payam
شب امتحان-خوابگاه دخترا : صدای هق هق و گریه ‘ شب امتحان-خوابگاه پسرا: سرباز گیشنیز سره
محمد حسین هذبی
پسر گرسنه اش می شود شتابان به طرف یخچال می رود در یخچال را باز می کند عرق شرم بر پیشانی پدر می نشیند پسرک این را می داند دست می برد بطری آب را بر می دارد کمی آب در لیوان می ریزد صدایش را بلند می کند " چقدر تشنه بودم " پدر می سوزد از شـــرمـــنـــدگـــی اما میفهمد پسر کوچولو اش بزرگ شده است
ebrahim
2ساعته از بیرون صدای قار قار میاد…داداشم میگه صدای کلاغه ؟میگم پـَـــ نــه پـَـــ قناریه متال میخونه
محسن رضایی ناظمی
دم دستشویی عمومی ایستاده ام تا نفر قبلی بیاد بیرون، اومده بیرون، می بینه دارم پیچ و تاب می خورم می گه دستشویی داری؟ پـَـ نه پَــ، دارم با صدای موزیکی که نواختی تمرین رقص عربی می کنم!