یافتن پست: #فکر

AmiR
AmiR
خدا ججججججججونم میگن تو به همه ی
بندهات توجه میکنی
ناامیدشون نمیکنی
تنهاشون نمیذاری
و هرچیز دیگه ای که در مورد محبتهای تو نسبت به
بندهات دریغ شون نمیکنی
ولی
فکر کنم
همه اینای که گفتمو ازم دریغ کردیو
هیچ نشونه ای بهم نشون نمیدی باشه
توهم تنهام بذار برو مثله
همه اونای که میگفتن نمیرنو رفتن
دیگه نمیتونم چیزی بنویسم
چون چشمام پر از اشگنو نمیتونم جایرو ببینم
دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 21:37
+4
sahar
sahar

عادت ندارم درد دلم را ، به همه کس بگویم ..! ! ! پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم.. ، تا همه فکر کنند . . . نه دردی دارم و نه قلبی

دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 20:37
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اﻻﻥ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻫﻤﯿﻨﺠﻮﺭﯼ ﻧﺸﺴﺘﯿﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮ armin 2afm ﺯﯾﺮ ﺩﻭﺷﻪ ﻭ ﻓﮑﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﺷﺐ ﺗﻮ ﺩﻭﺭﻫﻤﯽ ﭼﯽ ﺑﭙﻮﺷﻪ
دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 13:53
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

این روز ها آنقدر با خودم مشکل دارم که پشت سر خودم حرف میزنم یکی به دو میکنم / با آینه لباس هایم را به دو رنگی متهم میکنم و هر صبح / بهم میزنم حال دنیا را در فنجان های قهوه ندیده بی آنکه نگران این باشم که فال ِ آدمهایش از هم سر در بیاورد دنیای هر جایی ِ من / دامنش را هم بالا بگیرد چیز جدیدی برای نشان دادن ندارد نفس کشیدن در گیر و دار اکسیژن های بی سرو پا که در ادکلن های اطرافیانم سرک کشیده اند زندگی دسته جمعی با تفکر های تک سلولی که در بستر ِ سنت / تکثیر می شوند خواب آلودگی درمیان هجوم میله ای که به دست ها آویزان شده در مترو تکرار .... رار ... ار .... تکراری ام

دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 11:56
+6
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


دلتنگی عین آتش زیر خاکستر است گاهی فکر میکنی تمام شده اما یک دفعه همه ات را آتش میزند . . .


دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 11:55
+3
saman
saman
در CARLO
درد من حصار برکه نیست. درد من زیستن با ماهیانی است که فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده است. ( دکتر مصدق ) 
دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 11:50
+5
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
گفتند باران که می بارد بوی خاک بلند میشود...

اما اینجا باران که میزند فقط بوی خاطره ها می آید.

خاطرات را باید سطل سطل

از چاه زندگی بیرون کشید!

خاطرات نه سر دارند و نه ته

بی هوا می آیند تا خفه ات کنند

می رسند...

گاهی وسط یک فکر

گاهی وسط یک خیابان

سردت می کنند،داغت می کنندرگ خوابت را بلدند،زمینت می زنند

خاطرات تمام نمی شوند...تمامت م
ی کنند!!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 11:17
+5
ADONIS AVOCAT
ADONIS AVOCAT
واسه حسن ختام امروز میزنیم کانال شعر و شما رو تا دیداری دیگر به خدای مهربون میسپارم!



وقتی نمی شود به تو حتی سلام کرد

باید چگونه با تو شروع کلام کرد؟


این بی تفاوتی به تو اصلا نمی خورد

آیا مرا نگاه تو بیهوده خام کرد؟


وقت ورودت از سر مستی نشسته ام..

چشم تو را ندیده .. هر آن کس قیام کرد!


عشقت قرار بود کمی زخمی ام کند

اما شروع قصه به یک انهدام کرد


حرف من و نگاه تو از کی شروع شد؟

ان لحظه ای که کار دلم را تمام کرد


یک لحظه مهربان شوی آخر چه میشود؟

در حق تو دلم چه به جز احترام کرد؟


چشمم به جرم عشق تو شد متهم ولی

فکری برای عاقبت اتهام کرد!

مهرداد بابایی
آخرین ویرایش توسط ADONIS در [1392/05/11 - 17:11]
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 17:08
+4
ADONIS AVOCAT
ADONIS AVOCAT
ﭼﻬﺎﺭ ﻧﻔﺮ ﺳﻮﺍﺭ ﺗﺎﮐسی ﻣﯿﺸﻦ ﻭﻟﯽﮐﺮﺍﯾﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ ﺑﺪﻥ!
ﻗﺮﺍﺭﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﺑﻪﻣﻘﺼﺪ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺑﺸﻦ ﻭ فرار کنن !

ﺑﻌﺪﺍﺯ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﭼﻬﺎﺭﺗﺎﺷﻮﻥﺩﺭﺍﯼ ﻣﺎﺷﯿﻨﻮ ﺑﺎﺯﻣﯿﮑﻦ ﻭ با سرعتﭘﺎ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﺭ ﻣﯿﺬﺍﺭﻥ..

ﻣﯿﺮﻥ ﺗﺎ ﻣﯿﺮﺳﻦ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﻫﯿﭽﮑﯽ ﻫﯿﭽﮑﯽ

ﺭﻭ ﻧﻤﯿﺪﯾﺪ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺻﺪﺍﯼ تند تند زدن ﻧﻔﺴﺸﻮﻥ ﻣﯿﺎﺩ

ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ زد رو شونه ﺑﻐﻠﯿﺶ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺖ ﻓﮑﺮﺷﻮ بکن ﺣﺎﻻ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩﭼﻪ ﺣﺎﻟﯽ داره !

بهش گفت بابا راننده منم، فقط بگین چی شده !؟

{-18-}
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 16:56
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اللهم صل علی محمد و ال محمد :)
.
.
.
.......
.
.
.
.
...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
. الان همه اینو میخونن من ثواب میکنم:))
من حتی توی page هم فکر اخرتم هستم..
حالا هی شما چرت و پرت استاتوس کنید
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 16:07
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ