یافتن پست: #مرد

☺SAEED☻
☺SAEED☻
اسفند ماه هر سال، مردانی از سرزمین پارس به پا خواهند خاست!!
..
.
.
.
... .
.
.
تا از پنجره ها آویزان شده و شیشه ها را پاک کنند....

:))))))
5 دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 18:11
+4
Alireza
Alireza
شب عروسی لره بهش میگن بابات مرد
میگه:حالا این مسخره بازی بابا منو نیگا
آخرین ویرایش توسط Belondy در [1390/12/26 - 17:41]
دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 17:35
+3
Alireza
Alireza
ادبیات واژه زن در تاریخچه تمدن بشریت (طنز)

سوءظن: در یونان باستان به صورت سوءزن آمده است – احساسی که خانمها نسبت به شوهرانشان دارند.

شوهر زن: زنی که شوهر خود را می زند – زن بی رحم – توصیه می شود با این زنان هیچگونه رابطه ای برقرار نشود.

شیر زن: شیر ماده – شیر وحشی – زنی با دندان ها و پنجه هایی شبیه به شیر که باید از او اطاعت شود.

ظنین : در متون تاریخی به صورت زنین آمده است – جمع مکسر زن – زنها.

کف زن: زن کار درست – خانمی که همه را در کف می گذارد.

گردن زن: زنی که گردن میزند – بی رحم ترین نوع زن – زن جلّاد.

مرزنگوش: کاربرد خاصی ندارد اما با توجه به ریشه تاریخی آن (مرد + زن + گوش) نتایج زیر برداشت می شود؛

- مردی که به حرف زنش گوش می کند.

- زنی که گوش مردش را می کشد.

- مردی که گوش زنش گوشواره می کند.

نازنین : مرد – (نا + زن + این / این یارو که زن نیست) – یک نوع فحش رکیک – عبارتی برای تحقیر جنس مؤنث.

همزن: زنی که حال همه ی مرد ها را به هم میزند.
دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 17:16
+6
Alireza
Alireza
ادبیات واژه زن در تاریخچه تمدن بشریت (طنز)

زنبق: در کتیبه های تخت جمشید به صورت زنبوق به کاربرده شده است – زن بوق – زن نفهم.

زنبور: در مصر باستان به زنی که دارای موهای بور و طلایی بوده با نام زنبور یاد شده است.

زنبیل: نیروی امنیتی اجتماعات زنانه – زنی که با بیل دفاع می کند – زن بیل به دست – گاهی در معانی زن کشاورز نیز آمده است.

زنجان: زن خوب – زن نایاب – سرور – همان زن است به شیوه صمیمانه – چیزی که همه مردها مجبورند بگویند.

زنجیر: زنی که مثل جیرجیرک همیشه صدا میکند – زن جیرجیرک صفت.

زنخدان (به فتح ز): زن خندان – زنی که همیشه و در همه حال می خندد.

زندان (به فتح ز): محل اجتماعات بانوان (محل تجمع جنس مؤنث) – عموماً ردیف اول کلاس.

زندان بان (به فتح ز): مرد جاهل – مردی که از زنان دانا مراقبت می کند.

زندانی (به فتح ز): (زن + دانی) زن دانا – به دلیل کمبود این نسل از زن اطلاعات زیادی از آن نداریم.

زنگوله: زنی که به راحتی گول میخورد – یا زنی که به راحتی مردی را گول می زند.

زننده: زن یک دنده – زن لجباز – زنی که روی حرف خود پافشاری می کند.

زنهار: زن حار – زن وحشی – زن زبون نفهم
دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 17:12
+6
Alireza
Alireza
ادبیات واژه زن در تاریخچه تمدن بشریت (طنز)

باد بزن: زن بادی – زن هوایی – زن خرافاتی – زن الکی خوش.

برزن: ریشه تاریخی کلمه زن – (بر + زن) زن برتر – زن برتر از مرد – تا کنون چنین زنی یافت نشده.

بزنگاه: زن زیبا – (به + زن + نگاه) زنی که باید به او نگاه کرد.

دار زن: زن بی رحم – زنی که دار می زند.

داور زن: زن داور – زنی که داوری می کند یا داوری را میزند.

راهزن: راننده ای که مونث باشد (مثال: راهزن کامیون، راهزن اتوبوس، راهزن وانت، راهزن تاکسی، راهزن موتور؛ راهزن الاغ)

زن بابا: زن برتر از مامان – زن از مامان بهتر.

زن باز: زن باره – مردی که با زن ها بازی میکند (مثال: خاله بازی، مامان بازی، دختر بازی)

زن ذلیل: زنی که مرد خود را ذلیل و بیچاره کرده.

زن گرفتن: بدبختی – بیچارگی – بزرگترین اشتباهی که مردها در طول زندگی خود متعدد مرتکب آن میشوند.

زناء (به فتح ز): جمع زن – شکل عامیانه ی لفظ زن ها.

زناشویی: کسی که زنان را میشورد – مُرده شور.

زنانه: مختص زنان – موادی که خانمها برای زیبایی از آن استعمال میکنند – لوازم آرایشی.
آخرین ویرایش توسط Belondy در [1390/12/26 - 17:10]
دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 17:09
+3
milad
milad
مد ل مرد سال 2011 معرفی شد این مدل به اضافه چهره زیبا وهیکلی کاملا... بهترین طراح و دیزاینره سال 2012 پیش پیش انتخاب شد طراحیه منحصر به فرد و استفاده به موقعه از رنگها این شخص را در بالا ترین ریتینگ جهانی از نظر مردم قرار داد به این اقا تبریک بگین
راستی لباسی که این آقا طراحی کردن کاملا سازگار با محیط زیست میباسد و جایزهای هم به همین بابت دریافت نمودنند
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 16:28
+5
fowkes
fowkes
کاری ندارم که خونشون به مظلومانه ترین شکل پایمال شد(یا نه؟؟؟!!!)
کاری ندارم که جونشو یکی دیگه داد حالشو یکی دیگه برد(یا نه؟؟؟؟؟؟!!!!!!)
ولی افتخار میکنم ایرانیم چون کشورم کسایی رو داره که 8 سال مردونه خونشونو دادن تا غرور خاکمون حفظ بشه
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 14:01
+10
ali rad
ali rad
اینجا سرزمین واژگان واژگون است . جای که گنج جنگ می شود

درمان نامرد می شود

قهقه هق هق می شود

اما دزد همان دزد است و درد همان درد

بر آنچه گذشت آنچه ریخت و انچه از دست رفت حسرت نخور

زندگی اگر زیبا بود با گریه آغاز نمی شد.
دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 13:52
+2
ali rad
ali rad
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی...
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.
دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 13:45
payam65
payam65
مردما به همدیگه................فقط زود عادت می کنن
حقا که بی وفایی رو خوبم رعایت می کنن
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 13:43
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ