یافتن پست: #شکلات

sasan pool
sasan pool
یک خاطره از دوران بچگیم براتون بگم.پدر من موقعه که من به دنیا آمدم توی کار صادرات و واردات بود.اون زمان یک دوست خارجی داشت که سکن سوئد بود بهش میگفتن اریک.این بنده خدا میدونست که من بچه هستم.برای من شکلات آورد.گفت این برای ساسان هست.من هم اون بسته گنده رو گرفتم رفتم برای خودم همشو خوردم .بعد از اینکه اریک رفت.بابام آمد گفت ساسان بیا ببینم شکلات چی کار کردی؟من هم کگفتم خوردمش.گفت اون همه رو تو خوردی.گفته آره برای من آورده بود من هم خوردمش.بیچاره خورد تو ذوقش.خدا رحمتش کنه.خیلی مرد زحمت کشی بود .{-26-}{-26-}{-26-}هر روز صبح هم موقعه مدرسه رفتن در میرفتم می رفتم زیر میز ناهار خوردی بیچاره مامانم و بابام می افتادن زیر میز من و ببرن مدرسه.
دیدگاه  •   •   •  1390/10/25 - 21:32
+2
amir taha
amir taha
يادش بخير قديما با هزار تومن ميرفتم مغازه با2 تا نوشابه، 4بسته چيپس، 3تا بستني، 3تا شکلات ميومدم بيرون. اما الان ديگه نمي‌شه همه جا دوربين هست
دیدگاه  •   •   •  1390/10/25 - 19:22
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ