یافتن پست: #قدم

saman
saman
دعا کن دعام بگیره اگه حتی خیلی دیره

برای از تو گذشتن دل من دیگه اسیره

دعا کن دعام بگیره تو نری و بی وفا شی

دعا کن دعام بگیره نری و از من جدا شی

این تموم ماجرا نیست بی تو این لحظه ها خالیست

دعا کن دعام بگیره عشق من که ادعا نیست

بیا و به این شکسته بی ترحم باز تو رو کن

بیا با ناز قدمهات دلمو تو زیرو رو کن

عزیزم به جون چشمات عشق تو کرده اسیرم

بیا تا با چشم مستت کمی ارامش بگیرم

تموم خاطرت این شد یه دعا یه دنیا غصه

دلی که به انتظارت عمری منتظر نشسته
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 15:28
+3
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
سلام....
بجه ها واسه نفر اول و دوم کیارو انتخاب کنیم؟؟؟؟؟؟
17 دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 21:13
+13
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
"می دانی فکر "هزارتو"اول از کجا آمد؟از بین النهرین باستان.
روده های حیوانات را بیرون میکشیدند...گمان میکنم گاهی هم مال آدمها را!
و از شکل آن برای پیش بینی آینده استفاده می کردند. بنابراین الگوی نخستین هزارتو در یک کلمه "شکم"است.که یعنی قوانین هزارتو درون توست و با هزارتوی بیرون ارتباط دارد.آنچه بیرون از توست منعکس کننده ی چیزهای درون توست و آنچه درون توست منعکس کننده ی چیزهای بیرونی ست.بنابراین وقتی به هزارتوی بیرون از خودت قدم میگذاری همزمان به هزارتوی درون هم قدم گذاشته ای"
*هاروکی موراکامی"
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 19:43
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیگر فرصتی نیست...

سه قدم مانده تا بهشت!


بگو عاشقانه هایت را نترس


چشمانت را رو به زیبایی ها بگشا


هوای بودنت را نفس بکش


دستانت را در مسیر لمس عــــــــشــــــق پرواز بده


نگذار این فرصت اندک را از تو غارت کنند

نازنین دوست فقط سه قدم مانده تا بهشت...!

بهزاد ساوانا
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 19:40
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آنقدر قوی باش تا هر روز با زندگی روبه رو شوی...
زندگی یک مسابقه نیست،
بلکه سفری است که هر قدم از مسیر آن را
باید لمس کرد،
چشید،
و لذت برد...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 19:27
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به انگشتهات بگو

لبهای مرا ببوسند!

به انگشتهات بگو
راه بیفتند توی موهام

قدم زدن در این شب گرم

حالت را خوب می کند گل من!

گاهی نفس عمیق بکش
ونگذار تنم....از حسودی بمیرد!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 18:52
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در CARLO
دنبال کسی میگردم که توی بهار که زنگ بزنم بدون هیچ دلیل
بگم: میای بریم زیر این رگبار و هوای خوش قدم بزنیم؟در جوابم فقط بگه: نیم ساعت دیگه کجا باشم...


توی تابستون که زنگ بزنم بدون هیچ دلیل
بگم: میای بریم خیابون ولیعصر از ونک تا هر جا شد قدم بزنیم؟
در جوابم فقط بگه: ناهار اونجایی که من میگم...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/7 - 16:13
+5
saman
saman
سه چیز را با احتیاط بردار:

قدم،قلم، قسم!

سه چیز را پاک نگه دار:

جسم،لباس،خیال

از سه چیزکار بگیر:

عقل،همت، صبر!

از سه چیز خود را دورنگهدار:

افسوس، فریاد، نفرین!

سه چیز را آلوده نکن:

قلب، زبان، چشم!

اما سه چیز را هیچ گاه فراموش نکن:

خدا، مرگ و دوست.
دیدگاه  •   •   •  1392/04/5 - 16:36
+4
saman
saman
حوالی رویاهایم که قدم می زنم !
میبینم خیابان را با بوی باران دوست دارم .
خودم را با بوی تو ...!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/5 - 16:33
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیگر به دنبال ِ همراه ِ "اوّل" نیستم !
این روزها اول ِ راه ، همه همراهند....
این روزها ، باید به دنبال ِ همراه ِ "آخر"گشت ...
همراهی تا آخرین قدمها....
دیدگاه  •   •   •  1392/04/5 - 15:18
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ