maryam
خدایا جای سوره ای به نام عشق در قرآنت خالیست
که این گونه آغاز میگردد :
وقسم به روزی که قلبت را میشکنند
وجز خدایت مرهمی نخواهی یافت!.........
reza
چشم و زبان ، دو سلاح بزرگ در نزد تواند، چگونه از آنها استفاده میكنی؟ مانند تیری زهرآلود یا آفتابی جهانتاب، زندگی گیر یا زندگی بخش؟
بدان كه قلبت كوچك است پس نمیتوانی تقسیمش كنی، هرگاه خواستی آنرا ببخشی با تمام وجودت ببخش كه كوچكیش جبران شود.
t @ r @ n e
گفت: می خوام برات یه یادگاری بنویسم گفتم: كجا؟ گفت : رو قلبت گفتم مگه میتونی ؟ گفت : اره سخت نیست آسونه گفتم باشه بنویس تا همیشه یادگاری بمونه یه خنجر برداشت گفتم این چیه ؟ گفت : هیسس ساكت شدم گفتم : بنویس چرا معطلی خنجرو برداشت و با تیزی خنجر نوشت دوستت دارم دیوونه اون رفته ؟ خیلی وقته؟ كجا ؟ نمیدونم اما هنوز زخم خنجرش یادگاری رو قلبم مونده
mitra
قُله ای که یکبار فتح شود ، به زودی تفریحگاه عمومی خواهد شد
مواظب قُله ات باش ، که قلبت همان قُله ی توست
t @ r @ n e
.
قابل توجه خانوما
مرد اونه که قلبتو شارژ کنه
نه سیم کارتتو !
.
ronak
زین شاخه به ان شاخه پریدن ممنوع
در ذهن به جز من افریدن ممنوع
غیر از من، ورود دیگران در قلبت عمرأ.ابدأ.هیچ.اکیدأ. ممنوع
mah3a
کاش میشد تامرا باور کنی
دست در دستم دهی این خسته رایاور کنی
قایق عشقم به طوفان خورده در دریای غم
کاش میشد قایق قلبت به امدادم دهی
از چنگ طوفان در کنی
کاش میشد,کاش میشد جمله ای در حرف خود
اندکی آغشته در رنگ محبت برکنی
کاش میشد,کاش..
parnian
به سلامتی اونی که تا آخر عمر از قلبت بیرون نمیره،
ولی مجبوری از زندگیت
بندازیش بیرون !
mah3a
خودت خواستی که من مجبور باشم
برم جایی که از تو دور باشم
تو پای منو از قلبت ب[!]
خودت خواستی که من اینجور باشم
خودت خواستی که احساسم بشه سرد
خودت خواستی کاریم نمیشه کرد
می دیدم دارم از چشمات میفتم
مدارا کردم و چیزی نگفتم
برام بودن تو بازی نبود و
به این بازی دلم راضی نبود و
از اول آخرش رو می دونستم
تو تونستی ولی من نتونستم
برات بودن من کافی نبود و
حقیقت این که می بافی نبود و
دارم دق می کنم از درد دوریت
میخام مثل تو شم اما چه جوری
mitra
به سلامتی اونی که تا آخر عمر از قلبت بیرون نمیره،
ولی مجبوری از زندگیت
بندازیش بیرون !
فقط اونایی که سرشون اومده میفمن من چی میگم