یافتن پست: #عشق

محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
به سلامتیه دختری که وقتی بنز براش بوق زد سرشو انداخت پایینو گفت 206 عشقم بهتره
.
.
.
.
.
.
.
و بنز دخترو زیر گرفت و له کرد ..
.
.
.
آخه بزرگوار مگه هرکی بوق میزنه میخواد سوارت کنه
شاید میخواد بگه برو اونور
دیدگاه  •   •   •  1393/06/25 - 14:18
+1
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
ﺩﯾﮕﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺑﺴﻪ !!!
ﺗﻮ ﺭﻭﺡ ﺍﻭﻥ ﺩﺧﺘﺮﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪﻥ ﭘﺴﺮﺍ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﺨﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺑﺎﺷﻦ !!!
ﺗﻮ ﺭﻭﺡ ﺍﻭﻥ ﭘﺴﺮﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪﻥ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﯿﭻ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﻧﺘﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﯼ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻨﻪ !!!
ﺗﻮ ﺭﻭﺡ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻋﺸﻘﻮ ﺑﻪ ﮔﻨﺪ ﮐﺸﯿﺪﻥ !!!
ﺗﻮ ﺭﻭﺡ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺷﻮﻧﻢ ﻣﯿﺪﻭﻧﻦ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻦ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﺑﻪ ﺩﻭﻣﯿﺶ ﻧﯿﺴﺖ ﻭﻟﯽ ﭼﻬﺎﺭﻣﯽ ﯾﺎ
ﭘﻨﺠﻤﯽ ﺭﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻥ !!!
ﺗﻮ ﺭﻭﺡ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺱ I Love You ﺭﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻣﯿﮑﻨﻦ !!!
ﺣﺎﻻ ﻫﯽ ﺑﮕﯿﻦ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ .…
ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ
دیدگاه  •   •   •  1393/06/25 - 12:30
+1
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
به سلامتي پسري که داشت پاستيل ميخورد ،
يهو يادش اومد عشقشم پاستيل دوست داره
.
.
.
.
.
.
.
تمامه تيکه هاي پاستيل رو خيس خيس از دهنش در آورد
گذاشت تو پاکتش تا ببره براش!!!!!!!!!!
زهرمار نخند
عمق مطلب خيلي عشقولانس :)))))
دیدگاه  •   •   •  1393/06/24 - 16:22
+2
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
پسر : الو گلابی؟
دختر : سلام کثافت
بعد هردو از ته دل میخندن :))
پسر : خوبی کج و کوله ی من
دختر : به توچه عشقم خوبم تو خوبی
...پسر : خــــــــر نفهم حالتو میپرسم میگی به تو چه؟ شیطونه میگه بزم شل و پلش کنم ها
دختر : گفتم که خوبم الاغ تو خوبی :))
پسر: فدای خنده هات شم که مثل شتر میخندی نفسم
دختر : مـــــــــرگ شتر خودتی روانی
پسر : دلم واست تنگ شده بود آشغال دوست داشتنی
دختر : منم
پسر : خوب دیگه بسه خیلی باهات حرف زدم پر رو شدی
دختر : کوفتت شه باهات حرف زدم
پسر: مواظب خانمی الاغ من باش
دختر : چشم اقای بی ادب
پسر : دوست دارم دیوونه
دختر : منم دوست دارم آقاهه
و بعد خداحافظی ....حتی تا چند لحظه بعد از این که تماسشون تموم میشه خنده رو لب هردوشونه ....
دیدگاه  •   •   •  1393/06/24 - 15:48
+1
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

ویلیام شکسپیر گفت :


? I always feel happy, you know why


من همیشه خوشحالم، می دانید چرا؟



Because I don't expect anything from anyone


برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم


.... Expectations always hurt


انتظارات همیشه صدمه زننده هستند ....


.... Life is short


زندگی کوتاه است ....


.... So love your life


پس به زندگی ات عشق بورز ....


Be happy


خوشحال باش


And keep smiling


و لبخند بزن


.... Just Live for yourself and


فقط برای خودت زندگی کن و ...


Before you speak ؛ Listen


قبل از اینکه صحبت کنی ؛ گوش کن


Before you write ؛ Think


قبل از اینکه بنویسی ؛ فکر کن


Before you spend ؛ Earn


قبل از اینکه خرج کنی ؛ درآمد داشته باش


Before you pray ؛ Forgive


قبل از اینکه دعا کنی ؛ ببخش


Before you hurt ؛ Feel


قبل از اینکه صدمه بزنی ؛ احساس کن


Before you hate ؛ Love


قبل از تنفر ؛ عشق بورز


.... That's Life


زندگی این است ....


Feel it, Live it & Enjoy it


احساسش کن، زندگی کن و لذت ببر...


دیدگاه  •   •   •  1393/06/24 - 15:21
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥








" مرحله بعد ؛ سلاااااااااااااااااااام "

" خدا قوت پهلوانان "
80 میلیون ایرانی به شما افتخار می کنند !!!
غیرتتون رو عشقه !!!



آخرین ویرایش توسط NEGAR1992 در [1393/06/24 - 11:32]
دیدگاه  •   •   •  1393/06/24 - 11:26
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



هرچه بنویسم کسی درک نمیکند.

که چه حالی دارد...

شبهایت را

کنارِ عشقی به صبح برسانی...

که هنوز رنگِ چشمهایش را هم

از نزدیک ندیده ای...
دیدگاه  •   •   •  1393/06/23 - 17:08
+6
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی


باز جنيني ميان زباله هاي شهر رها شد
باز دختري عفتش را به گمان عشق به هوس باخت و زن شد
باز پسري به بهاي يک هوس پدر شد
باز سطل زباله اي در شهر جايگزين آغوش مادر شد
باز پسري به بهاي هوسي آني بار گرگ صفتي و نامردي به دوش کشيد
باز دختري به جرم يک شب يک عمر فاحشه شد
باز پسري به تجربه يک لذت نامشروع به هرزگي خو گرفت
باز جنيني نارس در گوشه اي از شهر تاوان هوس را با جانش داد
و باز کودکي بار حرامزادگی بر دوش کشيد...
در اين شهر چه ميگذرد؟
تاوان اين هوسها را چه کسي ميدهد ؟
پدري هرزه ...مادري فاحشه...يا جنيني بيگناه با جانش؟








‏باز جنيني ميان زباله هاي شهر رها شد<br />
باز دختري عفتش را به گمان عشق به هوس باخت و زن شد<br />
باز پسري به بهاي يک هوس پدر شد<br />
باز سطل زباله اي در شهر جايگزين آغوش مادر شد<br />
باز پسري به بهاي هوسي آني بار گرگ صفتي و نامردي به دوش کشيد<br />
باز دختري به جرم يک شب يک عمر فاحشه شد<br />
باز پسري به تجربه يک لذت نامشروع به هرزگي خو گرفت<br />
باز جنيني نارس در گوشه اي از شهر تاوان هوس را با جانش داد<br />
و باز کودکي بار حرامزادگی بر دوش کشيد...<br />
در اين شهر چه ميگذرد؟<br />
تاوان اين هوسها را چه کسي ميدهد ؟<br />
پدري هرزه ...مادري فاحشه...يا جنيني بيگناه با جانش؟‏







دیدگاه  •   •   •  1393/06/23 - 15:01
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
شيطونى يعنى........
.
.
.
.
.
.
.
.
.
. به موهاى عشقت ادامس بچسبونى.
دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 20:30
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



یعنی میــشه ؟
یه روز من و تــــو به هم برسیم ؟؟
بعد مثلا بخوایم بشینیـــم سر سفره ی عقد ..
بعد من همون بار اول تُنـــــــدی بگم
بلــــــــــــه
تو هم بگی مگه هولی :)) من فرار نمیکنم که ... !!
منم بگم غلط کردی بخوای فرار کنی کشتمت ..
اما دلـــــم نمیخواد..
حتی یه لحظه دیگه هم واسه رسید به تـــــــو ..
و مال هم شُدنمون صبــر کنم ..
بلـــــــه .. بلــــــه .. بلــــه
تو هم بگی : الحق که دیونه خودمی عاشقتم
منم بگم زیز لفظیـــــمو بده .. درسته سریع گفتم ..
اما دلیل نمیشه کادومو ندی
تو هم بگی اَی اَی از دست ِ تــو .. بیا عشــقم
تفدیم با عشق به همســـرم
منم بگم : ممنون شوهـــر دوست داشتنی ام
یعنی میشه عشقم؟؟؟
دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 19:59
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ