یافتن پست: #لک

saman
saman
در CARLO
واژه ها مرا دلتنگ می کند


نگاه ها مرا دلتنگ می کند



کوچه ها خونه ها تمام لحظه ها



مرا دلتنگ می کند



و من با حرف به حرف نامت



دلتنگی ام را در میان قصه ها جار می زنم



و آخرین نگاه عاشقانه ات را



برای خود معنا می کنم



این روزها نه یک بار



بلکه هزار بار



دلتنگتر از همیشه ام



و باخود هجی می کنم



آخرین سکوتی را که



نام مرا به ساده ترین شکل ممکن



تکرار کرد



این روزها من



برای بودنت



برای خواستنت



برای نگاه کردنت



و برای بوسیدنت



دلتنگ می شوم



و به همین سادگی



برای تمام لحظه های با من نبودنت



دلتنگی می کنم
دیدگاه  •   •   •  1392/04/17 - 17:51
+7
Burden
Burden
لا مصب رفیقم عجب عکسی از خودش گذاشته رو آواتارش {-1-}{-1-}{-1-}

{-50-}{-50-}{-37-}{-50-}{-50-}
به هوس افتادم {-1-}

چرا این سایت او شکلکه که دهنش آب افتاده رو نداره؟ {-31-}{-31-}{-31-}

الان اون شکلکه می طلبید اینجا {-31-}{-31-}
1 دیدگاه  •   •   •  1392/04/17 - 17:22
+4
-1
binam
binam
در CARLO
داستان من و تو از آنجا شروع شد که پشت شیشه ی بی جان مانیتور به هم جان دادیم … !

با دکمه های سرد کیبُرد ، دست های هم را گرفتیم و گرمایش را حس کردیم …!

با صورتک ها ، همدیگر را بوسیدیم و طمع لب هایمان را چشیدیم …!

آهنگی را هم زمان با هم گوش کردیم و اشک ریختیم …!

شب بخیر هایمان پشت خط های موبایلمان جا نمی ماند …!

امروز داستان برگشت …

آغوش هایمان واقعی ، بوسه هایمان حقیقی ، اما با این تفاوت که دیگر من و تو نبودیم ، هر کداممان یک “او” داشتیم ...!

پشت شیشه ی سرد مانیتورم ، دلم لک زده برای یک صورتک بوسه ….!

لک زده برای یک آهنگ همزمان …

لک زده برای یک شب بخیر …
دیدگاه  •   •   •  1392/04/17 - 13:52
+5
saman
saman
در CARLO
آورده اند شیخ به همراه تنی چند از مریدان عازم بلاد کُفر گشته و به هتلی دخول کردند. به محض جلوس در اتاق، همی برق ها برفت و شیخ و مریدانش جملگی اندر کف برق بودندی , تا آنکه م[!] تلفنی در آن حوالی بیافت و با هزار بدبختی داخلی مورد نظر را شماره گیری نموده، لکن نتوانست منظور خود را بر هتل دار تفهیم نماید. مریدان یک به یک گوشی در دست گرفته و هرچه زور زدند تا منظور خویش تفهیم نمایند نشد که نشد !!!

از قضا شیخ رو بر ایشان کرده و فرمودند: Animal ها، تلفن را بر من همی عرضه دارید تا شما را کار یاد دهم.

شیخ چونان که گوشی در دست گرفتند با لهجه ای بسیار شیوا و فصیح عرض کردند:

" Edison Dead In This Hotel " !!!

و چون چشم بر هم زدنی برقها بیامد ... !!!

آورده اند که مریدان دو به دو سرهای خویش را بر یکدیگر کوبیده و خشتکهای خویش جر همی بدادندی و سپس در گروه های سه تایی عازم خیابان های بی روح شهر پاتایا گشتند, بلکه اندکی آرام گیرند.
دیدگاه  •   •   •  1392/04/16 - 16:09
+6
saqar
saqar
در CARLO
آدمها نمی فهمنت بلکه فقط ترجمت می کنن آن هم به زبان خوشان!!!!!!!!!
:- (
دیدگاه  •   •   •  1392/04/16 - 14:53
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
اطلاعیه و خبر مهم : نمایندگی انجمن پزشکی ملل متحد واحد آموزش و درمان و تحقیق درباره علل اصلی بیماریهای خبر از درمان قطعی بیماری ( آچ آی وی ) برای اولین بار در جهان داد .
پروفسور گیلبرتو پاچیلو ریاست این انجمن تایید کرد که این بیماری برای اولین بار در جهان توسط دبیر کل این انجمن ( پروفسور دکتر عبدالرضا شهرابی فراهانی ) که ریسک بالایی هم داشت به صورت کامل درمان شد و اکنون راه درمان جدیدی برای این بیماری هولناک وجود دارد .
به گزارش دبیرخانه این انجمن سرکار خانم ( ن . ک . ا ) 41 ساله اهل تهران که به مدت 20 سال از این بیماری در رنج بوده است اولین نمونه درمان شده این مورد خاص در جهان است .
این عملیات به سرپرستی پروفسور فراهانی و 2 پزشک دیگر در تاریخ ( 30 / 03 / 1392 ) مطابق با ( 20 / جولای / 2013 ) پس از یک عملیات 5 ساعته انجام شد که درصد موفقیت 90 درصد اعلام شد .
آخرین ویرایش توسط A-Sh-F در [1392/04/16 - 11:53]
6 دیدگاه  •   •   •  1392/04/16 - 11:08
+8
sanaz
sanaz
در CARLO
می دونی دل عاشق در مقابل دل معشوق بی دل ، مثل چیه ؟
دل عاشق مثل یه لامپ مهتابی سوخته است .
دلتو می اندازی زمین . جلوی پای دلبرت . می بینتش . سفیدی و پاکیشو . میبینه چقدر ظریفه. می بینه که فقط واسه اونه که می تپه .
فکر میکنین معشوق بی دل چی کار می کنه ؟
میاد جلو . جلو و جلوتر . به دل عاشقش نگاه می کنه . یه قدم جلوتر میذاره .
پاشو میذاره روش . فشارش می ده و با نهایت خونسردی به صدای خرد شدن دل عاشقش گوش می ده .
می دونید فرق دل عاشق با اون لامپ مهتابی چیه ؟
دل عاشق میشکنه ، خرد می شه . نابود میشه . ولی آسیبی به پای معشوق بی دل نمی رسونه . پاشو نمی بره و زخمی نمی کنه . بلکه به کف پاهای قاتلش بوسه می زنه.
دیدگاه  •   •   •  1392/04/15 - 20:01
+6
sara
sara
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست ، بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی است که مجبور میشی آخرش را با جدایی به سرانجام برسانی
دیدگاه  •   •   •  1392/04/15 - 12:07
+7
alireza
alireza
اونقدری که ایرانیا با آیفونای تصویریشون کوچه رو دید میزنن آمریکا با


پهباداش جاسوسیه خاک ایرانُ نمیکنه. مملکته داریم؟
دیدگاه  •   •   •  1392/04/14 - 19:15
+5
behzad
behzad
سلامتی‌ اون دختری که وقتی‌ تو خیابون یه لکسوز واسش بوق میزنه بازم سرشو میندازه پایین و زیر لب میگه: اگه 730 هم
داشته باشی‌... چرخ پراید عشقمم نیستی!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/14 - 19:03
+10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ