یافتن پست: #فراموش

امید
امید
بی تو مهتاب شبی باز از آن كوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه كه بودم
یادم آمد كه شبی با هم از آن كوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
یادم آید تو به من گفتی : از این عشق حذر كن
لحظه ای چند بر این آب نظر كن
آب ، آیینه عشق گذران است
تو كه امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا كه دلت با دگران است
تا فراموش كنی ، چندی از این شهر سفر كن
با تو گفتم حذر از عشق ؟ ندانم
سفر از پیش تو ؟ هرگز نتوانم
روز اول كه دل من به تمنای تو پر زد
چون كبوتر لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی ! من نه رمیدم نه گسستم
باز گفتم كه تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم. سفر از پیش تو هرگز نتوانم
یادم آید كه دگر از تو جوابی نشنیدم
رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نه كنی از آن ععاشق آزرده خبر هم
نكنی دیگر از آن کوچه گذر هم
فریدون [!]
آخرین ویرایش توسط admin5 در [1391/01/15 - 23:13]
1 دیدگاه  •   •   •  1391/01/15 - 23:11
+5
peyman
peyman
من پذیرفتم که عشق افسانه است این دل درد آشنا دیوانه است می روم شاید فراموشت کنم با فراموشی هم آغوشت کنم می روم از رفتن من شاد باش از عذاب دیدنم آزادباش گر چه تو تنها تر از ما می روی آرزو دارم ولی عاشق شوی آرزو دارم بفهمی درد را تلخی بر خوردهای سرد را...
1 دیدگاه  •   •   •  1391/01/15 - 22:53
+3
مهراوه
مهراوه
بشر به خوشبختی خیلی زود عادت میکند و چون خیلی زود عادت میکند خیلی زود هم فراموش میکند که خوشبخت است
دیدگاه  •   •   •  1391/01/15 - 21:27
+4
peyman
peyman
آنجه را که دوست داري بدست آور وگرنه مجبور ميشوي آنجه را که دوست نداري تحمل کني . هميشه باور داشته باش که خدا تو را فراموش نمي کند حتي اگر تو او را فراموش کرده باشي
دیدگاه  •   •   •  1391/01/15 - 16:47
+7
payam65
payam65
مردم اغلب بی انصاف،بی منطق وخود محورند، ولی آنان را ببخش

اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم میکنند ، ولی مهربان باش

اگر شریف و درستکار باشی فریبت میدهند ، ولی درستکار باش

نیکی های امروزت را فراموش میکنند ، ولی نیکوکار باش

بهترین های خود را به دنیا ببخش حتی اگر هیچگاه کافی نباشد

و در نهایت میبینی

که هر آنچه هست ، همواره میان تو و خداوند است ، نه میان تو و مردم
دیدگاه  •   •   •  1391/01/15 - 01:05
+1
behzad
behzad
وعده
پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت سرباز پیری را دید که با لباسی
اندک در سرما نگهبانی می داد.از او پرسید : آیا سردت نیست؟
نگهبان پیر گفت : چرا ای پادشاه اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم.
پادشاه گفت : من الان داخل قصر می روم و می گویم یکی از لباس های گرم مرا را برایت بیاورند.
نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه وعده اش را فراموش کرد.
صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالی قصر پیدا کردند،
در حالی که در کنارش نوشته بود : ای پادشاه من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل می کنم
اما وعده لباس گرم تو مرا از پای درآورد
گرما بخشیدی . یا سوزاندی
دیدگاه  •   •   •  1391/01/14 - 21:44
+1
مهسا
مهسا
فراموش شدنی نیستند
آنان که با خط مهربانی
برقلبمان حک شدند
حتی اگر دورند ... !{-35-}
دیدگاه  •   •   •  1391/01/14 - 18:36
+9
peyman
peyman
عشق فراموش کردن نيست بلکه بخشيدن است.

عشق گوش کردن نيست بلکه درك كردن است.

عشق ديدن نيست بلکه احساس کردن است.
عشق جا زدن و کنار کشيدن نيست بلکه صبر کردن و ادامه دادن است.
دیدگاه  •   •   •  1391/01/14 - 12:50
+4
peyman
peyman
وقتی یادت به سرم میزنه گریه م میگیره، آروم آروم دل تنگیم داره بی تو میمیره، یار محبوب قشنگم: من فراموشت نکردم بی تو اینجا رو نمی خوام و میرم و برنمیگردم. هستی، سر نوشت من، تو هستی پس نذار تنها بمونم تا توی تنهایی نمیرم.
دیدگاه  •   •   •  1391/01/13 - 19:53
+1
hadith
hadith
این تو نیستی
که مرا از یاد برده ای
این منم
که به یادم اجازه نمیدهم
حتی از نزدیکی ذهن تو عبور کند...
صحبت از فراموشی نیست....

صحبت از لیاقت است .... !
2 دیدگاه  •   •   •  1391/01/13 - 02:31
+8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ