یافتن پست: #لحظه

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
با سلام

دوستای گلم

از همراهی و تحمل یکسالتون ممنونم

اگر حرفی زدم باعث رنجیدن کسی شده ناخواسته

اگر لحظه ای باعث اذیت و آزارتون شدم

بی نهایت معذرت می خوام به بزرگی خودتون حلال کنید

امیدوارم سالی که پیش رو دارین بهترین سال زندگیتون باشه

تنتون سلامت

تک تک ثانیه های زندگیتون پر از مهر و عشق

کوچیک همتون نگار

خدافظ تا سال بعد


































دیدگاه  •   •   •  1392/12/29 - 17:23
+4
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
سلام

دوستان من مشهدم ، انشاالله لحظه سال تحویل حرم آقا امام رضا (ع) به یاد همتون هستم

سال جدید رو هم پیشاپیش به همه شما دوستان عزیز تبریک میگم

با امید به اینکه سال جدید ، سالی پر از برکت و شادمانی برای همه دوستان باشه

موفق و پیروز باشید ... {-35-}
2 دیدگاه  •   •   •  1392/12/29 - 15:59
+6
mary jun
mary jun
من دیوانه ی آن لحظه ای هستم ک تو دلتنگم شوی
و محکم در آغوشم بگیری
و شیطنت وار ببوسیم
و من نگذارم!
عشق من "بوسه با لجبازی  "  بیشتر میچسبد !
دیدگاه  •   •   •  1392/12/29 - 11:19
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

پسر بچه ای یک برگه کاغذ به مادرش داد. مادر که در حال آشپزی بود،دست هایش را با حوله تمیز کرد و نوشته را با صدای بلند خواند.
او نوشته بود؛ صورتحساب
کو تاه کردن چمن باغچه: 5000 تومان،مراقبت از برادر کوچکم: 2000 تومان ،نمره ی ریاضی خوبی که گرفتم 3000 تومان، بیرون بردن زباله : 1000 تومان.
جمع بدهی شما به من : 11000 تومان.
مادر نگاهی به چشمان منتظر پسرش انداخت و چند لحظه خاطراتش را مرور کرد. سپس قلم را برداشت و پشت برگه ی صورتحساب نوشت:
بابت 9 ماه بارداری که در وجودم رشد کردی،هیچ.
بابت تمام شب هایی که به پایت نشستم و دعا کردم،هیچ.
بابت تمام زحماتی که در این چند سال کشیدم تا بزرگ شوی،هیچ.
بابت غذا،نظافت تو،اسباب بازی هایت،هیچ.
و اگر شما این ها را جمع بزنی خواهی دید که: هزینه ی عشق واقعی من به تو هیچ است.
وقتی پسر آنچه را که مادرش نوشته بود خواند،چشمانش پر از اشک شد و در حالی که به مادرش نگاه می کرد، گفت:
" مامان ... دوستت دارم"
آنگاه قلم را برداشت و زیر صورتحساب نوشت:
قبلا به طور کامل پرداخت شده.

دیدگاه  •   •   •  1392/12/27 - 21:40
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
پسرایی هستن ک :

وقتی دلت گرفته، داغونی،... و پشت تلفن سرش دادو بیداد میکنیو تلفنو روش قطع میکنی میفهمه چقد اون لحظه محتاجشی! پشت سر هم زنگ میزنه تا آرومت کنه
وقتی سوار ماشینشی تمام مدت دست چپتو میگیره توو دستشو هی میبوستش ک بهت بفهمونه بودنت براش لذت بخشه
پسری ک چشاش وحشیو مغروره، راه ب راه شعرای عاشقونه ی الکی برات نمیخونه، لوس حرف زدنم بلد نیس، اما وقتی بهت میگه تا ته رفاقت هستم‌، چشاش از عشق برق میزنه
پسری ک خاطر خواه کم نداره اما وقتی باهات عهد رفاقت میبنده نفر دومی توو برنامش نیس
پسری ک براش مهم نیس جی اف دوستش از تو خوشگلتره، هر بار توو چشات زول میزنه میگه بخدا تکی تو دختر
پسری ک صورت بی آرایشتو بیشتر دوس داره
وقتی میره مهمونی زنگ میزنه و نیم ساعت توو حیاط باهات حرف میزنه ک بهت نشون بده توو نخ هیچکدوم از دخترای توو مهمونی نیس
وقتی میخواد بخوابه اگه بهت شب ب خیر نگه و واست بوس نفرسته خوابش نمیبره
وقتی صب بیدار میشه تا ب تو سلام صب ب خیر نگه روزش شروع نمیشه
ای داد بیداد
2 دیدگاه  •   •   •  1392/12/27 - 19:22
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

"کنارم هستی و اما دلم تنگ میشه هر لحظه"

اینجا منظور شاعر این بوده که کلن بود و نبودت فرقی برام نداره!! (-:


دیدگاه  •   •   •  1392/12/27 - 19:04
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



گفته شده این آقا وقتی سنگهایش تمام شد شروع کرد به فش خار مادر دادن به شیطان و.....در این لحظه بود که شیطان بر انسان سجده کرد .....


دیدگاه  •   •   •  1392/12/27 - 18:37
+2
EHSAN
EHSAN
در CARLO
گاهی فکر میکنیم خدا فراموشمون کرده ، صدامون رو نمیشنوه … دیگه دوستمون نداره ! غافل از اینکه همین نفسی که همین لحظه میکشیم بزرگترین و محکمترین سند دنیاست برای اثبات اینکه خدا هنوزم دوستمون داره !!!
دیدگاه  •   •   •  1392/12/26 - 09:56
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
"کنارم هستی و اما دلم تنگ میشه هر لحظه"

اینجا منظور شاعر این بوده که کلن بود و نبودت فرقی برام نداره!! (-:
دیدگاه  •   •   •  1392/12/25 - 21:53
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
لحظه تحویل سال 93 ساعت 20 و 27 دقیقه و 7 ثانیه پنجشنبه 29 اسفند است.

فکر کنم اولین نفری هستم که بهت خبر میدم.

امیدوارم ساله 20 داشته باشی.
دیدگاه  •   •   •  1392/10/24 - 18:38
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ