یافتن پست: #فقط

Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

چه حرف بی ربطیست که مرد گریه نمی کند گاهی آنقدر بغض داری که فقط باید مرد باشی تا بتوانی گریه کنی !!!

دیدگاه  •   •   •  1392/05/4 - 15:33
+5
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


وقتی نه دستی برای گرفتن است… نه آغوشی برای گریه… نه شانه ای برای تکیه… انتظار نداشته باش خنده ام واقعی باشد. این روزها فقط زنده ام تا دیگری زندگی کند…!!


دیدگاه  •   •   •  1392/05/4 - 01:03
+6
fingliiiiiiii
fingliiiiiiii
خدایا.......  فقط یه زلزله کوچیکه دیگه! تا شاید دوباره از خانه بیرون بیاید!!فقط یباره دیگه{-47-}
دیدگاه  •   •   •  1392/05/3 - 20:05
+4
saqar
saqar

نمی فهمم


وقتی به نماز می ایستم

من ، تو را می خوانم… ؟!

یا تو ، مرا می خوانی …. ؟!


فقط کاش که عشق مان دو طرفه باشد . .

دیدگاه  •   •   •  1392/05/3 - 20:01
+8
saqar
saqar
در CARLO


هی لعنتی ...




اون طوریم که تو فکر میکنی نیست ...




شاید عاشقت بودم،روزی .....!




ولی ببین بی تو




هم زنده ام،




هم زندگی میکنم ...




فقط گاهی در این میان،




یادت ...




زهر میکند به کامم زندگی را ...




همیــــــــن...


 

دیدگاه  •   •   •  1392/05/3 - 19:52
+7
saqar
saqar



خانوووووووم....شــماره بدم؟؟؟؟؟؟

خانوم خوشگِله برسونمت؟؟؟؟؟؟؟

خوشگله چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟؟؟؟

اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!

بیچــاره اصـلا" اهل این حرفـــــها نبود...این قضیه به شدت آزارش می داد

تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و

به محـــل زندگیش بازگردد.

روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت...

شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی....!

دخترک وارد حیاط امامزاده شد...خسته... انگار فقط آمده بود گریه کند...

دردش گفتنی نبود....!!!!

رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد...وارد حرم شدو کنار ضریح

نشست.زیر لب چیزی می گفت انگار!!! خدایا کمکم کن...

چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد...

خانوم!خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!!

دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را

به خوابگاه برساند...به سرعت از آنجا خارج شد...وارد شــــهر شد...

امــــا...اما انگار چیزی شده بود...دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!

انگار محترم شده بود... نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی کرد!

احساس امنیت کرد...با خود گفت:مگه میشه انقد زود دعام مستجاب

شده باشه!!!! فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! اما اینطور نبود!

یک لحظه به خود آمد...

دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته

آپلود عکس رایگان و دائمی








آخرین ویرایش توسط 28000 در [1392/05/3 - 19:46]
دیدگاه  •   •   •  1392/05/3 - 19:41
+7
saqar
saqar
tanhaei3 اس ام اس تنهایی شهریور 91


تنهایی زمانی است که کسی را از دست می دهی؛

اما یگانگی زمانیست که خودت را در می یابی …

::

::
نمی دانم دوستش دارم یا نه؟!


با هم قدم میزنیم


با هم میخوابیـم

دلم که میگیرد، آغوشش را بـــاز می کنـــــد

و بر گونه هایم بوسه میزند

اما نمی دانم دوستش دارم یا نه؟!

“تنهاییـــــم را” . . .

::

::

نه اینکه زانو زده باشم …

نه !!!

فقط تنهایی سنگین است…
دیدگاه  •   •   •  1392/05/3 - 19:34
+6
Tiam Mohseni
Tiam Mohseni
مهندسای فردا ( Tiam & Marichi )


آخرین ویرایش توسط tiyam در [1392/05/3 - 20:31]
47 دیدگاه  •   •   •  1392/05/3 - 19:26
+20
alifabregas
alifabregas
هی تو کمی نزدیکتر بیا ، اما چیزی نگو بگذار فقط ، بگذار چشمهایمان این همه دوست داشتن ها را زیرنویس کنـــد
دیدگاه  •   •   •  1392/05/3 - 18:47
+6
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


دلت که واسش تنگ میشه بغلش کن، اگه پیشت نبود به عکساش خیره شو، اگه عکسی ازش نداشتی به خاطراتی که باهاش داشتی فک کن، اگه حتی خاطره ای باهاش نداشتی فقط میتونی بغض کنی ... همین . . .


دیدگاه  •   •   •  1392/05/3 - 18:13
+7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ