یافتن پست: #لحظه

ॐ SərViiiN ॐ
ॐ SərViiiN ॐ
کلّ ِ دنیا را هم که داشته باشی...
باز هم دلت میخواهد ، بعضی وقتها...
فقط بعضی وقتها...
اصلا\" برای ِ یک لحظه هم که شده، همه ی دنیای ِ یک \"نفــر\" باشی!!!
{-38-}{-38-}
دیدگاه  •   •   •  1390/11/29 - 15:03
+4
ॐ SərViiiN ॐ
ॐ SərViiiN ॐ
مرگت درست از لحظه یی آغاز می شود که در برابر آن چه مهم است ،

سکوت می کنی . . .(مارتین لوتر کینگ){-28-}{-28-}{-28-}
دیدگاه  •   •   •  1390/11/29 - 14:32
+1
مهسا
مهسا
دیروز رفتم از دستگاه خود پرداز پول بگیرم مبلغ رو زدم 50000 تومان یه ده هزار تومنی داد! سه تا پنج هزار تومنی داد! پنج تا دو هزار تومن داد! پونزده تا هزاری! یه لحظه دلم واسه دستگاه سوخت نزدیک بود پولو برگردونم تو دستگاه! طفلی خودشو کشت 50 تومن منو جور کرد{-7-}{-7-}
دیدگاه  •   •   •  1390/11/29 - 02:19
+4
مهسا
مهسا
در میان بهشت نشسته ام و سیب را میان انگشتانم میرخسانم به تو فکر می کنم به این لحظه های پر از تردید به "آری" به "نه" بی تو بهشت را دارم با تو عشق را و این دوراهی عجیب مرا گیج میکند سیب را روی خاک میگذارم دوستم داشتی گازش بزن.......
دیدگاه  •   •   •  1390/11/29 - 01:32
+7
ॐ SərViiiN ॐ
ॐ SərViiiN ॐ
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...
لحظه ها عریانند،
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز...{-38-}{-38-}{-38-}
دیدگاه  •   •   •  1390/11/28 - 19:11
+5
حمید
حمید
نه حضور اشک و تردید نه نشون بیقراری


خیلی ساده دل ب[!] از من و خاطره هامون


از تموم لحظه ها و پرسه های پابه پامون


خیلی ساده واسه قلبم نقشه ی مرگو کشیدی


بین بودن و نبودن به نبودنم رسیدی


رفتی تا فاصله باشه بین دستای من و تو


رفتی تا یکی نباشه دیگه دنیای من و تو
دیدگاه  •   •   •  1390/11/28 - 14:47
+4
امید
امید
تمامی گناهان ، نهانی صورت می گیرد. آن لحظه ای که درک کنیم خداوند حق بر افکار ما گواه است ، شاید رها و آزاد شویم. ماهاتما گاندی
دیدگاه  •   •   •  1390/11/28 - 12:18
+3
sasan pool
sasan pool
این شعر مورد علاقه من هست.دوست دارم روی سنگ قبرم بنویسن.امیدوارم زود تر بیاد این لحظه شیرین مرگ.
فقط شعرش طولانی هست احتمالا توی یک سنگ جا نشه روی دوتا سنگ بنویسن{-18-}{-18-}{-18-}البته هزینه هم میره بالا چون باید دوتا قبر هم بگیرم{-18-}{-18-}{-18-}
معلوم نیست که وقت مرگ من میشه.{-9-}{-9-}{-9-}{-9-}{-9-}{-9-}{-9-}{-9-}{-9-}{-9-}
شعر در دید گاه میزارم.
1 دیدگاه  •   •   •  1390/11/28 - 02:15
+1
payam
payam
شايد با هم بودن سخت تكرار شود اما به ياد هم بودن را هر لحظه ميتوان تكرار كرد
دیدگاه  •   •   •  1390/11/27 - 23:21
+1
poria
poria
[!] سرش میخوره به میلة وسط اتوبوس، جا به جا ولو میشه كف اتوبوس. بعد از چند لحظه، چشماشو باز میكنه میبینه ملتی كه واستادن بالا سرش میله رو گرفتن، میگه: ولش كنین ببینم چی میگه!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/27 - 19:44
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ