یافتن پست: #لک

Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
آنروزها مستِ تو بودم و به این فکر نکردم که الکل پریدنیست!
پ[!] و فقط سر دردت برایم ماند ..
دیدگاه  •   •   •  1392/06/20 - 00:45
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥


قلب من


قالی خداست


تاروپودش از پر فرشته هاست


پهن کرده او دل مرا


در اتاق کوچکی در آسمان خراش آفتاب


برق می زند


قالی قشنگ و نو نوار من


از تلاش آفتاب


 


شب که می شود، خدا


روی قالی دلم


راه می رود


ذوق می کنم، گریه می کنم


اشک من ستاره می شود


هر ستاره ای به سمت ماه می رود


یک شبی حواس من نبود


ریخت روی قالی دلم


شیشه ای مرکّب سیاه


سال هاست مانده جای آن


جای لکه های اشتباه


 


ای خدا به من بگو


لکه های چرک مرده را کجا


خاک می کنند؟


از میان تاروپود قلب


جای جوهر گناه را چطور


پاک می کنند؟


آه


از این همه گناه و اشتباه


آه نام دیر تو است


آه بال می زند به سوی تو


کبوتر تو است


 


قلب من دوباره تند تند می زند


مثل اینکه باز هم خدا


روی قالی دلم، قدم گذاشته


در میان رشته های نازک دلم


نقش یک درخت و یک پرنده کاشته


قلب من چقدر قیمتی است


چون که قالی ظریف و دست باف اوست


این پرنده ای که لای تاروپود آن نشسته است


هدهد است


می پرد به سوی قله های قاف دوست...^

دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 22:46
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه بارم زنگ زدم خونه دوس پسرم باباش جواب داد منم الکی گفتم
منزل جعفری اومد زرنگی کنه گفت بفرمائیدبا کی کار داشتید ؟ !!
گفتم مرتیکه آشغال غلط میکنی پول نداری توحسابت چک میکشی
یا تاظهرپول میریزی حساب یادهنتــــــو سرویس میکنم مامور
میارم جلبت میکنم
همینجوری که داد میزدم دیدم مییگه خانوم بخدا حواسم نبود ، اشتبا
گرفتید منزل جعفری نیس یهو گوشیو قطع کرد ))))))))))):
بیخود نیس میگن بهترین دفاع حملس !!!:
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 20:27
+2
*elnaz* *
*elnaz* *
گاهی صدای پای کسی.. نرمیه ی قلبی را قلقلک می دهد.. امان از روزی که باتری قلبی شارژ نشود..
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 18:45
+3
korosh
korosh

دوباره فنایی دوباره دربی / همه چی آرومه!


پرسپولیس نیوز : محمد فنایی همچنان اعتقادی به پنالتی در دربی ندارد.


عادل فردوسی پور بار دیگر محمد فنایی را به عنوان کارشناس داوری دربی انتخاب کرد. کارشناسی که با قضاوت های فصل گذشته اش در خصوص مسائل داوری دربی حاشیه های فراوانی ایجاد کرد ، مسابقه ای که در آن سه صحنه مشکوک پرسپولیس درون محوطه جریمه استقلال به نمایش در آمد و فنایی در هیچ کدام اعتقادی به پنالتی نداشت.


 


این بار هم فنایی در برنامه نود پس از دربی به عنوان کارشناس داوری دعوت شد و جالب است در صحنه هایی به مراتب عادی تر در مسابقه های سپاهان - راه آهن و فجرسپاسی - داماش اعتقاد داشت داور باید پنالتی اعلام می کرد اما هنگام تحلیل بازی پرسپولیس و استقلال معتقد بود زمین خوردن بازیکن پرسپولیس با تنه پژمان منتظری طبیعی بوده و خطایی رخ نداده.


 


فنایی در خصوص خطاهای شدید امیرحسین صادقی و نکونام روی صادقیان و خلعتبری که منجر به مصدومیت این بازیکنان شد هم اعتقادی به جریمه بازیکنان حتی با کارت زرد نداشت.


 


این کارشناس داوری معتقد بود یک بازیکن از پرسپولیس و یک بازیکن از استقلال باید به دلیل تکل خشن از بازی اخراج می شدند. همچنین پس از تکرار پخش صحنه های فنایی بار دیگر لگد شدید نکونام روی صورت خلعتبری را دید و این بار معتقد بود این بازیکن نباید به عنوان مرد اخلاق دربی انتخاب می شد اما همچنان عمدی در کارش نبود و خطایی رخ نداد.


 


فنایی در خصوص اظهارات دایی که گفته داور می خواست بازی را در بیاورد : انتخاب فغانی انتخاب بسیار خوبی بود چراکه رفتن وی به جام جهانی می تواند برای مملکت ما افتخارآفرین باشد. البته فغانی شانس آورد در محوطه های جریمه اتفاقی رخ نداد.


 


جالب این جاست در این برنامه صحنه سرنگونی پیام صادقیان درون محوطه جریمه استقلال اصلا به تصویر کشیده نشد! در حالی که این برخورد در جریان خلاصه بازی در همین برنامه نود پخش شده بود.

دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 13:05
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
نخستین بار گفتش از کجایی؟

بگفت از دار ملک آشنایی!

بگفت:آنجا به صنعت در چه کوشند؟

بگفت:انده خرند و جان فروشند!

بگفتا:جان فروشی در ادب نیست!

بگفت:از عشق بازان این عجب نیست!

بگفت: از دل شدی عاشق بدینسان؟

بگفت: از دل تو می گویی من از جان

بگفتا عشق شیرین بر تو چون است؟

بگفت: از جان شیرینم فزون است

بگفتا: هر شبش بینی چو مهتاب؟

بگفت: آری چو خواب آید کجا خواب

بگفتا: دل زمهرش کی کنی پاک؟

بگفت: آنگه که باشم خفته در خاک

بگفتا:گرخرامی در سرایش؟

بگفت:اندازم این سر زیر پایش

بگفتا: گر کند چشم ترا ریش؟

بگفت: این چشم دیگر آرمش پیش

بگفتا: گر کسیش آرد فرا چنگ؟

بگفت:آهن خورد ور خود بود سنگ

بگفتا: چونی از عشق جمالش؟

بگفت:آنکس نداند جز خیالش...

بگفتا: گر بخواهد هر چه داری؟

بگفت: این از خدا خواهم به زاری!

بگفتا: گر به سر یابیش خشنود؟

بگفت: از گردن این وام افکنم زود!

بگفت: آسوده شو کاین کار خام است

بگفت: آسودگی بر من حرام است

بگفتا:روصبوری کن در این درد

بگفت: از جان صبوری چون توان کرد؟!

بگفت: از صبر کردن کس خجل نیست

بگفت: این دل تواند کرد دل نیست!!

بگفتا در غمش می ترسی از کس؟

بگفت: از محنت هجران او بس...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 12:05
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
بار دگر نامه ی تو باز شد

مستی ام از نامه ات آغاز شد

نام خدا زیور آن نامه بود

من چه بگویم که چه هنگامه بود

بوسه زدم سطر به سطر تو را

تا که ببویم همه عطر تو را

سطر به سطرش همه دلدادگیست

عطر جوانمردی و و آزادگیست

عطر تو در نامه چها میکند

غارت جان ودل ما میکند

از غم خود جان مرا کاستی

بار دگر حال مرا خواستی

بی تو چه گویم که مرا حال نیست

مرغ دلم بی تو سبکبال نیست

هر چه که خواندم دل تو تنگ بود

حال من و حال تو همرنگ بود

بی تو از این خانه دل شاد رفت

رفتی و بازآمدن از یاد رفت

هر که سر انگشت به در میزند

جان و دلم بهر تو پر میزند

بی تو مرا روز طلایی نبود

فاجعه بود این که جدایی نبود

چون به نگه نقش تو تصویر شد

اشک من از شوق سرازیر شد

اشک کجا گریه ی باران کجا!!!

باده کجا نامه ی یاران کجا!!!

بر سر هر واژه که کاوش کند

عطر تو از نامه تراوش کند

عکس تو و نامه ی تو دیدنیست

بوسه ز نقش لب تو چیدنیست

هر چه نوشتی همه بوی تو داشت

بر دل من مژده ز سوی تو داشت

هر سخنت چون سخن یوسف است

بوی خوش پیرهن یوسف است

من ز غمت خسته ی کنعانی ام

بی تو گرفتار پریشانی ام

مهر تو چون باد بهاری بود

در دل من مهر تو جاری بود

نامه به من عشق سفر می دهد

از سر کوی تو گذر میدهد

نامه ی تو باده ی مرد افکنست

هر سخنت آفت هوش منست

جان و دلم مست جنون می شود

تشنگی ام بر تو فزون میشود

نامه ی تو گر چه خوش و دلکشست

در دل هر واژه گل آتشست

حرف به حرف تو به هرنامه یی

خواندم و دیدم که چه هنگامه یی

نامه ی تو قاصد دنیای عشق

بر دلم آموخت الفبای عشق

هر الفش قد مرا راست کرد

با دل من هر چه دلش خواست کرد

از ب ی تو بوسه گرفتم بسی

نامه نبوسیده به جز من کسی

پ چو نوشتی دل من پر گرفت

آتش عشق تو به دل در گرفت

دال تو بر دل غم دوری نهاد

صاد تو دل را به صبوری نهاد

سین تو سرمایه سود منست

سین همه ی بود و نبود منست

سور و سرورم همه از سین تست

سین اثر سینه ی سیمین تست

شین تو در خاطره شوق آورد

ذال او ما را سر ذوق آورد

لام تو یادیست ز لبهای تو

وان نمکین خنده ی زیبای تو

میم بود شمه یی از موی تو

زانکه معطر بود از بوی تو

نون تو از ناز حکایت کند

های تو از هجر شکایت کند

واو تو پیغام وصال آورد

جان و دل خسته به حال آورد

از سخنت بر تن من جان رسید

حیف که این نامه به پایان رسید

بوسه به امضای تو بگذاشتم

یاد زمانی که تو را داشتم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 12:03
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اگر دلت رو می زنه حرفای پر محبتم
دلخور نشو از دست من بزن به پای غیرتم

صحبت رفتن که میشه بی اعتنایی می کنم
ببخش اگه محبت و از تو گدایی می کنم

ببخش اگه روی دلم اسم تو رو هک می کنم
وقتی دلت می گیره من به بودنم شک می کنم

ببخش اگه به یاد تو پلکام و رو هم می زارم
هر شب تو رویای منی چکار کنم دوست دارم

وقتی یه کم تو خودمم اون لحظه های بی کسی
خودم می فهمم عزیزم که واسه من دلواپسی
دیدگاه  •   •   •  1392/06/18 - 20:48
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



@ramin-rtbmسلامتیه موتور و موتور سوارو موتورباز....
ناراحت باشن .......موتور
شاد باشن ...........موتور
غمگین..................موتور
حوصله سر بره .......موتور
عمرا به با احساسات یه دختر الکی الکی بازی کنن!




آخرین ویرایش توسط NEGAR1992 در [1392/06/18 - 19:36]
دیدگاه  •   •   •  1392/06/18 - 19:27
+1
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

روی هر پله که باشی خدا یه پله از تو بالاتره
نه به خاطر اینکه خداست بلکه به خاطر اینکه دستتو بگیره...

دیدگاه  •   •   •  1392/06/18 - 09:32
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ