یافتن پست: #لحظه

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

بگو دیروز چی شد؟؟؟
دیروز تو اتویوس یه پسر بچه ی خیلی ناز که حدودا 3 ساله بود گریه میکرد و تانکر تانکر اشک میریخت در حدی که درو پنجره اتوبوس به التماس افتاده بود ..به مامانش میگف چرا واسم شکلات نخ[!] ؟؟؟چ جیغای رنگیم که نمیزد ....خلاصه کاسه صبر مامانیش لبریز شد و با عصبانیت گفت آمپول میزنما (خودتون دیگه قیافه مامانه رو تو اون لحظه تصور کنید) حالا اینجارو داشته باش بچه پررو پرو شلوارشو کشید پایین بیا بزن... من و اژ آمپول میتلشونی؟؟
من و میگی هنوز تو شوکم م م م خدایی قفل کردم...
اینا عایا بچن یا غول چراغ جادو .....

دیدگاه  •   •   •  1392/10/23 - 17:41
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

زخم شدم ،

شیشه به زخمم نشست ،

شیشه شدم ،

سنگ سرم را شکست ،

یا رب اگر سنگ شوم لحظه ای ،

بر دل این سنگ چه خواهد گذشت

دیدگاه  •   •   •  1392/10/19 - 19:45
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

مردهایی هستند که از نگاهشان
از لبخند و حرف زدنشان
از جرعه هایِ کوتاه قهوه خوردنشان می شود فهمید، رازى دارند...
می شود فهمید که می فهمند !

مردهایى هستند که با دیدنت دستپاچه نمی شوند اما عجیب دستپاچه ات می کنند...
شاید هرگز کنارِ بودن هایِ تو قرار نگیرند
شاید بودنشان لحظه ای باشد

به حد همان چند دقیقه چشم در چشم شدن در کافه ای دور...
به حدِ لحظه ای در را نگه داشتن و با احترام تو را راهی کردن

اما باور کن کفایت می کند تا تو باور کنی هستند مردانی که
هنوز هم می شود برای بودنشان کنارِ لحظه های زنانه ات
به انتظار نشست...

دیدگاه  •   •   •  1392/10/19 - 18:30
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
قطره ای اشک درخشید به چشمان سیاهم،
تا خم کوچه بدنبال تو لغزید نگاهم،
تو ندیدی!
نگهت هیچ نیفتاد براهی که گذشتی .
چون در خانه ببستم ،
دگر از پای نشستم ،
گوئیا زلزله آمد ،
گوئیا خانه فرو ریخت سر من

بی تو من در همه شهر غریبم
بی تو کس نشنود از این دل بشکسته صدائی
برنخیزد دگر از مرغک پر بسته نوائی

تو همه بود و نبودی ، تو همه شعر و سرودی
چه گریزی ز بر من ؟
که ز کویت نگریزم
گر بمیرم ز غم دل ،
به تو هرگز نستیزم
من و یک لحظه جدائی ؟
نتوانم ، نتوانم

بی تو من زنده نمانم ...
دیدگاه  •   •   •  1392/10/19 - 18:11
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

روزی كه می گفتی من با تو می مانم
روزی كه دانستی من بی تو میمیرم
روزی كه با عشقت بستی به زنجیرم
بازنده من بودم این بوده تقدیرم
خوش باوری بودم پیش نگاه تو
هر دم ز چشمانت خواندم كلامی نو
عاشق نبودی تو من عاشقت بودم
در قبله گاه عشق بودی تو معبودم
آرام و آسوده در خواب خوش بودی
یك لحظه من بی تو هرگز نیاسودم
من با نفس هایم نام تو را بردم
كاش ای هوسبازم با تو نمی ماندم
عشق تو چون برگی در دست طوفان بود
دل كندن و رفتن پیش تو آسان بود
روزی به من گفتی دیگر نمی مانم
گفتم كه می میرم گفتی كه می دانم
باور نمی كردم هرگز جدایی را
آن آمدن با عشق این بی وفایی را....

دیدگاه  •   •   •  1392/10/17 - 19:22
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



تموم دنیا مال تو
گوشه ای از اون قلب مهربونت برای من
تموم روزها مال تو
دمدمه های غروب یاد من
شالیزارا . . سبزه زارا . . همه گلزارای عالم مال تو
سایه ی یه بید مجنون مال من
همه خنده ها که داشتم همه خنده ها که دارم
همه ارمغان تو . . یه تبسم عاشقانه واسه من
همه شب های مهتابی عالم مال تو
لحظه ای دیدن تو . . تو این شبا برای من
تموم دنیا مال تو
گوشه ای از اون قلب مهربون تو برای من
ماه و خورشید و ستاره همه ارمغان تو
یه شهاب از آسمون چشم تو برای من ......





دیدگاه  •   •   •  1392/10/16 - 20:28
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ه لحظه گوش کن خدا
جدی میگم!
نه بچه بازیه و نه ادا و اطور
تو این دنیا
حال خیلی ها اصلا خوب نیست
یه دستی به زندگیشون بکش
لــــــــطــفـاً
1 دیدگاه  •   •   •  1392/10/14 - 20:53
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اصلا شور و شعف خاصی توی جمله “دیدی گفتم” وجود داره !
لامصب یه جور احساس دانایی خفن به آدم دست میده اون لحظه !
4 دیدگاه  •   •   •  1392/10/14 - 19:07
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آدم یکی رو باید داشته باشه تو لحظه های سخت زندگی سرکاش بزاره .. دلش واشه ...
دیدگاه  •   •   •  1392/10/13 - 19:04
+3
Neda-Banoo
Neda-Banoo
۱پسر بایدادکلنش ﺗﻠﺦ ﺑﺎﺷﻪ ﺣﺴﻮﺩﯼ ک ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺑﻐﻠﺖ ﮐﻨﻪﺑﮕﻪ ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﻣﺎﻝ ﺗﻮﺍﻡ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﺮﯾﺪ ﮐﺮﺩﻥ ﭼﺸﻤﺶ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻧﮕﺎت ﺑﺎﺷﻪ ک ﺑﻔﻬﻤﻪ ﺍﺯﭼﯽ ﺧﻮﺷﺖ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺧﻮﺩﺗﻮلوﺱ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺑﺒﻮﺳﺘﺖ ﺩﺳﺘﺎﺷﻮک ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻈﻪ ۱ﺑﺎﺭ ﺩﺳﺘﺎﺗﻮ ﻓﺸﺎﺭ ﺑﺪﻩ ک ﺑﻔﻬﻤﯽ ﺣﻮﺍﺳﺶ ﺑﻬﺖ ﻫﺴت
2 دیدگاه  •   •   •  1392/10/13 - 18:33
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ