.
.
.
.
.
.
.
.
پسر مورد علاقه شون
.
.
.
.
.
.
.
خودش جزوه می نویسه
آخه به تو هم میگن مرد؟؟؟
پس اون بد بخت داره واسه کی جزوه به این خوش خطی مینویسه؟؟ هاااان؟
بیییییییشششعععععوووووررررر
مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
كـه به پیمـانـه كشـی شهــــره شدم روز الست
مـن همـان دم كه وضو ساختم از چشمـه عشق
چـار تـكـبـیـر زدم یكسـره بـر هر چه كـه هسـت
مـی بـده تـا دهـمـت آگـهـی از ســـر قـضــــــا
كـه بـروی كه شدم عاشق و از بوی كـه مست
كـمـــر كــوه كـم اسـت از كـمــــر مـــور ایـنـجـا
نـا امــیــد از در رحـمـت مشـو ای بـده پرست
بـجـز آن نـرگـس مـسـتـانـه كه چـشـمـش مرســاد
زیــر این طـارم فیـروزه كسـی خوش نـنـشـست
جـــــان فـدای دهـنـش بـاد كـه در بـاغ نـظـــــر
چمـن آرای جـهـان خـوشـتـر از این غنچه نبست
حـافــظ از دولـت عشـق تـو سـلـیـمـانــی شـــد
یعـنـی از وصل تو اش نیست بـجـز باد بدست
من در رویای خود دنیایی را می بینم که در آن هیچ انسانی انسانی دیگر را خوار نمی شمارد زمین از عشق و دوستی سرشار است و صلح و آرامش ، گذرگاهایش را می آراید من در رؤیای خود دنیایی را می بینم که در آن همگان راه گرامی آزادی را می شناسند حسد جان را نمی گزد و طمع روزگار را بر ما سیاه نمی کند سیاه یا سفید از هر نژادی که هستی از نعمت گسترده زمین سهم می برد هر انسانی آزاد است شور بختی ، از شرم سر به زیر می افکند و شادی ، همچون مروا[!] گران قیمت نیازهای تمامی بشریت را بر می آورد چنین است دنیای رؤیای من . شعر از : "لنگستن هیوز" (ترجمه: احمد شاملو