یافتن پست: #مرا

ali rad
ali rad
نمی فهمم

وقتی به نماز می ایستم

من ، تو را می خوانم… ؟!

یا تو ، مرا می خوانی …. ؟!

فقط کاش که عشق مان دو طرفه باشد . . .
دیدگاه  •   •   •  1390/12/19 - 00:24
+2
*elnaz* *
*elnaz* *
خسته و داغونم...داغونه داغون..ههههههههی

----------------

شده ام معا دله ی چند مجهولی

این روزها

هیچ کس

از هیچ راهی

مرا نمیفهمد.

---------------

احساس است... مزرعه كه نيست هی شخمش ميزنی لعنتی...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/18 - 23:03
+1
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
شب از راه میرسد کم کم..
نگاهم اوج میگیرد...
به یادت مینهم پا در خیال حرف های بی دردی
کمی نزدیکتر...کمی رویایی وگاهی به روی دستهایم باش..
شب از نیمه گذشت...آه ای حس بارانی..
مرا ملموس اشک شبنمهای سردت نگه دار...مرا پا در رکاب عشق تا مرز بی هوایی پیش تر ران
دیدگاه  •   •   •  1390/12/18 - 22:36
+8
mohammad
mohammad
باتو،همه ی رنگهای این سرزمین مرا نوازش می کند







باتو،آهوان این صحرا دوستان همبازی من اند




باتو،کوه ها حامیان وفادارخاندان من اند




باتو،زمین گاهواره ای است که مرا در آغوش خود می خواباند




ابر،حریری است که برگاهواره ی من کشیده اند




وطناب گاهواره ام را مادرم،که در پس این کوه هاهمسایه ی ماست در دست خویش دارد باتو،دریا با من مهربا نی می کند




باتو، سپیده ی هرصبح بر گونه ام بوس میزند






باتو،نسیم هر لحظه گیسوانم را شانه می زند







باتو،من با بهار می رویم




باتو،من در عطر یاس ها پخش می شوم




باتو،من درشیره ی هر نبات میجوشم




باتو،من در هر شکوفه می شکفم




باتو،من درمن طلوع لبخند میزنم،درهر تندر فریاد شوق میکشم،درحلقوم مرغان عاشق می خوانم در غلغل چشمه ها می خندم،درنای جویباران زمزمه می کنم




باتو،من در روح طبیعت پنهانم




باتو،من بودن را،زندگی را،شوق را،عشق را،زیبایی را،مهربانی پاک خداوندی را می نوشم




باتو،من در خلوت این صحرا،درغربت این سرزمین،درسکوت این آسمان،درتنهایی این بی کسی



،
غرقه ی فریاد و خروش وجمعیتم،درختان برادران من اند و پرندگان خواهران من ان
دیدگاه  •   •   •  1390/12/18 - 22:33
+1
d.m
d.m
***
3 دیدگاه  •   •   •  1390/12/18 - 21:42
+8
mina
mina
اگه گوشیه دوست دخترتون یا دوست پسرتون پیشتون جا بمونه چیکار میکنین؟؟؟
1من که ندارم
2 زیر و روشو درمیارم
3 اصلا بهش دست نمیزنم
4 یک کم فضولی میکنم
5 نظر شما ..
3 دیدگاه  •   •   •  1390/12/18 - 20:50
+10
mah3a
mah3a
مطمئنی که تو مرا کنار گذاشته ای؟؟ تو مرا کنار گـــذاشـتـــی ای کــه تــلــخــــم کـــنـــی...؟؟
شــرابــی شــدم نــابـــــــــــ !!!! حـالـا خــمــاری ام را بکش...!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/18 - 20:17
+10
reza
reza
من نشاني از تو ندارم اما نشاني ام را براي تو مي نويسم: درعصرهاي انتظار،به حوالي بي کسي قدم بگذار! خيابان غربت را پيدا کن و وارد کوچه پس کوچه هاي تنهايي شو! کلبه ي غريبي ام را پيدا کن، کناربيدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهاي رنگي ام! درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خيس پنجره برو! حرير غمش را کنار بزن! مرا مي يابي
دیدگاه  •   •   •  1390/12/18 - 17:53
+3
reza
reza
تو ای شکوهمند من
شکوه دلپسند من
تو آن ستاره بودی
که مهر آسمان شدی
زمهر برترآمدی
فرازکهکشان شدی

به دره ها نگاه کن
به ژرف دره ها نگر
به تکه سنگهای سرد
به ذره ها نگاه کن
به من بتاب
که سنگ سرد دره ام
که کوچکم
که ذره ام
به من بتاب
مرا زشرم مهر خویش آب کن
مرا به خویش جذب کن
مرا هم آفتاب کن

حمید مصدق
دیدگاه  •   •   •  1390/12/18 - 17:47
+3
mah3a
mah3a
مرا باور کن ...
همانطور که هستم... رنگ خودم !
و مرا آنگونه بخواه که ترسیم شده ام ...ساده ساده !
این دل کوچکم می شکند وقتی ...
از باورهای غلط جامه می بافی و به زور بر تنم می کنی !
آهسته فرو می ریزم ...
با صدایی بلند ...!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/18 - 16:09
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ