امید
می روم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ویرانه خویش
به خدا می برم از شهر شما
دل شوریده و دیوانه خویش
می برم تا که در آن نقطه دور
شستشویش دهم از رنگ نگاه
شستشویش دهم از لکه عشق
زین همه خواهش بیجا و تباه
می برم تا ز تو دورش سازم
ز تو ای جلوه امید محال
parnian
من راي ميدهم
به کسي که قول دهد
تمام خيابانهاي اين شهر را
و خاطره هايش را
عوض کند
☺SAEED☻
هفته طبیعت نزدیک!
رو شکم نخواب شهرداری هر سوراخی ببینه توش درخت میکاره...!!!
ali rad
شبگردی میکنم. اما صدای نفسهایت را از پشت
هیچ پنجره و دیواری نمیشنوم. آسوده بخواب نازنینم،
شهر در امن و امان است ... تنها خانهی من است که در آتش میسوزد...
☺SAEED☻
"ضد حال يعنى اينكه دانشجو باشی، عشق داريوش هم باشى، موهات و ريشت رو مثل داريوش بذارى بعد هركى تو دانشگاه ميبينتت بگه وااااى چقدر شبيه شهرام شبپره شدى."
شاهین
مردی نزد روانپزشک رفت و از غمی که در سینه داشت سخن گفت. روان پزشک پاسخ داد : در شهر دلقکی ست که مردم را میخنداند و شاد میکند نزد او برو تا غم خود را فراموش کنی ، مرد لبخند تلخی زد و گفت : من همان دلقکم!!!
payam
گاهي گمان نمي كني و مي شود گاهي نمي شود كه نمي شود گاهي هزار دوره دعا بي اجابت است گاهي نا گفته قرعه به نام تو مي شود گاهي گداي گدايي و بخت با تو نيست گاهي تمام شهر گداي تو مي شود ...!
عالی بود.شعرهای فروغ محشرن.
1390/12/9 - 00:33Afarin Be u Ke Fahmidi Sher Az Kiye
1390/12/9 - 00:35من همه شعراشو از برم.لطفا اگه می تونید بیشتر از شعراش بذارید.
1390/12/9 - 00:37