parham
هر غروب در افق پدیدار میشوی
در دورترین فاصلهها
آنجا که آسمان و زمین به هم میرسند،
من نامت را فریاد میزنم
و آهسته میگویم: “دوستت دارم"
اما واژه هایم در هیاهو گم میشود
و صدایم به تو نمیرسد
نگاهت میکنم
میخواهم چشمانم به تو بگویند “دوستت دارم”
اما نگاهم در غبار گم میشود
و هرگز به تو نمیرسد
mah3a
مشـــغول رانندگی تو جاده ام
از فاصله دور پلـــیس واسم دست تکون میده و ابراز ارادت میکنه
خیلی آدمای با محبتی هستــن
چطوری از این فاصله منو شــــناختن
یکیشون جوگیر میشه تا وسط جـــاده میاد
با حرارت خاصی واسم دست تکــون میده
چراغ میزنم وبا حرکت دست به ابرازعلاقه شون جـــواب میدم
دفترچه و خودکار تو دستشه
میخواد ازم امـــضا بگیره ،اما الان وقت ندارم باشه واسه بعـــد
اشک تو چشام حلقه میزنه از این همه احساسات پاک و بی آلایش......................
نیوشا
خـــــــــــــدایا نگذر از آن نامردانی که ما را در دوران کودکی با"لـــــولــــــو خورخوره" آشنا کردن!!!!فاصله اتاق تا توالتو با چه سرعتی میدویدم که لولوخورخوره خفتم نکنه!!!!
یه همچین دوران کودکی پراسترسی رو پشت سر گذاشتم من!
sasan pool
من در زندان کابوس ها
رویاها را دیده ام
من در دیار سایه ها
خورشید را دیده ام
من در حصار فاصله ها
دستهایت را دیده ام
من عشق را دیده ام
من در آخرین شب حکومت ماه
در درخشش ابدی چشمان تو
فرشته خوشبختی را
از نزدیک دیده ام
saeed
m?
روزي شخصي در حال نماز خواندن در راهي بود و مجنون بدون اين که متوجه شود از بين او سجاده اش عبور کرد مرد نمازش را قطع کرد و داد زد هي چرا بين من و خدايم فاصله انداختي مجنون به خود آمد و گفت من که عاشق ليلي هستم تورا نديدم تو که عاشق خداي ليلي هستي چگونه مرا ديدي
حمید
دیشب چشم هایم را بر هم گذاشتم و آرزویی در دل کردم
آرزویی هر چند بچه گانه
هر چند از روی دل
هر چند می دانم ممکن است به آرزویم نرسم
ولی حتی اگر به آرزویم نرسم٬
من تا آرزوها و هر جا که درها را باز کنی با تو هستم و خواهم بود
هرگز تو را فراموش نخواهم کرد
حتی اگر فاصله ها باعث دوری دیده ها گردد
همیشه در دلم خواهی ماند
جایی که جای هیچ کسی نیست بجز تو
و هیچ کسی نمی تواند جای تو را در دلم بگیرد…
نگاه معصومت در یاد من همیشه جاوید است
برای همیشه…
parham
آخرین حرف تو چیست !!!!
قصه از هنجره ایست که گره خورده به بغض
یکطرف خاطره ها ، یکطرف فاصله ها
در همه آوازها حرف آخر زیباست
آخرین حرف تو چیست؟ که به آن تکیه کنم؟
نیوشا
دلم برات تنگ شده جونم
میخوام ببینمت نمیتونم
بین ما دیوارهای سنگی
فاصله یک عمر میدونم
بغض ترانمو شکستم
میخوام بگم عاشقت هستم
توعین ناباوری یک شب
خالی گذاشتی هر دو دستم
تو بودی تمام هستی و مستی و راستی و تمام قصه من
تو بودی سنگ صبورم و نگاه دورم و لبهای بسته ی من
نیمه شب از خوابم پامیشم
نیستی پیشم نیستی پیشم
بازدیوونه میشم دوریه تو
تیشه زد به ریشم نیستی پیشم
بی صدا از من خالی میشم
همصدا با بی بالی میشم
گونه هام خیس از شبنم غم نیستی پیشم
تو بودی تمام هستی و مستی و راستی و تمام قصه من
تو بودی سنگ صبورم و نگاه دورم و لبهای بسته ی من
mitra
فاصله هر چقدرم کوچيک باشه، بزرگه !! به اسپيس کيبوردت نگاه کن.
حمید
باز هم موضوعی جالب از دنیای دختران: گیر كردن دست دختر در عابر بانك ATM!
سخنگوی دپارتمان آتشنشانی ایالت «پنسیلوانیا» در اینباره به رسانههای رسمی آمریکا خاطرنشان کرد: اوایل صبح امروز یک زن حین برداشت پول دستش در محل خروج وجه نقد گیر کرد. ماموران بلافاصله به محل اعزام شده موفق شدند دست این زن را از دستگاه عابربانک خارج کنند.
این مقام مسئول در ادامه یادآور شد: ماموران دپارتمان آتشنشانی با استفاده از تجهیزات مخصوص دست این زن را از دستگاه پرداخت پول خارج کردند.بر اساس این گزارش علت اصلی گیر افتادن دست این زن در دستگاه عابربانک مشخص نشده است و تحقیقات در این رابطه ادامه دارد.