یافتن پست: #شانه

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیگر نه "شلوار پاره" نشانه ی "فقر" است ....

نه "سکــوت" علامت "رضــایت"....

دنــیـــــــــــــــای غـــریـبـیــست

ارزشـــــــــــها "عـــــــــــــــــــوض" شـده اند

و "عـــــوضــــــــــی هــا"، بــا ارزش....
دیدگاه  •   •   •  1392/04/4 - 16:29
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
من بی تکیه گاهم

یک عالمه هم عشق منجمد دارم!

با تو اما

نه من گریه می کنم

نه تو کمی شانه می شوی برایم

هیچ می دانی

من به آغوش بی چشمداشت تو

به چشم افسانه می نگرم؟!!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/4 - 14:45
+1
mamad-rize
mamad-rize
در CARLO
گاهی جلوی آیــــــنه می ایستَم...خودم را در آن میبینم... دست روی شانه هایَش میگذارم.....ومیگویَم چِه تحملی داریـــ
آخرین ویرایش توسط mamad-rize در [1392/03/7 - 15:19]
دیدگاه  •   •   •  1392/03/7 - 15:19
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
از وقتــی رفتــی

اشک هایم آواره شـده اند ،

دیگر شانه ای ندارند

که پناهشان باشد
دیدگاه  •   •   •  1392/03/5 - 17:06
+4
AmiR
AmiR
حقیقت رفتن...

امکان هجرت تو

تراوش می کند،از خطوط مبهم نگاهت

من پیشتر،دیده بودم

جرقه محال ماندنت را

در سایش دستانمان به رفتنت ایمان دارم،

چون ماهی آزاد به جریان آب

نبودنت،

مرا در سطح بزرگ اشکهایم پر از عطش میکند

چقدر سنگین شده اند شانه هایم!

آخر بعد از تو ترازوی تنهایی ام شده اند...
دیدگاه  •   •   •  1392/03/5 - 16:54
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در SMS
سرم را روی شانه ات بگذار تا همه بدانند “همه چیز” زیر سر من است !:-
دیدگاه  •   •   •  1392/03/2 - 21:07
+5
shiva joOoOoOn
shiva joOoOoOn
مادر جان ! خواهش میکنم اجازه بدهی قبل از مرگ هر چه درد بیدرمان در
پهنه این دل ماتمزده ام دارم ، به صورت قطره های سرگردان مشتی
سرشک دیده گم کرده ، به دامان محبت بار تو بسپارم ....
میدانم هرگز باور نمی کردی اینچنین نامه ای به دست تو برسد ؛ تو بر
حسب نامه های گذشته من ، دخترت را زنی نجیب می دانستی که
شرافتمندانه ، دور از خانه و کاشانه ، نان مادر ستمدیده و خواهر یتیمش را
به دست می آورد ... چگونه بگویم مادر ؟!.... که ازبخت من بدخت ، در
عصری به دنیا آمده ام که " شرافت " به طوررقت انگیزی بازارش کساد
است .
می دانی یعنی چه ؟ مادر همه هر چه تا کنون بتو نوشته ام دروغ محض بوده
است .... دروغ محض .... اما اجتناب ناپذیر
خدا می داند که هیچ دلم نمی خواست دل شکسته ات را ، بار دیگر بشکنم ... همه ی آن
نامه را ده روز دیگر که مصادف با بیست و چهارمین سال تولد من که در حقیقت
بیست و چهارمین سال تولد یک بد بختی بیزوال است ،
بسوزان .... و خاکستر سردشان را لابلای بستر پاره پاره من که مات و دست
نخورده و بی صاحب در کنج کلبه ی فقیرمان افتاده است ، دفن کن ...
دیدگاه  •   •   •  1392/03/1 - 17:23
+3
علـــــــــــــــــی
علـــــــــــــــــی
بالش خودم رو ترجیح میدهم ؛

زیرا شانه های تو مثل بالشهای مسافرخانه است...

خوب می دانم سرهای زیادی را تکیه گاه بوده است...
دیدگاه  •   •   •  1391/01/18 - 22:12
+6
نیوشا
نیوشا
کاش می فهمیدی .... قهر میکنم تا دستم را محکمتر بگیری و بلندتر بگویی: بمان... نه اینکه شانه بالا بیندازی ؛ و آرام بگویى: هر طور راحتى !!!
دیدگاه  •   •   •  1391/01/18 - 21:21
+3
reza
reza
بی تو من از نسل بارانم ، چون ابر بهارانم گریانم
بی تو من با چشم گریان ، سیل غم برد آشیانم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

توآن باران تند بیقراری که راهی غیر باریدن نداری

نمی ماند نشانی از بدی ها اگر بر تک تک دلها بباری

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مثل باران چشمهایت دیدنی است ٬ شهر خاموش نگاهت دیدنی است

زندگانی معنی لبخند توست ٬ خنده هایت بی نهایت دیدنی است
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
در روز بارانی ، چتر نشانه فداکاری است ……
پس چتری باش برای آنکه دوستش داری ، در روزهای بارانی اش
دیدگاه  •   •   •  1391/01/17 - 01:50
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ