یافتن پست: #مرا

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آه دوباره همان چشم ها،

که زمانی مرا چنان عاشقانه سلام می داد،

و دوباره همان لبها،

که زندگی ام را شیرین می کرد!

و دوباره همان صدا،

صدایی که زمانی چنان مشتاقانه می شنیدم اش.

فقط من همان نیستم که بودم،

به خانه بازگشته ام اما دگرگون.

از بازوان سفید و زیبایش

که سفت و عاشقانه به دورم می پیچید،

به قلبش رسیده ام.
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 22:50
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
روزی مجنون از روی سجاده ی شخصی عبور کرد.مرد نماز را شکست و

گفت:مردک در حال راز و نیاز با خدا بودم برای چه این رشت را

ب[!]؟ مجنون لبخندی زد و گفت عاشق بنده ای بودم و تو را ندیدم تو که

عاشق خدا بودی چطور مرا دیدی
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 22:42
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

رای تو می نویسم........
برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست...
برای تویی که قلبم منزلگه عـــشـــق توست...
برای تویی که احساسم از آن وجود نازنین توست...
برای تویی که تمام هستی ام در عشق تو غرق شد...
برای تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است...
برای تویی که مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاک خود کردی...
برای تویی که وجودم را محو وجود نازنین خود کردی...
برای تویی که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است ...
برای تویی که سـکوتـت سخت ترین شکنجه من است....
برای تویی که قلبت پـاک است...
برای تویی که در عشق ، قـلبت چه بی باک است...
برای تویی که عـشقت معنای بودنم است...
برای تویی که عـشقت معنای بودنم است...
برای تویی که غمهایت معنای سوختنم است...
برای تویی که آرزوهایت آرزویم است.....
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 22:40
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

ز چشمت اگر چه دورم هنوز....
پر از اوج و عشق و غرورم هنوز
اگر غصه بارید از ماه و سال....
به یاد گذشته صبورم هنوز
شکستند اگر قاب یاد مرا.....
دل شیشه دارم بلورم هنوز
سفر چاره دردهایم نشد.....
پر از فکر راه عبورم هنوز
ستاره شدن کار سختی نیست....
گرشتم ولی غرق نورم هنوز
پر از خاطرات قشنگ توام.....
پر از یاد و شوق و مرورم هنوز
ترا گم نکردم خودت گم شدی......
من شیفته با تو جورم هنوز
اگر جنگ با زندگی ساده نیست.....
در این عرصه مردی جسورم هنوز

دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 22:13
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مرا به مهمانی سکوتت دعوت کن. وقتی دلگیر می شوی، وقتی تو هم از خودت خسته می شوی. مرا دعوت کن، به عمیق ترین تنفس، به ژرفترین بغض... به سوزناکترین آه. به طولانی ترین تعطیلی غمزده. به غروب دلتنگی ات. مرا دعوت کن به خودت، به دلت ، به حرفت ، به ناگفته هایت... نامحرم کسی است که نامرد باشد! مرا به مردانه ترین دوستی ها دعوت کن ... می خواهم در دستهای امن تو ایمان بیاموزم. می خواهم ایمان به دوست را بیاموزم. می خواهم بیاموزم که ؛ ناگفتنی ترین کلمات را که در ناگفته ترین الفاظ پنهان مانده اند...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 22:01
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
معـرفت نیـست در ایــن معرفت آموختگان

ای خوشـــــا دولت دیــدار دل افـــروختگان

دلـــــــم از صحبت ایـن چرب زبانان بگرفت

بعد از این دست من و دامن لب دوختگان

عاقـــبت بر ســـر بازار فـــــریبم بفـــروخت

نـــاجوانــمردی ایـــن عـــاقبت انــدوختگان

شـرمشان باد زهنگــامه رسوایی خویش

این متـــاع شـــرف از وسوسه بفروختگان

یار دیـــرینه چنان خاطرم از کینه بسوخت

که بنــــــــالید به حالـــم دل کین توختگان

خوش بخندیــد رفیقان که درین صبح مراد

کهنـــه شد قصه ما تا به سحر سوختگان
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 21:58
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

* روابط مانند پرندگان هستند، اگر آنها را خیلی محکم نگهدارید، می میرند.
اگر خیلی سست نگهدارید، می پرند.
اما اگر آنها را با مراقبت و دقت نگهدارید،
برای همیشه کنارتان خواهند ماند.

دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 21:57
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مرا رقص میانه ی مردابم آرزوست

البته رو استیج هم بد نیست!!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 19:45
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
استعفا میدهم!!!!

زن بودنم را!

مرا تخته سنگی و تکه چوبی بس است...

چرا که بی پروا ترین و سخت ترین ها

ازآن دنده ی چپتان است ...منبع درد هاتان!!!!

مرا به ابری و قطره آبی بس است...

دست نوشته های یاسی
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 18:47
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دل‌اگر بستی،
محکم نبند!
مراقب باش،
گره کور نزنی‌

او می‌‌رود، تو میمانی و یک گره کور
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 18:37
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ