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 19:45
+2

گاهی سکوت دوست معجزه می کند و تو می آموزی که بودن همیشه در فریاد نیست
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 19:27
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گاهى سکوت مى آموزد
بودن همیشه در فریاد نیســت
اسطـــوره شدن یعنى در عین رفتــن بمــانى
یعنى باشى یـــا نباشى دوستت داشته باشند و دلــتنگت شوند…
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 14:48
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

می نویسم... می نویسم از تو، تا تن کاغذ من جان دارد با تو از حادثه ها خواهم گفت، گریه این گریه اگر بگذارد گریه این گریه اگر بگذارد، با تو از روز ازل خواهم گفت فتح معراج غزل کافی نیست، با تو از اوج غزل خواهم گفت می نویسم همۀ هق هق تنهایی را، تا تو از هیچ به آرامش دریا برسی تا تو در هم همه همراه سکوتم باشی، به حریم خلوت عشق تو تنها برسی می نویسم همۀ با تو نبودن ها را، تا تو از خواب مرا به با تو بودن ببری تا تو تکیه گاه امن خستگی ها باشی، تا مرا باز به دیدار خود من ببری

دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 14:20
+3
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
این روزها 

دلم اصرار دارد فریاد بزند!
اما من جلوی دهانش را میگیرم
وقتی میدانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد!



این روزها
من
خدای سکوت شده ام
خفقان گرفته ام !


تا آرامش اهالی دنیا خط خطی نشود


دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 13:20
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
این روزها احساس میکنم چقدر شبیه “سکوتم”...با کوچکترین حرفی میشکنم.....
دیدگاه  •   •   •  1392/06/21 - 20:42
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥




تقصیر هیچ کس نیست ...
به نام عشق
جسمت ,روحت , احساسات را
لگد مال می کنند ...
و به نام عشق
فراموشت میکنند ...
تقصیر هیچ کس نیست ...
به نام نجابت باید سکوت کنی
و به نام صبر از درون ویران شوی...............


دیدگاه  •   •   •  1392/06/21 - 18:55
+2
roya
roya
نمیدانم زندگی چیست؟؟ اگر زندگی شکستن سکوت است سالهاست که من سکوت را شکسته ام۰ اگر زندگی خروش جویبار است سالهاست که من در چشمه ی جوشان زندگی جوشیده ام اما این نکته را فراموش نمی کنم که زندگی بی وفاست زندگی به من آموخت که چگونه اشک بریزم اما اشکانم به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/21 - 14:53
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ