یافتن پست: #شب

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
شب اول قبر به غضفر میگن: امام اولت کیه؟ 13:52
میگه:امام [!]!!
میگن ببریدش جهنم،غضنفر میگه:
نه امام علی!!
به قرآن فکر کردم
از کمیته امداد اومدین!
دیدگاه  •   •   •  1393/01/11 - 20:51
+5
mary jun
mary jun
ماندن همیشه خوب نیست.رفتن هم همیشه بد نیست.
گاهی رفتن بهتر است.گاهی باید رفت.
باید رفت تا بعضی چیز ها بماند.
اگر نروی هر آنچه ماندنیست خواهد رفت.
اگر بروی شاید
با دل پر بروی و اگر بمانی با دست خالی خواهی ماند
گاهی باید رفت و بعضی چیز
ها را  بردنی ست با خود برد
مثل یاد
مثل خاطره..
و آنچه ماندنی ست را جا گذاشت
مثل یاد
مثل خاطره
مثل لبخند
مثل آرزوی خوشبختی....
دیدگاه  •   •   •  1393/01/11 - 20:32
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیشب از بس مازیار فلاحی و مجید خراطها و محسن یگانه گوش دادم
الان فکر میکنم واقعا فکر میکنم یکی بهم خیانت کرده و رفته :|

اصن اعصابم داغونه :))
دیدگاه  •   •   •  1393/01/11 - 19:08
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

پســـــــــــری که :

ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻬﺶ ﺗﮏ ﻣﯿﺰﻧﯽ ﺳﺮﯾﻊ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺰﻧﻪ ..
ﻫﺮﻭﻗﺖ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﻗﻠﻘﻠﮑﺖ ﻣﯿﺪﻩ ...
ﺗﻮ ﺩﺍﺷﺒﻮﺭﺩﺵ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﭘﺎﺳﺘﯿﻞ ﺩﺍﺭﻩ ...
.
.
.
.
.
ﭘﺪﺭ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺑﺲ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻠﺪ ﺷﺪﻩ |:

دیدگاه  •   •   •  1393/01/11 - 16:54
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

دیشب ساعت ۲ تشنم شد رفتم آب بخورم،لامپ آشپزخونه رو روشن کردم آب خوردم،اومدم بیرون که لامپ خاموش کنم،بابام یه چک خوابوند زیر گوشم دیدم رنگش شده مثه گچ. گفت:
.
.
.
.
.
.
.
عوضی فردا موهاتو کوتاه میکنی،نکردی از ارث محرومت میکنم..
رفتم تو آیینه خودمو دیدم ازترس نزدیک بود سکته کنم نصفه شبی:|

دیدگاه  •   •   •  1393/01/11 - 16:46
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیشب با بابام بحثم شدبابام داد میزد: خدااااااا عاخه من چی کار کردم اینو به من دادی



خدا شاهده میخواستم براش توضیح بدم روم نشد)))))))))))))))))
دیدگاه  •   •   •  1393/01/11 - 16:28
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
من حاضرم شرط ببندم اونقدی که تو این چن وقته مردم با آهنگای تبلیغات قر دادن ،
با آهنگای شهرام شبپره قر ندادن !
خودم به شخصه شبی نیست که با آهنگ لوسی لوسی قر ندم :D
دیدگاه  •   •   •  1393/01/11 - 16:04
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺑﺎ ﺑﺎﺑﺎﺑﺰﺭﮔﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﭘﺎﯼ ﻣﺎﻫﻮﺍﺭﻩ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻣﯿﮕﻪ
ﺑﺎﺑﺎ ﺟﻮﻥ ﺑﺰﻥ ﺍﯾﻦ ﺷﺒﮑﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺯﻥ ﻟﺨﺖ ﻫﺎ ﺭﻭ ﻧﺸﻮﻥ
ﻣﯿﺪﻩ ﯾﻪ ﮐﻢ ﻧﻔﺮﯾﻨﺸﻮﻥ ﮐﻨﯿﻢ
.
.
.
.
..
.
.
ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺁﺩﻣﺎﯼ ﺛﻮﺍﺏ ﮐﺎﺭﯼ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﻣﺎ ﺟﺪ ﺍﻧﺪﺭ ﺟﺪ
دیدگاه  •   •   •  1393/01/11 - 14:08
+4
fereshte
fereshte
آدم برفی نبودم ک به پات ی شبه آب شم  من مو به مو سفید شدم
دیدگاه  •   •   •  1393/01/10 - 21:11
+7
mary jun
mary jun
دوست دارم ی شبه هفتاد سال پیر شوم
در کنار خیابانی بایستم...
تو مرا بی آنکه بشناسی از ازدحام تلخ خیابان عبور دهی...
هفتاد سال پیر شدن ی شبه
ب حس گرمی دست های تو
هنگامی ک مرا عبور میدهی بی آنکه بشناسی
می ارزد....!
دیدگاه  •   •   •  1393/01/10 - 19:31
+7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ