دلم برای دوران کودکیم تنگ است …
آن زمان که معنای عشق را نمیفهمیدم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
به نظر شما چه جوری بکشمش که طبیعی به نظر بیاد؟
آزمون خودشناسی:
این یكی از آزمونهای دلای لاما ( از كاهنان برجسته آنهاست فقط 4 سوال پاسخها روشنگر خواهند بود صادق باشید و پاسخها را پیشتر از جواب دادن نبینید تقلب نكنید آزمون خود شناسی قبل از آغاز آزمون یك آرزو كنید بترتیب به سوالات جواب دهید فقط 4 سوال پرسیده خواهد شد و اگر قبل از پاسخ ؛جوابها را ببینید آزمون بخوبی شما را هدایت نخواهد كرد به آرامی پیش بروید و حوصله بخرج دهید یك قلم و كاغذ آماده كنید در انتها به پاسخهای داده شده نیاز خواهید داشت.این یك پرسشنامه صادقانه است كه به شما چیزهایی درباره واقعیت درونتان خواهد گفت. به هر سوال فقط یك پاسخ بدهید اولین چیزی كه به ذهنتان خطور میكند بهترین است به یاد داشته باشید هیچ كس غیر از خودتان نباید پاسخها و نتایج را ببیند. سوال اول حیوانات زیر را بترتیب دلخواه مرتب كنید گاو، پلنگ، گوسفند ، اسب ، خوك سوال دوم درمورد هركدام كلمه ایی بنویسید كه آنرا تشریح كند سگ ، گربه، موش ، قهوه ، دریا سوال سوم درباره كسی فكر كنید كه برایتان مهم است و شما را میشناسد.و میتوانید او را به رنگی اختصاص دهید.پاسخ خود را دوبار تكرار نكنید . هر رنگ را فقط به یك نفر اختصاص دهید زرد ، پرتقالی ،قرمز ، سفید ، سبز سوال چهارم یك عدد بنویسید (از 0 تا 20) روزهفته مورد علاقه خود را بنویسید در انتها مطمئن هستید این پاسخها صحیح هستند باز هم مرور كنید تا مطمئن شوید قبل از خواندن جوابها آرزوی خود را تكرار كنید پاسخ ها
باران عشق همیشه می بارد اما در نوروز قطرههای باران طلایی رنگند.
از خدا می خواهم که همیشه زیر این باران خیس شوی
یه حرفایی همیشه هست که از عمق نگاه پیداست از اون حرفای تلخی که مثه شعر فروغ زیباست از اون حرفها که یک عمر به گوش ما شده ممنوع از اون حرفهای بی پرده شبیه شعری از شاملو از اون حرفها که میترسیم از اون حرفها که باید زد از اون درد دلای خوب از اون حرفهای خیلی بد نگفتی و نمیگم ها حقیقت های پنهانی از اون حرفها که میدونم از اون حرفها که میدونی به زیر سقف این خونه منم مثل تو مهمونم منم مثل تو میدونم تو این خونه نمیمونم یه حرفهایی همیشه هست که از درد توی سینه ست مثل رپ خونی شاهین پر از عشق پر از کینه ست پر از نا گفته هایی که خیال کردیم یکی دیگه دلش طاقت نمیاره همه حرفامون و میگه میگه میگه . . .
همیشه آخر حرفا پر از حرفای ناگفته ست همیشه حال ما اینه همیشه دنیا آشفته ست
به زیر سقف این خونه منم مثل تو مهمونم منم مثل تو میدونم تو این خونه نمیمونم
اگر باشی محبت روزگاری تازه خواهد یافت زمین در گردشش با تو مداری تازه خواهد یافت دل من نیز با تو بعد آن پاییز طولانی دوباره چون گذشته بهاری تازه خواهد یافت درخت یادگاری باز هم بالنده خواهد شد که عشق از کنده ما روزگاری تازه خواهد یافت دهانت جوجه هایش را پریدن گر بیاموزد کلام از لهجه تو اعتباری تازه خواهد یافت از اینسان که من و تو از تفاهم عشق می سازیم از اینسان عشق ورزی هم قراری تازه خواهد یافت من و تو عشق را گسترده تر خواهیم کرد آری که نوع عاشقان از ما تباری تازه خواهد یافت تو خوب مطلقی من خوبها را با تو می سنجم بدین سان بعد از این خوبی عیاری تازه خواهد یافت جهان پیر این دلگیر هم با تو کنار تو به چشم خسته ام نقش و نگاری تازه خواهد یافت
ای عشق جوانه کن بهار است هر شاخ کهن جوانه دار است شد غرق شکوفه سیب و دل نیز حوای همیشه بیقرار است سر سبزی نیم لحظه من سبزینه هفت سبزه زار است ای عشق شکفتنم بیاموز دل غنچه باغ انتظار است بیهوده مگوی کیست معشوق او چشم و چراغ روزگار است شهر تن و شهر جان ما را بسپار به او که شهریار است تا دیده بر او فتاد کاین کیست دل گفت که یار یار یار است ای عشق بدین مجال کوتاه زین بیش مرا چه اعتبار است برخیز و کمند خود رها کن دریاب که آخرین شکار است ای عشق بسوز هستیم را با یک نگهش که شعله وار است خاکستر من به راه او ریز بر گوی که بر منش گذار است بر گو که به دولت قدمهات از منت هر چه هست وارست