یافتن پست: #شانه

be to che???!!
be to che???!!
@NEGAR1992





بنفش رنگ عرفان و معنويت است. بنفش در هر طيفي كه باشد الهام بخش و رنگ شاهزادگان، ‌پادشاهان و ملكه هاست. بنفش سير در اصل تركيبي از رنگ هاي آبي و قرمز مي باشد كه ويژگي هاي هر دو رنگ را يكجا در بر دارد. تندي قرمز به واسطه آرامش و خنكي آبي فروكش مي كند و به حس تازه تبديل مي شود و شما را به آرامش و رهايي دعوت مي نمايند
.



به همين دليل است كه در بيمارستان هاي رواني و مطب روانشناسان اغلب از بنفش ملايم يا همان بنفش ياسي استفاده مي شود. بنفش ملايم احساس ترس را كاهش مي دهد و مشغله هاي فكري آزار دهنده را تعديل مي نمايد. وقتي بنفش در كنار سفيد قرار مي گيرد سمبل خالص بودن و تواضع است. در فرهنگ چين بنفش رنگ رويا پردازان و فيلسوفان است و نشانه صداقت ، وفاداري و عشق مي باشد. علم رنگ شناسي ثابت كرده است كه بنفش آثار ترس و شوك هاي روحي را پاك مي كند و در اين زمينه مانند اشعه ماوراء بنفش عمل مي نمايد. از به كار بردن بنفش در دكوراسيون داخلي خانه خود اجتناب نكنيد.



بنفش را رنگ [!]ت، وقار و عزت می دانند. برای اختلالات روانی، مثل شیزوفرنی و جنون ادواری از این رنگ استفاده می شود. این رنگ اثر آرام کننده قلب دارد و موجب تصفیه خون نیز می شود و می تواند سموم بدن را دفع کند. از نظر روحی در کاهش نفرت و خشم و هیجانات افسارگسیخته بسیار موثر است و به طور کلی برای بهبود بیماری های طحال، ناراحتی های مثانه، راشیتیسم، دردهای شدید کمر، سیاتیک، ریزش مو، صرع، ذات الریه، سرفه خشک و آسم، مورد استفاده قرار می گیرد.



رنگ بنفش بر خیال پردازی شما می افزاید و کمک می کند احساس قدرت و اختیار بیشتری کنید. این رنگ همچنین سبب تقویت کردن عمق احساسات شما می شود و شما را صاحب اراده ای مصمم تر می کند و توانایی تان را در ارائه راهبردهای جدید در زندگی افزایش می دهد.

دیدگاه  •   •   •  1392/08/30 - 23:49
+7
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
در CARLO
چرا گرفته دلت، مثل آنکه تنهایی
چقدر هم تنها!
خیال می کنم
دچار آن رگ پنهان رنگ ها هستی

دچار یعنی
عاشق

و فکر کن که چه تنهاست
اگر ماهی کوچک ، دچار آبی دریای بیکران باشد

چه فکر نازک غمناکی!
و غم تبسم پوشیده نگاه گیاه است
و غم اشاره محوی به رد وحدت اشیاست
خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند
و دست منبسط نور روی شانه آنهاست

نه ، وصل ممکن نیست،
همیشه فاصله ای هست
اگر چه منحنی آب بالش خوبی است
برای خواب دل آویز و ترد نیلوفر،

همیشه فاصله ای هست
دچار باید بود
و گرنه زمزمه حیات میان دو حرف حرام خواهد شد

و عشق
سفر به روشنی اهتراز خلوت اشیاست

و عشق
صدای فاصله هاست.
صدای فاصله هایی که
غرق ابهامند؟
نه،
صدای فاصله هایی که مثل نقره تمیزند
و با شنیدن یک هیچ می شوند کدر.

همیشه عاشق تنهاست
و دست عاشق در دست ترد ثانیه هاست
و او و ثانیه ها می روند آن طرف روز
و او و ثانیه ها روی نور می خوابند
و او و ثانیه ها بهترین کتاب جهان را به آب می بخشند
و خوب می دانند
که هیچ ماهی هرگز،
هزار و یک گره رودخانه را نگشود...

// برگرفته از شعر "مسافر"
دیدگاه  •   •   •  1392/08/28 - 18:19
+5
محمد
محمد
هرشب شانه میزنم موهایم را
صبح که بیدار میشوم موهایم پریشان است
من هر شب خواب سرِانگشتان تو را می بینم ¡
دیدگاه  •   •   •  1392/08/27 - 20:20
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



از تمام دنیا:

شانه ای میخواهم برای سرم

و

سری هم برای شانه ام



کسی خسته نیست از این بالبش پری؟!!!

کسی خسته نیست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ببین تواین کلوپ به این بزرگی کسی پیدا میشه !!!!!!!!





دیدگاه  •   •   •  1392/08/26 - 19:48
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چه كسی خواهد دید مردنم را بی تو؟

گاه می اندیشم خبر مرگ مرا با تو چه كسی میگوید؟

آن زمان كه خبر مرگ مرا می شنوی

روی تو كاشكی می دیدم!

شانه زدنت را بی قید

و تكان دادن دستت كه مهم نیست زیاد!

و تكان دادن سر را
كه عجیب! عاقبت مرد؟
افسوس...
كاشكی می دیدم
من به خود می گویم
چه كسی باور كرد جنگل جان مرا
آتش عشق تو خاكستر كرد!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/08/25 - 20:23
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
77458523424247307803.jpg



حَســـــرتــــــــــــــ !
یَعنــــی رو به رویَم نشستــــه ای . . .
وَ باز خیســــیِ چَشمانَمـ را . . .
آنــ دَستمــــالِ خُشکـــِ بی اِحساســـ پاکــــ کند . . .
حَســــرَتـــــــــــــــ !
یَعنـــــی شانه هایَتــــ دوشــ به دوشَــــمـ باشَـــد . . .
اَمــا نتوانَمـ از دِلتَنگـــی به آنــ پَنـــاه ببرَمـ . . .
حَســــرَتـــــــــــــــ ــ !
یَعنـــــی تو که دَر عیـــنِ بودَنَتـــ . . .
داشتَنَتــــ را آرزو میکنم

آخرین ویرایش توسط NEGAR1992 در [1392/08/24 - 12:25]
دیدگاه  •   •   •  1392/08/24 - 12:21
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

هر آدمی توی زندگی یک نفر بخصوص را می‌خواهد. 
یک نفر که بی‌قید و شرط عاشقش باشد.
یک نفر که با او، خود خودش باشد، بی‌هیچ نقابی. 
یک نفر که بی‌هراس از موهای ژولیده و صورت رنگ پریده‌ات،
با‌‌ همان قیافه به آغوشش پناه ببری،
و سر روی شانه‌هایش بگذاری.
زن و مرد هم ندارد.
توی زندگی مرد‌ها هم باید زنی باشد،
که صورت ِ آفتاب خورده و عرق کرده و ته ریش نامنظمشان را به اندازهء صورت ۷ تیغه ء ادکلن زده دوست داشته باشد،
شاید هم بیشتر.…
آدم‌ها توی یک زندگی یک نفر بخصوص را می‌خواهند که برایش درد دل کنند، 
بی‌آنکه بترسند، بی‌آنکه هراس داشته باشند از حرف‌هایشان،
یک نفر که آن‌ها را‌‌ همان طور که هستند دوست داشته باشد،‌‌ همان طور غمگین،‌‌ همان طور شیطان،‌‌ همان طور پر حرف؛‌‌ 
همان طور ساکت،‌‌ همان طور غرغرو و‌‌ همان طور شلخته.
آدمی که وقت ِ امدنش آرام شوی و مثل چشمه از حرف‌های نگفته قُل قُل کنی و بجوشی.
آدمی که ساعت ِ دیدارش بخواهی بدوی جلوی آینه که «نکند مقبولش نباشم» آدم ِ تو نیست.
توی زندگی هر کس، یک نفر بخصوص باید باشد، 
تو آدم مخصوصِ کدام آدمی؟و که آدم مخصوص توست؟
دیدگاه  •   •   •  1392/08/24 - 12:19
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
وقتی دستت در دستم بود
وقتی سرت روی شانه ام بود
من بفکر هرچیزی غیر از تو بودم
اعتراف میکنم
امروز که تنهایم
در ارزوی یک لحظه
از ان ساعتهای رویایی
میسوزم میسوزم
آه که زود دیر شد
دیدگاه  •   •   •  1392/08/24 - 12:00
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

چه كسی خواهد دید مردنم را بی تو؟

گاه می اندیشم خبر مرگ مرا با تو چه كسی میگوید؟

آن زمان كه خبر مرگ مرا می شنوی

روی تو كاشكی می دیدم!

شانه زدنت را بی قید

و تكان دادن دستت كه مهم نیست زیاد!

و تكان دادن سر را
كه عجیب! عاقبت مرد؟
افسوس...
كاشكی می دیدم
من به خود می گویم
چه كسی باور كرد جنگل جان مرا
آتش عشق تو خاكستر كرد!!!


دیدگاه  •   •   •  1392/08/23 - 12:30
+2
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
سکوتم را به باران هدیه کردم

تمام زندگی را گریه کردم

نبودی در فراق شانهایت ...

به هر خاکی رسیدم تکیه کردم ...
دیدگاه  •   •   •  1392/08/21 - 19:02
+4
صفحات: 6 7 8 9 10 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ