یافتن پست: #شهر

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
داشتم شهرام شبپره گوش می دادم
جوگیــــر شدم گردنمو مثل خودش تکون دادم
هیچی دیگـــه
الان بیمارستانم
فکر کنم 2-3 تا از مهره های گردنم شکسته !!:|
دیدگاه  •   •   •  1392/09/8 - 19:13
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



روز نهم هر ماه «آذر» یا «اَتر»(Atar) نام دارد؛ آذر ایزد ویژه­ی همه­ی آتش­هاست و از احترام ویژه­ای نسبت به سایر آخشیج­ها (عناصر) برخوردار می­باشد و «جشن آذرگان» جشنی دیگر از جشن­های آتش است در گرامیداشت این آخشیج و ایزد منسوب به آن.

ابوریحان بیرونی در صفحه ۲۵۶ ترجمه­ی آثارالباقیه درباره­ی این جشن می­آورد :
« ... روز نهم آذر عیدی است که به مناسبت توافق دو نام آذرجشن می­گویند و در این روز به افروختن آتش نیازمند می­باشند و این روز جشن آتش است و بنام فرشته­ای که به همه­ی آتش­ها موکل است نامیده شده، زرتشت امر کرده در این روز آتشکده­ها را زیارت کنند و در کارهای جهان مشورت نمایند ... »
در «فرهنگ جهانگیری»، «برهان قاطع»، «مروج الذهب مسعودی» و «المدخل فی صناعة احکام النجوم» از کیا کوشیار ابن لبان با شهری جیلی، این جشن را «آذرخش» نوشته­اند.
در جشن­های آتش مردم روی بام­ خانه­ها آتش افروخته و آن روز را با شادی و شادمانی و پایکوبی و نیایش و فرآوری خوراک­های ویژه و «آفرینگان خوانی» جشن می­گیرند. نزد ایرانیان، جشن آذرگان از اهمیت ویژه­ای برخوردار بوده و همچون نوروز و مهرگان بر آن ارج می­نهاده­اند.
در این روز آتشکده­ها را آراسته و آذین بندی می­کردند و در آن جایگاه مقدس مراسم ویژه­ای برای جشن برگزار می­کردند. نظافت و پاکیزگی، از جمله ستردن موی و چیدن ناخن در این روز نیک بود و معتقد بودند در این روز مشاوره و رایزنی درباره­ی امور و دشواری­ها به نتیجه­ی مطلوب می­انجامد.
آتش به طور عموم از روزگاران بسیار کهن تا به امروز مورد توجه همه­ی اقوام روی زمین بوده و هر قوم و طایفه­ای به شکلی آن را ستوده­اند.
دانشمند آلمانی «شفتلویتز»(Sheftelwitz) در کتاب خود «آیین قدیم ایران و یهودیت» نوشتار بسیار مفیدی در این­باره دارد و نشان می­دهد که چگونه همه­ی ملل جهان از هر نژاد آتش را می­ستایند و از متمدن­ترین کشورها در اروپا تا وحشی­ترین قبایل آفریقایی در ستودن این عنصر درخشان با یکدیگر شریک هستند.
در نزد هندوان، «آگنی»(Agni) اسم آتش و نام پروردگار آن است و در «ریگ ودا»ی هندوان و اوستای ایرانیان اسم پیشوای دینی هر دو دسته از آریایی­ها، «اَتره­ون»(Athravan) می­باشد که به مانک آذربان و آن کسی که از برای پاسبانی آتش گماشته می­شود است.
همچنان در «وستالیس»(Westalis) در رم قدیم دختری پاکدامن و دانا از خاندانی شریف به نگهبانی و زنده نگه داشتن آتش مقدس در معبد «وستا»(Westa) موظف بوده است و در مدت خدمتش که 30 سال بوده، می­بایست با کمال پاکی و پرهیزگاری و تقدس به سر برد و نگذارد آتش مقدسی که پشتیبان دولت رم تصور می­شد خاموش گردد.


دیدگاه  •   •   •  1392/09/8 - 11:42
+3
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi

دختری از کوچه باغی میگذشت


یک پسر در راه ناگه سبز گشت


در پی اش افتاد و گفتا او سلام


بعد از ان دیگر نگفت او یک کلام


دختر اما ناگهان و بی درنگ


... سوی او برگشت مانند پلنگ


گفت با او،بچه پروی خفن


می دهی زحمت به بانوی چو من؟


من که نامم هست آزیتای صدر


من که زیبایم مثال ماه بدر


من که در نبش خیابان بهار


میکنم در شرکت رایانه کار


دحتری چون من که خیلی خانمه


بیست و شش ساله ،مجرد،دیپلمه


دختری که خانه اش در شهرک است


کوی پنجم،نبش کوچه،نمره شصت


در چه مورد با تو گردد هم کلام


با تو من حرفی ندارم والسلام


دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 21:39
+5
arash nazraz
arash nazraz
ب مردم این شهر نگو غلامتم! ساده ان.........باور میکنن میفروشنت
دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 17:25
+7
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
یکی ﺍﺯ ﺗﻔﺮﯾﺤﺎﺕ ﻧﺎﺳﺎﻟﻤﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ .......
ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻣﯿﺮﯾﻢ ﺷﻬﺮﺑﺎﺯﯼ، ﭼﻨﺪﺗﺎ ﭘﯿﭻ ﻭ ﻣﻬﺮﻩ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯿﺒﺮﻡ !
ﻫﺮ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﯿﺸﯿﻢ ﺑﻪ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯿﻢ که اﺻﻮﻻ ﺁﺩﻡ ﺗﺮﺳﻮئیه ﻣﯿﮕﻢ :
ﯾﺎ ﺧﺪﺍ ...! اینا ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﺯ شد ؟{-33-}
دیدگاه  •   •   •  1392/09/5 - 23:36
+5
محمد
محمد
مي روم از اين شهر
ميروم از هياهوي ديوانه وار شهر
ميروم تا بگويم كه من آزادم
مي روم در زير آْسمان آبي بي كران خدا
قهقه ي شادي سرمي دهم
و با فرياد ميگويم كه من آزادم
آزاد آزاد
دیدگاه  •   •   •  1392/09/5 - 21:22
+5
zohre
zohre

من به آمار زمین مشکوکم؟! اگر این شهر پر از آدم هاست پس چرا این همه دلها تنهاست؟؟؟

دیدگاه  •   •   •  1392/09/5 - 19:08
+7
محمد
محمد
دوست من!
همیشه رو به نور بایست،اگر میخواهی تصویر زندگی ات سیاه نیوفتد...
همیشه خودت را نقد بدان،اگر میخواهی کسی تو را به نسیه نفروشد...
سعی کن استاد تغییر باشی،نه قربانی تقدیر...
در زندگیت به کسی اعتماد کن که بهش ایمان داری،نه احساس...
و هرگز بخاطر مردم تغییر نکن! این جماعت هر روز تورا جور دیگر میخواهند...
مردم شهری که همه در آن میلنگند،به کسی که راست راه میرود میخندند...!!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/4 - 19:49
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

در شهری که خورشید را به قیمت شمعی نمیخرند ، پروانه شدن یعنی تباهی


دیدگاه  •   •   •  1392/09/4 - 14:09
+3
AmirAli
AmirAli
سوال این هفته مسابقه 90 در شهرستان حیف نون :

طرفدار کدام تیم هستید؟

1- بله

2- خیر
دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 20:52
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ