یافتن پست: #مرا

sara
sara
تو راساخت برای هر کسی غیرازمن..
ومراساخت برای هیچ کسی غیراز تو..
چ عدالتی دارد این خدایمان…..
دیدگاه  •   •   •  1392/04/19 - 08:45
+3
mahdis nfs
mahdis nfs
در CARLO
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ :

ﺑﻪ ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺪﺭﻡ 3 ﺻﺒﺢ ﺯﻧﮓ ﺑﺰﻧﻢ ﺑﮕﻢ ﺑﯿﺎ ﺩﻡ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺕ ﺩﺍﺭﻡ !

ﺑﻌﺪﺵ ﺍﻭﻧﻢ ﺑﯿﺎﺩ ﺑﺎ ﯾﻪ ﺗﺎﭖ ﻭ ﺷﻠﻮﺍﺭﮎ ﻭ ﯾﻪ ﻣﺎﻧﺘﻮﯼ ﮊﻭﻟﯿﺪﻩ ﻭ ﭼﺸﺎﯼ
ﻧﯿﻤﻪ ﺑﺎﺯ ﺗﻮ ﻣﺎﺷﯿﻨﻢ !

ﺑﮕﻢ ﻋﺸﻘﻢ ﺗﻮ ﺑﺨﻮﺍﺏ ﻓﻘﻂ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﻧﮕﺎﺕ ﮐﻨﻢ !

ﺑﻌﺪ ﮔﺎﺯﺷﻮ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﺑﺮﻡ ﺷﻤﺎﻝ 7 ﺻﺒﺢ ﻟﺐ ﺳﺎﺣﻞ ﺑﺎﺷﻢ !

ﺗﻮ ﯾﻪ ﺳﺎﺣﻞ ﺁﺭﻭﻡ ﻭﺍﯾﺴﻢ ﻭ ﺩﻭﺗﺎ ﺩﺭﺍﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺸﯿﻨﻢ

ﭼﺎﺭﺯﺍﻧﻮ ﺭﻭ ﮐﺎﭘﻮﺕ ﻭ ﻧﮕﺎﺵ ﮐﻨﻢ، ﺍﻭﻧﻢ ﺑﺎ ﻧﺴﯿﻢ ﺳﺎﺣﻞ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﻪ ﻭ ﺍﺯ

ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺟﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﻎ ﺑﮑﺸﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺍﺛﺮ ﺍﯾﺴﺖ ﻗﻠﺒﯽ ﺟﻮﻧﺸﻮ ﺑﺪﻩ ﺑﻪ
ﺷﻤﺎ |:

ﻭ ﻣﻦ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﺑﺎ ﮔﯿﺘﺎﺭﻡ ﺍﯾﻦ ﺁﻫﻨﮕﻮ ﺑﺨﻮﻧﻢ :

ﺩﺭﯾﺎﺍﺍﺍﺍﺍ ، ﻫﺸﺘﻤﯿﻦ ﻋﺸﻖ ﻣﺮﺍ ﺑﺮﺩﯾﯿﯿﯿﯿﯽ :))
{-29-}{-29-}{-29-}
دیدگاه  •   •   •  1392/04/19 - 02:42
+11
mahdis nfs
mahdis nfs
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ :

ﺑﻪ ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺪﺭﻡ 3 ﺻﺒﺢ ﺯﻧﮓ ﺑﺰﻧﻢ ﺑﮕﻢ ﺑﯿﺎ ﺩﻡ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺕ ﺩﺍﺭﻡ !

ﺑﻌﺪﺵ ﺍﻭﻧﻢ ﺑﯿﺎﺩ ﺑﺎ ﯾﻪ ﺗﺎﭖ ﻭ ﺷﻠﻮﺍﺭﮎ ﻭ ﯾﻪ ﻣﺎﻧﺘﻮﯼ ﮊﻭﻟﯿﺪﻩ ﻭ ﭼﺸﺎﯼ
ﻧﯿﻤﻪ ﺑﺎﺯ ﺗﻮ ﻣﺎﺷﯿﻨﻢ !

ﺑﮕﻢ ﻋﺸﻘﻢ ﺗﻮ ﺑﺨﻮﺍﺏ ﻓﻘﻂ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﻧﮕﺎﺕ ﮐﻨﻢ !

ﺑﻌﺪ ﮔﺎﺯﺷﻮ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﺑﺮﻡ ﺷﻤﺎﻝ 7 ﺻﺒﺢ ﻟﺐ ﺳﺎﺣﻞ ﺑﺎﺷﻢ !

ﺗﻮ ﯾﻪ ﺳﺎﺣﻞ ﺁﺭﻭﻡ ﻭﺍﯾﺴﻢ ﻭ ﺩﻭﺗﺎ ﺩﺭﺍﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺸﯿﻨﻢ

ﭼﺎﺭﺯﺍﻧﻮ ﺭﻭ ﮐﺎﭘﻮﺕ ﻭ ﻧﮕﺎﺵ ﮐﻨﻢ، ﺍﻭﻧﻢ ﺑﺎ ﻧﺴﯿﻢ ﺳﺎﺣﻞ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﻪ ﻭ ﺍﺯ

ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺟﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﻎ ﺑﮑﺸﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺍﺛﺮ ﺍﯾﺴﺖ ﻗﻠﺒﯽ ﺟﻮﻧﺸﻮ ﺑﺪﻩ ﺑﻪ
ﺷﻤﺎ |:

ﻭ ﻣﻦ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﺑﺎ ﮔﯿﺘﺎﺭﻡ ﺍﯾﻦ ﺁﻫﻨﮕﻮ ﺑﺨﻮﻧﻢ :

ﺩﺭﯾﺎﺍﺍﺍﺍﺍ ، ﻫﺸﺘﻤﯿﻦ ﻋﺸﻖ ﻣﺮﺍ ﺑﺮﺩﯾﯿﯿﯿﯿﯽ :))
{-33-}{-33-}{-33-}
1 دیدگاه  •   •   •  1392/04/19 - 02:33
+9
binam
binam
خدای من همه جا غریب هستی اما باز هم همه را به مهمانی دعوت میکنی
ماه مهمانی توست
لباس مناسب ندارم
از بدی اعمالم لباسهایم چرک شده اند
دلم آلوده است
خودم را دلخوش به نور رحمت تو کرده ام
تو مرا دریاب که بهترین پروردگار جهانیانی
دیدگاه  •   •   •  1392/04/19 - 00:50
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
ز چشمت اگر چه دورم هنوز....پر از اوج و عشق و غرورم هنوز
اگر غصه بارید از ماه و سال....به یاد گذشته صبورم هنوز
شکستند اگر قاب یاد مرا.....دل شیشه دارم بلورم هنوز
سفر چاره دردهایم نشد..... پر از فکر راه عبورم هنوز
ستاره شدن کار سختی نیست.... گرشتم ولی غرق نورم هنوز
پر از خاطرات قشنگ توام.....پر از یاد و شوق و مرورم هنوز
ترا گم نکردم خودت گم شدی......من شیفته با تو جورم هنوز
اگر جنگ با زندگی ساده نیست.....در این عرصه مردی جسورم هنوز
دیدگاه  •   •   •  1392/04/19 - 00:29
+6
saman
saman
در CARLO
انکار نمی کنم،زندگی خوب است

اینجا همه چیز است

آینه،قرآن،ظرفی آب

تسبیح،شمع،دیوان حافظ

در کنار خوابهای یاسی رنگ!

مرا ببین،نگاه کن مرا

ار حنجره کوچه صدایت کردم

افسوس!

میان باد پیچید،همه فریاد من

نگاه کن مرا، مراببین

در این تنهایی

در پشت فاصله ها

بالهای چشمانم را می بندم

شاید بیایی...

تکرار می کنم، زندگی خوب است...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/18 - 17:20
+3
saman
saman
در CARLO
پر میکرد یادت، همه حجم خالی فضایم را

و خواستنت شیطنت میکرد، در مسیر نبض رگهایم

بوته نورس احساسم، ریشه دوانده بود در تری اشکهایم

همه روزه، میشنیدم صدای عشق را

حتی در قیژ قیژ، لولای در قدیمی

همه شب;

پشت پرده، سایه ای از جنس تو اردو زده بود

رویای هم آغوشیت نخ بادبادکی بود

که مرا بالا میکشاند تا دب اکبر

و در مجادله ناکوک دل و عشق،

کوچکتر از باخته شده بود "عقلم"

تو میدانستی;

رویای شیرینم، یخیست

"هایش" کردی

چه ساده تبخیر شد از گرمی نفسهایت...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/18 - 17:16
+3
saman
saman
در CARLO
امکان هجرت تو

تراوش می کند،از خطوط مبهم نگاهت

من پیشتر،دیده بودم

جرقه محال ماندنت را

در سایش دستانمان به رفتنت ایمان دارم،

چون ماهی آزاد به جریان آب

نبودنت،

مرا در سطح بزرگ اشکهایم پر از عطش میکند

چقدر سنگین شده اند شانه هایم!

آخر بعد از تو ترازوی تنهایی ام شده اند...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/18 - 17:10
+3
Tiam Mohseni
Tiam Mohseni
من دختر ایرانی ام!
چون خود را آراستم مرا فاحشه نامیدند.
آرامشم را بوق های ممتد در خیابان شکست.
مرا حرامزاده نامیدند و پارچه ای روی سرم کشیدند تا"تو"تحریک نشوی!
وقتی گفتم پاکم مرا دروغ گو خواندندخواستم دست از زندگی بکشم گفتند از ترس آبرو بود.
خندیدم و به من گفتند اغواگر!
زدند توی دهانم......
حرف زدم گفتند خفه شو!
همجنس هایم بیمار میشوند و آزرده تا تو به کام برسی!
گفتند شکر کن به آزادی ات ،
خدایا شکرت من یک دختر ایرانی آزادم....!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
2 دیدگاه  •   •   •  1392/04/18 - 16:53
+11
saman
saman
در CARLO
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم سکوت را فراموش می کردی
تمامی ذرات وجودت عشق را فریاد می کرد...

اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم چشمهایم را می شستی
و اشکهایم را با دستان عاشقت به باد می دادی
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم نگاهت را تا ابد بر من می دوختی
تا من بر سکوت نگاه تو
رازهای یک عشق زمینی را با خود به عرش خداوند ببرم
ای کاش می دانستی
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم هرگز قلبم را نمی شکستی
گر چه خانه ی شیطان شایسته ی ویرانی است
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم لحظه ای مرا نمی آزردی
که این غریبه ی تنها , جز نگاه معصومت پنجره ای
و جز عشقت بهانه ای برای زیستن ندارد
ای کاش می دانستی
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم همه چیز را فدایم می کردی
همه آن چیز ها که یک عمر بخاطرش رنج کشیده ای
و سال ها برایش گریسته ای
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
همه آن چیز ها که در بندت کشیده رها می کردی
غرورت را ...... قلبت را ...... حرفت را
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
دیدگاه  •   •   •  1392/04/18 - 15:27
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ