یافتن پست: #مرا

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
صدای زندگی را میشنوم…
همه جا…
فرا می خواند ما را…
تو را!
برای در آغوش کشیدن معشوقت…
مرا!
برای در آغوش کشیدن زانوی غم…
دیدگاه  •   •   •  1392/07/10 - 19:33
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
این قاعده ی بازی است . . . !
اگر دست دلتان رو شد که دوستش داری ، باختنت حتمی است . . .
مراقبِ آخرین جمله‌ی آخرین دیدار باشید ؛ دردش زیاد است !
دیدگاه  •   •   •  1392/07/10 - 19:00
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



دست نوشته های مرا
قاب بگیرید
با یک روبان مشکی
شرم دارم با این همه غم
سخن از زندگی بگویم

#آزاد#




دیدگاه  •   •   •  1392/07/10 - 18:54
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یکی از تفریحات بچگیمون این بود که وقتی زنگ مدرسه رو میزدن هرچی صدا بلد بودیم و تو ذهنمون بود درمیاوردیم یَک حالی میداد ! حس میکردیم تو جنگلیم همراه با دوستای میمونمون
دیدگاه  •   •   •  1392/07/10 - 18:50
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یکی‌ از سرگرمیام اینه سر امتحان الکی‌ هی‌ کفه دستمو نگا کنم مراقب احساس زرنگی کنه بیاد خفتم کنه ببین هیچی‌ کفه دسم نیست ، بعد بش بگم ضایع شدی خخخخخ
اصن به عشق همین حرکت میرم دانشگاه!!
دیدگاه  •   •   •  1392/07/10 - 17:28
+1
بهناز جوجو
بهناز جوجو

” خداحافظی ات “ عجب خرابه ای به بار آورده است ! نگاه کن … مدت ها در تلاش اند مرا از زیر آوار تنهایی هایم بیرون کشند …

دیدگاه  •   •   •  1392/07/10 - 13:14
+6
roya
roya

1.jpg


تمام پروانه ها قاصدک بودند …
 
به هر قاصدکی راز چشمان تو را گفتم پروانه شد …
تمـــــام پروانه ها ادای چشمهای تو را در می آورند …
چون …
بغض مرا دوســت دارند!
دیدگاه  •   •   •  1392/07/10 - 09:43
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
Camlar düştü yerlere
شیشه ها به زمین افتاد

Elim elim kan içinde
دستهایم خونی است

Yanıma gel yanıma anne
نزدم بیا نزدم مادر

İki yanımda iki polis
دوطرفم دو پلیس

Ellerim kelepçede
دستهایم دستنبند خورده

Beni bul beni bul anne
پیدا کن من را مادر

Beni bul anne
مرا پیدا کن مادر
دیدگاه  •   •   •  1392/07/9 - 20:30
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



از عشق مکن شکوه که جای گله ای نیست
بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست

من سوخته ام در تب ، آنقدر که امروز
بین من و خورشید دگر فاصله ای نیست

غمدیده ترین عابر این خاک منم من
جز بارش خون چشم مرا مشغله ای نیست

در خانه ام آواز سکوت است ، خدایا
مانند کویری که در آن قافله ای نیست

می خواستم از درد بگوییم ولی افسوس
در دسترس هیچکسی حوصله ای نیست

شرمنده ام از روی شما بد غزلی شد
هرچند از این ذهن پریشان گله ای نیست





دیدگاه  •   •   •  1392/07/9 - 15:52
nanaz
nanaz
روباه گفت: تو اگر دوست میخواهی مرا اهلی کن.
شازده کوچولو پرسید: اهلی یعنی چه؟

روباه گفت: یعنی ایجاد علاقه کردن.
شاده کوچولو پرسید: چطوری؟
روباه گفت: با صبوری کردن ...

روباه گفت: ارزش گل تو به قدر ِ عمری‌ـست
که به پاش صرف کرده‌ای ..

شازده کوچولو برای آن که یادش بماند تکرار کرد:
- به قدر عمری‌ـست که به پاش صرف کرده‌ام ..

روباه گفت: انسان‌ها این حقیقت را فراموش کرده‌اند
اما تو نباید فراموشش کنی
تو تا زنده‌ای، نسبت به چیزی که اهلی کرده‌ای مسئولی.
تو مسئول گـُلتی...

شازده کوچولو برای آن که یادش بماند تکرار کرد :
« من مسئول ِ گـُلمَم. »

شازده کوچولو _ آنتوان دوسنت اگزوپری



دیدگاه  •   •   •  1392/07/9 - 14:55
+7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ