یافتن پست: #قلبت

mamad-rize
mamad-rize
در CARLO
اون دخترایی که باهاشون میری شمال و دیگه دلت نمیخواد برگردی ..

اونایی که بهت زنگ میزنن قلبت گروپ گروپ میــــزنه ..

همونایی که وقتی کنارت نشستن قایمکی بهت اس میدن دوست دارم و
به آسمون نگا میکنن ..

اونایی که همش قربون صدقت میررررن ..

همونایی که وقتی از دور می بی[!] دست تکون میدن و قند تو دلت اب میشه

و یه لبخند میاد گوشه لبشون !

این دخترا اصلا تا به حـــــال به دنیا نیومدن ..

هیچ گونه ای از این آدما مشاهده نشده که منقرض هم بشه ..

البته عمه ی خدا بیامرز من اینجوری بود ..

به هرحال گفتم که در جریان باشید داداشیا ی گلم ..
3 دیدگاه  •   •   •  1392/04/10 - 15:24
+5
saman
saman
رو دلم پا میذارم واسه از تو بریدن

واسه جدایی از تو و به ازادی رسیدن

دیگه شایسته نیستی واسه قلب صمیمیم

من که ازت گذشتم تو تنهایی نشستم

گاهی تنهایی خوبه واسه مرهم زخمها

دیگه این دل زخمیم نمیشه رام حرفات

میگی پشیمونی و بازم با دیگرونی

میگی میری از اینجا دلمو میسوزونی

اره لیاقت تو همون کسایی هستن

که قلبتو دزدیدن بعدم زدن و شکستن

شدی مثل پارادوکس دوستم داری یا نداری؟

خودتم نمیدونی میخوای بری یا بمونی

تو دنیای کوچیکت جای چشمای من نیست

میرم با دل تنهام خودت خواستی یادت نیست؟
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 16:24
+5
saman
saman
در CARLO
رو دلم پا میذارم واسه از تو بریدن

واسه جدایی از تو و به ازادی رسیدن

دیگه شایسته نیستی واسه قلب صمیمیم

من که ازت گذشتم تو تنهایی نشستم

گاهی تنهایی خوبه واسه مرهم زخمها

دیگه این دل زخمیم نمیشه رام حرفات

میگی پشیمونی و بازم با دیگرونی

میگی میری از اینجا دلمو میسوزونی

اره لیاقت تو همون کسایی هستن

که قلبتو دزدیدن بعدم زدن و شکستن

شدی مثل پارادوکس دوستم داری یا نداری؟

خودتم نمیدونی میخوای بری یا بمونی

تو دنیای کوچیکت جای چشمای من نیست

میرم با دل تنهام خودت خواستی یادت نیست؟
آخرین ویرایش توسط saman در [1392/04/9 - 13:58]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 13:57
+5
saqar
saqar
در CARLO
چه روز تلخيست روزي كه خواهد آمد و سخت دل تنگم ميشوي .
روزي كه خسته اي ، شكسته اي ، ميان جمله ي تن ها،تنها در گوشه اي نشسته اي و چه غمگينانه دلتنگم ميشوي... روزي كه اشك هاي خنده دارم مهمان چشمت شده و قلبت غريب است در تنت دلتنگم ميشوي...
روزي دردت را نميفهمند ، باورت نميكنند، ديوانه ات نميشوند، در راهت كه هيچ؛ همراهت هم نميشوند روزي كه در خواب نمي آيند به ديدارت روزي كه خيالت كسي را غرق تماشا نميكند دلتنگم ميشوي ....
عاشقانه دلتنگم ميشوي ولي نه دل تنگ خنده هايم و نه نگاه و صدا و دست هايم حتي شايد مرا از ياد برده باشي اما باز دلتنگم ميشوي...
دلتنگ سادگي و صداقتم ، دلتنگ قلبم و محبتم . دلتنگ رنگم ميشوي رنگي كه نه سبدلتنگم ميشويز باطراوت بود و نه آبي آسمان بي نهايت . نه زيبا بودم براي كشيدن نه آوازي براي خواندن و نه شعري براي سرودن اما ميدانم و يقين دارم كه روزي خواهد امد كه دلتنگم ميشوي .
روزي كه در آسماني ،روي بال رنگين كماني ،روزي كه در بهشت جاوداني اما بي قراري، در فراري از رنگهاي زيبا از آبشار و چشمه و دريا در پي همان بوم سفيد و تنها...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/6 - 17:23
+3
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
قانون خوشبختی را به خاطر بسپارید:

1- قلبتان را از نفرت پاک کنید

2- ذهنتان را از نگرانی ها دور کنید

3- ساده زندگی کنید

4-بیشتر ببخشید
دیدگاه  •   •   •  1392/03/4 - 20:20
+8
shiva joOoOoOn
shiva joOoOoOn
خدا می داند که چقدر سخت تلاش کرده ای وقتی سخت گریسته ای و قلبت مملو از دردست خدااشک هایت را شمرده است وقتی احساس می کنی که زندگیت ساکن است و زمان در گذر است خدا انتظارت رامی کشد وقتی هیچ اتفاقی نمی افتد و تو گیج و نا امیدی خدابرایت جوابی دارد اگر نا گاه دیدگاه روشنی را در مقابلت آشکار سازد و اگر بارقه ی امید در دلت جرقه زد خدا در گوشت نجوا کرده است وقتی اوضاع رو به راه می شود و تو چیزی برای شکر کردن داری خدا تو را بخشیده است وقتی اتفاقات شیرین و دلچسبی رخ داده است و سرلسر وجودت لبریز از شادی گشته است خدا به تو لبخند زده است به یاد داشته باش هر جا که هستی و با هر احساسی خدا می داند
دیدگاه  •   •   •  1392/03/2 - 17:48
+5
shiva joOoOoOn
shiva joOoOoOn
در CARLO
فریاد زدم دوستت دارم صدایم را نشنیدی!

اعتراف کردم که عاشقم ، جرم مرا باور نکردی!

گفتم بدون تو میمیرم ، لبخندی تلخ زدی !

از دلتنگی ات اشک ریختم ، چشمهای خیسم را ندیدی!

چگونه بگویم که دوستت دارم تا تو نیز در جواب بگویی که من هم همینطور!

چگونه بگویم که بی تو این زندگی برایم عذاب است ، تا تو نیز مرا درک کنی!

صدای فریادم را همه شنیدند جز او که باید میشنید!

اشکهایم را همه دیدند!

آشیانه ای که در قلبت ساخته ام تبدیل به قفسی شده که تا آخر در اینجا گرفتارم!

گرفتار عشقی که باور ندارد مرا ،

فکر میکند که این عشق مثل عشقهای دیگر این زمانه خیالیست ، حرفهای من بیچاره دروغین است!

حالا دیگر آموخته ام که کلام دوستت دارم را بر زبان نیاورم ، دیگر اشک نریزم و درون خودم بسوزم !

اگر دلتنگت شدم با تنهایی درد دل کنم و اگر مردم نگویم که از عشق تو مردم !

اما رفتنم محال است ، عشق که آمد ، دیگر رفتنی نیست ، جنون که آمد ، عقل در زندگی حاکم نیست!

آنقدر به پایت مینشینم تا بسوزم، تا ابد به عشقت زندگی میکنم تا بمیرم !

گرچه شاید مرا به فراموشی بسپاری ، اما عشق برای من با ارزش و فراموش نشدنیست است!{-55-}{
1 دیدگاه  •   •   •  1392/03/2 - 17:19
+10
payam65
payam65
چه قدر سخته تو چشای کسی که تمام عشقت رو ازت دزدید و به جاش یه زخم همیشگی رو به قلبت هدیه داد زل بزنی و به جای اینکه لبریز کینه و نفرت شی حس کنی هنوزم دوستش داری,چه قدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر اوار غرورش همه وجودت له شده,چه قدر سخته تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما وقتی دیدیش هیچ چیزی جز سلام نتونی بگی
چه قدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه اما مجبور باشی بخندی تا نفهمه هنوزم دوسش داری.
چقدر سخته گل ارزوهاتو تو باغ دیگری ببینی و هزار بار تو خودت بشکنی و اون وقت اروم زیر لب بگی :گل من باغچه نو مبارک.
دیدگاه  •   •   •  1391/01/17 - 15:33
+3
HADI
HADI
یادت هست آن روزهای بهاری را،گل سرخ برایت هدیه آوردم،

گفتم می خواهم آن را در گوشه ای از قلبت بکارم

خواستی بگیریش ولی به یاد داری چه شد؟!

همان وقت بادی آمد و تمام گلبرگ های آن گل نازنین را با خود به اطراف برد.

من نگران از پرپر شدن گل عشقم به دنبال تک تک گلبرگ ها به این سو و آن سو شتافتم،

وقتی همه ی آنها را یافتم شاد و خوشحال به سوی تو آمدم،ولی......

ولی هرگز تو را نیافتم......هرگز.....
دیدگاه  •   •   •  1391/01/17 - 00:00
+3
nahid
nahid
درخت ها مرا به ياد تو مي اندازند!
آدمها مي آيند
زير سايه آرامش بخش ات
درد دل مي كنند...
مي گريند...
و زخمي به يادگار بر قلبت مي نهند و
مي روند!!!
دیدگاه  •   •   •  1391/01/16 - 19:20
+15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ