یافتن پست: #صدا

Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
پشت هر کوه بلند

سبزه زاریست پر از یاد خدا

و در آن باغ کسی میخواند : که خدا هست دگر غصه چرا !!!؟

آرزو دارم : خورشید رهایت نکند : غم صدایت نکند : ظلمت شام سیاهت نکند

و تو را از دل آنکس که دلش با دل توست

حضرت دوست جدایت نکند .
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 20:13
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

بیا ساقی هزاران غصه دارمهزاران صحبت دیرینه دانمبده باده که خود را بی خیالمشکستن هیبتم بی تکیه گاهمگرفتار این جهان بی امانمصدامو کشته ان ِ من بی زبانمبهارمُِِِ کرده ان دی را به ناممفراوان کرده ان سم را به کاممبده ساقی نده یک دم امانمنذار از قسمت و بختم بنالم

دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 20:11
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
قرص کامل پشه کش تو اتاقم دود کردم
به طوری که اجسام از فاصه ۲۳٫۵ میلیمتری قابل رویت نیستن ،
بازم پشه ه میاد زیره گوشم صدای هیلیکوفتِر درمیاره ! :|
یاد “جان سخت ۴″ افتادم …
.
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 19:51
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
نقابم که میافتد...


هیچ کس تاب سادگی دنیام را نمیآورد !!!


تاب خاشع و خلوصم را


تاب صداقت دستانم را


خستگی شانه هایم را


یا لرزش نگاهم را



گاهی فکر میکنم با نقاب خواستنی ترم!!!!


دست نوشته های یاسی
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 19:12
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیر که جواب میدهی نگران می شوم ...!

می گویند نگرانی ، عشق نیست !

چند روز که صدای خنده هایت را نمی شنوم دلتنگ می شوم ...!

می گویند دلتنگی ، عشق نیست !

به بودنت،به عاشقانه هایت عادت کرده ام ...!

می گویند عادت عشق نیست !

و من هنوز حیرانم از این همه که درگیرم با تو ...

که می گویند عشق نیست !

تو بگو عشق هست ؟ !

یا عشق نیست ؟ !
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 18:11
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
امروز خونه ی داییم اینا بودم،
تلفنشون زنگ زد.
پسرداییم که 5سالشه جواب داد؛بعدش زن داییمو صدا کرد گفت :
مامان ... بیا گودزیلاس!
گفتم : سروش این چه حرفیه؟ گودزیلا یعنی چی؟
میگه : مامانم گفته عمه هات زنگ زدن بگو : گودزیــلا !
اگه خاله هات بودن بگو : نازیـــلا !
میگم : خب حالا کی بود ؟

میگه : مامانت بود دیـــــگه ...!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 17:21
+3
AmiR
AmiR
love is something silent , but it can be louder than anything when it talks

عشق ساکت است اما اگر حرف بزند از هر صدایی بلند تر خواهد بود
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 17:12
+3
saman
saman
ولین روز دبستان بازگرد
کودکی ها شاد و خندان باز گرد
باز گرد ای خاطرات کودکی
بر سوار اسب های چوبکی 
خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن مانا ترند
درسهای سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود
درس پند آموز روباه و خروس
روبه مکار و دزد و چاپلوس     
روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است
کاکلی گنجشککی باهوش بود
فیل نادانی برایش موش بود
با وجود سوز و سرمای شدید
ریز علی پیراهن از تن می درید
تا درون نیمکت جا می شدیم
ما پر از تصمیم کبری می شدیم
پاک کن هایی ز پاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستانمان از آه بود
برگ دفتر ها به رنگ کاه بود
مانده در گوشم صدایی چون تگرگ
خش خش جاروی با پا روی برگ
همکلاسیهای من یادم کنید
باز هم در کوچه فریادم کنید
همکلاسیهای درد و رنج و کار
بچه های جامه های وصله دار
بچه های دکه سیگار سرد
کودکان کوچک اما مرد مرد
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفریقی نبود
کاش می شد باز کوچک می شدیم
لا اقل یک روز کودک می شدیم
یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچها که بودش روی دوش
ای معلم نام و هم یادت به خیر
یاد درس آب و بابایت به خیر
ای دبستانی ترین احساس من
بازگرد این مشقها را خط بزن
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 13:20
+4
be to che???!!
be to che???!!
3 دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 12:01
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﯾﻪ ﭘﺴﺮﻩ ﭘﺴﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ:
ﺩﻧﯿﺎ ﺍﮔﻪ ﻣﺮﺩ
ﺑﻮﺩ ﺍﺳﻢ ﺩﺧﺘﺮﻭﻧﻪ ﺭﻭﺵ
ﻧﺒﻮﺩ!
ﺑﻌﺪ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ:
ﺷﻤﺎ ﺻﺪﺍﺵ ﺑﺰﻥ"ﺟﻬﺎﻥ"ﺑﺒﯿﻨﻢ ﻓﺮﻗﯽ
ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺘﻮﻥ ﻣﯿﮑﻨﻪ؟
ﺗﻮ ﻋﻤﺮﻣﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻢ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﻗﺎﻧﻊ
ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 11:39
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ