یافتن پست: #سکوت

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در گذشته سکوت
نشانه رضایت بود
و اما امروز
نشانه بندی است
که بر دهانت بسته اند
تا مبادا ویرانی درونت
را فریاد زنی!
پس به اجبار به احترام
تمامی بند شدگان
سکوت میکنیم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/15 - 12:49
+3
roya
roya
دلم یک غریبه می خواهد
بیاید بنشیند فقط سکوت کند
من هـی حرف بزنم
...
و بزنم و بزنم
تا کمی کم شود از این همه بار
بعد بلند شود و برود
نه نصیحتی نه.....
انگار نه انگار!!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/14 - 16:06
+4
fingliiiiiiii
fingliiiiiiii
وقتی که سکوت خانه دق مرگم کرد.. وابستگیم را به تو باور کردم...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/13 - 20:45
+4
ar8qf4min
ar8qf4min
سکوت کن! بگذار بغض هایت سربسته بماند.
گاهی...
سبک نشوی، سنگین تری...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/13 - 10:53
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
شاید تو…
سکوت میان کلامم باشی!
دیده نمیشوی
اما من تو را احساس می کنم!
شاید تو ….
هیاهوی قلبم باشی!
شنیده نمیشوی
اما من تو را نفس می کشم!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/12 - 22:27
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
به خاطر آرزوهایم که میمیرند

سکوتی میکنم سنگین تر از فریاد
دیدگاه  •   •   •  1392/06/12 - 20:43
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بعضی وقتا تو دعوا فقط باید نگاه کنی! سکوت کنی!

فحشاشو بده و بهونه هاشو به جون بخری!

تموم که شد بغلش کنی و اروم. در گوشش بگی

با من نجنگ ، من دوست دارم . . .
دیدگاه  •   •   •  1392/06/12 - 19:11
+2
nanaz
nanaz

گاهی دلت آنقدر می گیرد
که مجبوری تمام بغضت را با سکوت دفن کنی
واین است کار این روزهای خاکستری من


 

دیدگاه  •   •   •  1392/06/12 - 14:55
+3
behzadsadeghi
behzadsadeghi
در مجلس خواستگاری...بعد از نیم ساعت سکوت! مادر داماد:ببخشین,کبریت دارین؟ خانواده ی عروس:کبریت؟!برای چی؟! مادر داماد:والا پسرم می خواست سیگار بکشه... خانواده ی عروس:پس داماد سیگاریه...؟! مادر داماد:سیگاری که نه...والا مشروب خوردن ..بعد از مشروب سیگار می چسبه... خانواده ی عروس:پس الکلی هم هست...؟ مادر داماد:الکلی که نه...والا قمار بازی کرد,باخت! ما هم مشروب دادیم بهش که یادش بره... خانواده ی عروس:پس قمارم بازی می کنه...؟! مادر داماد:آره...دوستانش توی زندان بهش یاد دادن... خانواده ی عروس:پس زندانم بوده...؟! مادر داماد:زندان که نه...والا معتاد بوده,گرفتنش یه کمی بازداشتش کردن خانواده ی عروس:پس معتاد بوده...؟! مادر داماد:آره...معتاد بود,بعد زنش لوش داد... خانواده ی عروس:زنش؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!! !!!!! مادر داماد:اه,چقدر آدمو سوال پیچ می کنین!!!اصلا ما کبریت نخواستیم!... . نتیجه ی اخلاقی:همیشه موقع خواستگاری رفتن کبریت همراهتون داشته باشین
دیدگاه  •   •   •  1392/06/11 - 16:49
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

سکوتم را دوست دارم
زیرا در آن هزاران فریاد نهفته است.
و تو ای مهربان!
فریادم را از سکوتم و از چشمان خسته ام بخوان و مرا یاری کن

دیدگاه  •   •   •  1392/06/11 - 16:01
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ