یافتن پست: #غم

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



یکی از غم انگیز‌ترین ازدواج‌های جهان در لبنان برگزار شد. در این مراسم ازدواج، دختر ۸ ساله به نام... خلود که سال‌هاست مبتلا به سرطان است با دوست بیمارش، کریم ۱۲ ساله ازدواج کرد.
این مراسم در حقیقت بزرگ‌ترین آرزوی خلود بود او همیشه به دوستان و خانواده‌اش می‌گفت دوست دارد قبل از مرگش لباس سفید عروسی به تن کند. این مراسم در یکی از سالن‌های بزرگ و مجلل بیروت برگزار شد و خانواده این عروس و داماد با اشک و آرزوی شفا برای این دو کودک جشن با شکوهی برپا کردند.




دیدگاه  •   •   •  1392/08/23 - 17:25
+6
EHSAN
EHSAN
اسب ها شیهه نمیکشند  آفتاب نمی تابد   دلها نمی تپند   چشمان غمگین زینب دیگر لبخند برادر را نمی بیند.... 
دیدگاه  •   •   •  1392/08/23 - 16:51
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



گر جهان را خیمه ای پنداشتی
زیر این خیمه عمودی داشتی
اصل خیمه دین حی داور است
پرچم زیبای آن پیغمبر است
باب خیمه حضرت مـولا بود
اصل خیمه چـادر زهـرا بود
گر حسین ار تار و پود خیمه است
بازوی عباس عمود خیمه است

السلام علیک یا قمربنی هاشم ع




دیدگاه  •   •   •  1392/08/21 - 22:47
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بعضـــی وقتــا سكــــوت میكنــــی
چــــون اینقــــدر رنجیــــدی كـﮧ نمیخــــوای حـــرفــی بــزنــــی ...
بعضــی وقتــا سكــــوت میكنــــی
چــــون واقعــــا حــــرفــــی واســـــﮧ گفتــن نـــداری ...
گاهــــی سكــــوت یـــــﮧ اعتــراضـــــﮧ
گاهــــی هــم انتـــظار ...
امــا بیشتــــر وقتــا سكــــوت ...
واســﮧ اینــﮧ كـﮧ هیــــچ كلمـــــﮧ ای نمیتــــونـــﮧ
غمــــی رو كـﮧ تـــوی وجــــودت داری تــوصیــف كنـــــﮧ
دیدگاه  •   •   •  1392/08/21 - 22:12
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥


چشم وا کردم و پرپر شدنت را دیدم
نیزه در نیزه غریبانه تنت را دیدم




زیر پامال کبود سم مرکب ها، نه
به روی دست ملائک بدنت را دیدم




گرچه نشناختمت وقت عبور از گودال
عمه می‌گفت تن بی کفنت را دیدم




گیسویت بر سر نی شعر غریبی می‌خواند
زلف خونین شکن در شکنت را دیدم




قاری من سر نیزه ز عجائب گفتی
شام، تفسیر غریب سخنت را دیدم




آه یعقوب شده چشم من از روزی که
به تن تیره دلی پیرهنت را دیدم




خیزران شیفته‌ی ساحت لب هایت شد
چشم وا کردم و زخم دهنت را دیدم




تا سحر قلب تنور از غم تو آتش بود

 
دیدگاه  •   •   •  1392/08/21 - 18:10
+3
بهناز جوجو
بهناز جوجو

امروز روز زیبائیست خورشید طلایی زندگیم دوباره ازپشت کوههای بلند تاریکی طلوع میکند عشق من باتو روز جدیدی را شروع میکنم بیا ابرهای تیره غم را ازدیدگانم دورکن

دیدگاه  •   •   •  1392/08/21 - 17:21
+7
alireza
alireza
در ایت روز ها کهپرچم خیمه های حسین پایین میاید امیدوارم  دل هیچکدومتون توش غم نباشه
دیدگاه  •   •   •  1392/08/20 - 16:16
+5
hamed noori
hamed noori
طولانیه اما قشنگ بخونینش حتما


میخوام چندتا سلامتی بگم تا اونایی که ازم میپرسند چرا پستام غمگینه جوابشنو بگیرن..

سلامتی پسری که یروز عاشق شد...

سلامتی دختری که یروز عاشق شد......

سلامتی پسری که اندازه یه نگاه خیانت نکرد

سلامتی دختری که هیچی کم نزاشت

سلامتی عشق پاکشون

سلامتی اون همه خاطره دیوونه بازی ها

سلامتی دوستی که زیراب پسرو به دروغ زد

سلامتی دختری که حرف دوست مثل خواهرشو باور کردباور کرد

سلامتی دختری که بیخبر خطش خاموش شد

سلامتی او قسمها اون دوست دارمهایی که هیچوقت تحویل داده نشد

سلامتی پسری که هرچی قسم خورد خواهش کرد اثری نداشت

سلامتی دختری که با چشم خیس به پسر گفت ازت بدم میاد

سلامتی پسری که رفت خدمت تا زود بره خواستگاری

سلامتی روزی که پسر دعوت شد به جشن عقد عشقش

سلامتی اون شب..

سلامتی اون دوستای که بخاطر حال پسر بغض داشتن اما پسر خندید تا جشن خراب نشه

سلامتی اون خنده ی زوری

سلامتی عروسی ک خوشگل شده بود

سلامتی عاقدی که اومد

سلامتی او شناسنامه ها

سلامتی بغض پسر

سلامتی بار اول

سلامتی بغض پسر

سلامتی بار دوم

سلامتی بغض پسر

سلامتی بار آخر

سلامتی بغض پسر
ادامه ...
دیدگاه  •   •   •  1392/08/20 - 12:15
+5
hamed noori
hamed noori
گفتم: خدایا سوالی دارم!


چرا وقتی شادم همه با من میخندند.

ولی ، وقتی ناراحتم کسی با من نمیگرید؟!...

جواب داد: شادی را برای جمع کردن دوست، آفریده ام

ولی ، غم را برای انتخاب بهترین دوست ...
دیدگاه  •   •   •  1392/08/20 - 12:12
+3
AmirAli
AmirAli
مدتی می گذرد از تو ندارم خبری
چه کنم ناله من هیچ ندارد اثری
شب و روز از غم تو پریشان حالم
نه نشانی ز تو آمد نه پیامی جانم

دیدگاه  •   •   •  1392/08/19 - 21:03
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ