تا حالا دقت کردین لذتی که در کشیدن چک هست در پاس کردن چک نیست ؟
.
. تا حالا دقت کردین با حال ترین لحظه دنیا خندوندن دوستاتون در حالی که دارن آب مینوشه
.
تا حالا دقت كردين لذتي که در پرت کردن شلوار گوشه اتاق هست, تو زدنش به چوب لباسي‎ ‎نيست !

‫یه جایی باید دست آدما رو بکشی , نگهشون داری , صورتشون رو میون دستات محکم بگیری , یه تکون محکم بهشون بدیو بگی :
ببین
کُره بز
من دوسِت دارم , چرا نمی فهمی ؟!
آخه به چیت مینازی که داری اینجوری شلنگ تخته میندازی اُلاغ ؟!
... کی می تونه تو رو به اندازه من دوست داشته باشه لامصب ؟!
ولی میخوای بازم بری ؟!
باشه , برو به سلامت
برات آرزو می کنم یه روزی یه جایی تو زندگیت یاد این لحظه بیفتی ,یاد روزهایی که دنبالت دویدم و فرار کردی , روزهایی که گریه کردم و خندیدی , روزهایی که منو عشقمو به تمسخر گرفتی ...
آرزو میکنم یه جایی از زندگیت بدجوری منو کم داشته باشی
اون روز حالِ امروز منو میفهمی
حالا برو ببینم میتونی خوش باشی
اون روز حال و روزت دیدنیست .‬

پشت کدامین لحظه بن بست جا ماندی تا ببینی

مردی اینجا می خواست در تنهایی خویش

آسمانش را با تو قسمت کند؟؟

قسم خوردی بر ماه ، که عاشقترینی
تو یک جمع عاشق ، تو صادقترینی

همون لحظه ابری رخ ماهو آشفت
به خود گفتم ای وای مبادا دروغ گفت

بهترین لحظه زمانیست که فکر میکنی فراموشت کردم امّا ناگهان اس ام اسی میرسه که فکر میکنی منم اما بد میبینی ایرانسل بوده!

به دوران کودکیت برگرد
کودک که بودی از زندگی چه میدانستی؟
نگاهت معصوم و خندهای کودکانه ات از ته دل
بزرگترین دلخوشیهایت داشتن اسباب بازی دوستت،پوشیدن گفش بزرگترها
و حتی خوردن یک تکه کوچک شکلات
بچه که بودی حسادت،کینه و نفرت در قلب کوچکت جایی نداشت
دوست داشتنت پاک و بی ریا
بخشیدنت با رضایت
چاره ی ناراحتی ات یک لحظه گریستن
و این پایان تمام کدورتها بود
می خندیدی و در دنیای خودت غرق می شدی!
چه شد؟ بزرگ شدی...؟!!!

روزهاست از سقف لحظه هایم یاد تو می چکد ، اگر باران بند بیاید از این خانه می روم ..

بعد از همه‌ی عاشق شدن‌ها

دوست داشتن‌ها

دوست داشته شدن‌ها

بعد از همه‌ی “دوستت دارم” گفتن‌ها و شنیدن‌ها

تازه می‌فهمی

بار همه‌ی تنهایی‌هایت را

باید تنها بر دوش لحظه‌هایت بکشی

و این آغاز درک آن تنهایی اصیل است…

خیلی ها برای لذت بردن از زندگی ،
گذشته ی خود را رها می کنند و می گویند:
امروز انگار نخستین روز عمر منه!
اما من ترجیح می دهم که بگویم
امروز آخرین روز از زندگی منه
و میخواهم از لحظه لحظه ی آن استفاده کنم گویی که فردایی در کار نیست ...

خوشبختی...
همین در کنار هم بودن‌ هاست...
همین دوست داشتن ‌هاست...
در آغوش گرفتن‌ هاست......
خوشبختی ... همین لحظه‌ های ماست...
همین ثانیه‌ هایی‌ست...
که در شتاب زندگی گم شان کرده‌ایم