ali rad
زندگي داستان يخ فروشي است كه از او پرسيدند : فروختي ؟
گفت : نخريدند ... تمام شد !
Mitra Mohebbi
رفتم کلانتری میگم گوشیم رو گم کردم. میگه کجا گم گردی؟ میگم پارک. میگه چرا رفتی پارک؟؟؟؟
maryam
غربت را نباید در الفبای شهر غریبی جست, همینکه عزیزت نگاهش رو به دیگری فروخت تو غریبی
ramin
زندگی قصه مرد یخ فروشیست که از او پرسیدن فروختی؟ گفت: نخریدند تمام شد...
☺SAEED☻
من رفیقامو هیچوقت نفروختم ، چون اکثرشون دو زار نمیارزیدن.!.!.
ali rad
باران همیشه می بارد
اما مردم ستاره را بیشتر دوست دارند...
نامردیست آن همه اشک را به یک چشمک فروختن