یافتن پست: #مرا

Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

دیرگاهیست که تنها شده ام /
قصه غربت صحرا شده ام وسعت درد فقط سهم من است /
باز هم قسمت غم ها شده ام
دگر آئینه ز من با خبر است /
که اسیر شب یلدا شده ام
من که بی تاب شقایق بودم /
همدم سردی یخ ها شده ام
کاش چشمان مرا خاک کنید /
تا نبینم که چه تنها شده ام

دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 15:37
+5
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
روی دست شب مانده ام

دیگر حتی خواب هم مرا نمیبرد
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 14:58
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
خدایا ممنون که مرا در حد ایوب میبینی ...

ولی تمامش کن ! دیگر بریده ام ...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 14:36
+2
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
چای سبز کنار دریا ... وِ سرخی لحظه ها با نوای آبی باران و بی چتری واژه ها ، چه کنم با حس ِ خوب بیکران که مرا میکشاند به خلسه ای بی پایان ...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 13:53
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آغوشی باش و مرا به اندازه تمام اشتباهاتم بغل كن،

بدون آنكه حرفی میانمان رد و بدل شده باشد،

فقط نگاه باشد ونفس،

زندگی انقدر ها دوام نمی آورد،

همین حالا هم دیر است
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 13:20
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
باور کن من
از معجزه ی آن لبها میترسم

میترسم مرا ببوسی

و دیگر خدا را

بنده نباشم... !!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 13:16
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
آدم و حوا

دادستان : نام تو چه بود ؟

آدم : آدم .

دادستان : فرزنده ؟

آدم : من را نه مادری و نه پدری بود بنویسید اول یتیم عالم خلقت .

دادستان : نام محل تولد ؟

آدم : بهشت پاک .

دادستان : اینک محل سکونت ؟

آدم : زمین خاک .

دادستان : آن چیست که بر گرده داری ؟

آدم : امانت است .

دادستان : قد تو ؟

آدم : روزی چونان بلند که همسایه خدای و اینک به قد سایه بختم به روی خاک .

دادستان : اعضای خانواده ؟

آدم : حوای خوب و پاک / قابیل خشمناک و هابیل خفته در خاک .

دادستان : روز تولدت ؟

آدم : در روز جمعه ای / به گمانم که روز عشق .

دادستان : رنگ تو ؟

آدم : اینک فقط سیاه ز شرم چونان گناه .

دادستان : چشمانت ؟

آدم : رنگی به رنگ بارش باران که ببارد ز آسمان .

دادستان : و وزن تو ؟

آدم : نرم چونان سبک که پرم در هوای دوست و نه آنچنان وزین که نشینم بر این زمین .

دادستان : جنست ؟

آدم : نیمی مرا ز خاک و نیمی دگر خدا .

دادستان : شغل تو ؟

آدم : در کار کشت امیدم به روی خاک .

دادستان : شاکی تو ؟

آدم : خدا .

دادستان : نام وکیل مدافع ؟

آدم : آن هم فقط خدا .

دادستان : جرم تو ؟

آدم : یک سیب از درخت وسوسه .

دادستان : تنها همین ؟

آدم : همین .

دادستان : حکم تو ؟

آدم : تبعید در زمین .

دادستان : همدست تو در گناه ؟

آدم : حوای آشنا .

دادستان : ترسیده ای ؟

آدم : کمی .

دادستان : از چه ؟

آدم : که شوم من اسیر این خاک .

دادستان : آیا کسی به ملاقات تو آمده ؟

آدم : بلی .

دادستان : که ؟

آدم : گاهی فقط خدا .

دادستان : داری تو گلایه ای ؟

آدم : دیگر گلی ای نه ولی !

دادستان : ولی چه ؟

آدم : حکمی چنین آن هم به یک گناه ؟

دادستان : دل تنگ شده ای ؟

آدم : زیاد .

دادستان : برای که ؟

آدم : تنها فقط خدا .

دادستان : آورده ای سند ؟

آدم : بلی .

دادستان : چه ؟

آدم : 2 قطره اشک .

دادستان : تو داری ضامنی ؟

آدم : بلی .

دادستان : چه کسی ؟

آدم : تنها کسم خدا .

دادستان : و آخرین دفاع ؟

آدم : میخوانمش چونان که اجابت کند دعا
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 12:20
+3
be to che???!!
be to che???!!
کارهایی که پسرای ایرونی عمرا نمیتونن انجام ندن:



۱-با داشتن هیکلی ضایع تی شرت تنگ و ضایع نپوشن



۲-از کلاس پنجم دبستان ۳تیغه نکنن



۳-از دیدن یک فروند دختر جوزده نشوندو تیکه جواتی نندازند



۴-پس از یافتن اولین پشم در بدن خود احساس مردانگی



نکنند وتصمیم به ازدواج نگیرن



۵-در مقابل دخترها احساس با مزه بودن نکندو هی چرت و پرت نگن



۶-کت و شلوار صورتی با پیرن زرد نپوشندو کروات قهوهای نزنن

آخرین ویرایش توسط asalam در [1392/05/11 - 02:32]
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 02:31
+2
be to che???!!
be to che???!!
*چندتا توصیه به پسرهای ایرونی:

ـ با داشتن هیکلی ضایع تی شرت تنگ نپوشن!!!

ـ از کلاس پنجم دبستان سه تیغه نکنن و after shave نزنن!!!!

ـ جلوی مدرسه دخترانه نایستن و سیگار چاق نکنن!!!!!!!

ـ با دیدن یک فروند دختر جو زده نشده و تیکه جواتی بار نکنن!!!!!

ـ پس از ورود به دبیرستان سیگاری نشده باشن !!!!!

ـ پس از یافتن اولین مو در بدن خود احساس مردانگی نکنن و به فکر ازدواج نیافتن!!!!!!

ـ در مقابل دختر ها احساس بامزه بودن نکنن

ـ ادعای با معرفتی و با مرامی وخلاف سنگین نکنن!!!!!

ـ کت وشلوار صورتی با پیراهن زرد نپوشن و کروات قهوه ای نزنن!!

ـ در آن واحدبا N تا دختر رفیق نباشن و به هر N تاشون قول ازدواج ندن!!!!!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 02:20
+2
*elnaz* *
*elnaz* *
آن کَس که بدم گفت، بدی سیرت «او»ست

وان کَس که مرا گفت نکو، «خود» نیکوست


حال متکلم از کلامش پیداست


از کوزه همان برون تراود که در اوست ... !
2 دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 01:39
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ