یافتن پست: #غرور

saeed
saeed





 این شب زنده داری را دوست دارم


من این پریشانی را دوست دارم


بغض آسمان دلتنگی را دوست دارم


گذشت و دلم عاشق شد ، بیشتر گذشت و دلم دیوانه ات شد من این دیوانگی را دوست دارم


چه بگویم از دلم ، چه بگویم از این روزها ، هر چه بگویم ، این تکرار لحظه های با تو بودن را دوست دارم


بی قرارم ، ساختم با دوری ات ، نشستم به انتظار آمدنت ، من این انتظارها و بی قراریها را دوست دارم


چونکه تو را دارم ، چون به عشق تو بی قرارم، به عشق تو اینجا مثل یک پرنده ی گرفتارم


به عشق تو نشسته ام در برابر غروب ، این غروب را با تمام تلخی هایش دوست دارم


من این نامهربانی هایت را دوست دارم ، هر چه سرد باشی با دلم، من این سرمای وجودت را نیز دوست دارم


من این بی محبتی هایت را دوست دارم ، هر چه عذابم دهی ، من آزار و اذیتهایت را دوست دارم


هر چه با دلم بازی کنی ، من این بازی را دوست دارم


مرا در به در کوچه پس کوچه های دلت کردی ، من این در به دری را دوست دارم


مرا نترسان از رفتنت ، مرا نرجان از شکستنت ، بهانه هم بگیری برایم ، بهانه هایت را دوست دارم


من این اشکهایی که میریزد از چشمانم را دوست دارم ، آن نگاه های سردت را دوست دارم


بی خیالی هایت را دوست دارم ، اینکه نمیایی به دیدارم هم بماند،غرورت را نیز دوست دارم....


تو یک سو باشی و تمام غمهای دنیا هم همان سو، من تو را با تمام غمهایت دوست دارم....


هر چه بگویی دوست دارم ، هر چه باشی دوست دارم ، مرا دوست نداشته باشی ، من دوستت دارم


من این ابر بی باران را دوست دارم ، من این کویر خشک و بی جان را دوست دارم، این شاخه شکیده  بی گل را دوست دارم ، من اینجا و آنجا همه جا را با تو دوست دارم....


من این شب زنده داری را دوست دارم


اگر با تو بودن خطا است و من گناهکار ،من گناه کردن را با تو دوست دارم...


بی مهری هایت به حساب دلم ، اشکهایم را که در می آوری نیز به حساب چشمانم من اين حساب اشتباه را دوست دارم....




دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 14:46
+1
xroyal54
xroyal54
من کوچ می کنم...

از بین آدمهایی که

فقط چشمهایشان خیره به خود خواهی خودشان است


آدم های سنگ...

آدم های آهن...

آدم های كاغذ...

یكی بی پاسخت می گذارد!

یكی به التماسهایت نیشخند می زند!

یكی به بهانه یك پرسش عذابت می دهد!

یكی غرورت را به خاك می كشد!

یكی هم یلدا می شود و دلت را هزار بار میشکند!

لعنت به همه ی خوبی های عالم وقتی كسی قدرش را نمیداند!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 00:25
+6
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
هرچه مغرور تر باشی تشنه ترند برای با تو بودن و هرچه دست نیافتنی باشی بیشتر به دنبالت می آیند اما امان از روزی که غروری نداشته باشی و بی ریا به آنها محبت کنی ، آنوقت تو را هیچوقت نمیبیند و ساده از کنارت عبور میکنند
دیدگاه  •   •   •  1392/06/28 - 11:41
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
استعدادعجیبی درشکستن داری.قلب،غرور.پیمان.استعدادعجیبی درنشستن دارم .به پای تو.به امیدتو.درانتظارتو !
دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 15:01
+1
*elnaz* *
*elnaz* *
این روزها شعرهایم رنگ غرور چشم‌های تو دارند معمای چشم‌هایت شعرهای بیشتری می‌خواست........
دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 19:14
+4
be to che???!!
be to che???!!

{-31-}خواستن چشمات بهم بهنونه خود جونونه


کارش ندارم چیزی نمیگم


خودش میدونه خودش میدونه


دل دیونه  بذار بمونه


به پای اونکه همش می گرده پی بهونه


واسه گذشتن واسه شکستن واسه نبودن


کنار اونکه همش میترسه


همش میترسه از حرف رفتن


اونکه نمیخواد باهات به جنگه


واسه غرورش دل شکستش


دل گرفتش دل صبرورش


دل دل چشمم برای گریه


منو نگاهت هوای گریه


بگو چی میشه اخر قصه


با تو میمونم یا غم و قصه


♫♫♫


چشماتو واکن منو نگاه کن


حالم خرابه برام دعا کن


خبر نداری از حالو روزم


مهمونه قلبت یکی دو روزم


مثه قدیما منو صدا کن


حالم خرابه برام دعا کن


خبر نداری از حالو روزم


مهمونه قلبت یکی دو روزم


♫♫♫


♫♫♫


ارومه اروم رد شدی از من


منو احساسم از یادت رفتم


هر کاری کردی تو


بازم عزیزی تو


هر کاری کردم که


بهم نریزی تو♫♫♫


چشماتو واکن منو نگاه کن


حالم خرابه برام دعا کن


خبر نداری از حالو روزم


مهمونه قلبت یکی دو روزم


مثه قدیما منو صدا کن


حالم خرابه برام دعا کن


خبر نداری از حالو روزم


مهمونه قلبت یکی دو روزم

دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 18:43
+9
xroyal54
xroyal54
من سکوت میکنم در آرامش زنانگی
و
تو
مغروری
از حس مردانگی
ایمان بیاور بایک انگشت هم میتوانم
روی تمام هویت مردانه ات بالا بیاورم
ایمان بیاور
دیدگاه  •   •   •  1392/06/24 - 22:15
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻐﺮﻭﺭ ﺑﻮﺩ ،
ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺮﺱ
ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺒﻬﻢ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺳﺮﺳﻨﮕﯿـﻦ !
ﺧﺎﮐـﮯ ﮐـﻪ ﺑﺎﺷـﮯ ﺁﺳﻔﺎﻟﺘﺖ ﻣـﯽ ﮐﻨﻨﺪ
ﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﯾﺖ ﺭﺩ ﻣـﯽ ﺷﻮﻧﺪ !




دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 15:15
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
من و تو شباهت های متفاوتی با هم داریم :
هر دو شکستیم ؛ تو قلب مرا ، من غرورم را
هر دو رقصیدیم ؛ تو با دیگری ، من با سازهای تو
هر دو بازی کردیم ؛ تو با من ، من با سرنوشتم
و در آخر هر دو پی بردیم
تو به حماقت من ، من به پست بودن تو
آری ، این شباهت های متفاوت هر روز آشکارتر میشود
دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 15:01
saeed
saeed
سلام مهربونم ،میدونم بنده خوبی نیستم،میدونم تنهام نذاشتی میدونم با وجود گناهایی که داشتم همیشه مراقبم بودی خدا جونم باز هم تنهام نذار،کنارم باش الان بیشتر از قبل ازت انتظار دارم،چون به غیر از خودم باید مراقب یکی دیگه هم باشی که ازم دوره ولی دلم باهاشه جونم به جونش بنده،بیشتر از خودم یا هر چیز و هر کس دیگه ای دوسش دارم یکی که به خاطر من غرورشو شکست و کاریو انجام داد که دوست نداشت،خدا جونم اگه اون طوریش بشه من نمیتونم زنده بمونم حالا حکمت کاراتو میفهمم کسی که مال من بود و عاشقم برام فرستادی،قول میدم لیاقتشو داشته باشم عشقم دوست دارم خدا جون عاشقتم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 20:25
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ