یافتن پست: #مرد

مهسا
مهسا
نامردانه ترين و کثيفترين چابلوسي زمانيست که يک مرد... براي ارضاي يکي از طبيعي ترين نيازهايش... به دروغ به معصومي ميگويد: دوستت دارم
دیدگاه  •   •   •  1390/11/23 - 16:28
+6
ronak
ronak
مردم در صف قطار در بنگلادش
دیدگاه  •   •   •  1390/11/23 - 16:17
+4
hadith
hadith
یک شب یک نفر از کنار قبرستون رد میشده میبینه همه مرده ها روی قبرشون نشستن. ازشون میپرسه چی شده.میگن سوالهای شب اول قبر لو رفته.گفتن بیرون بشینید تا از دوباره سوال طرح کنیم ...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/23 - 15:33
+4
عسل ایرانی
عسل ایرانی
دلم گرفته دلم گرفته به ايوان مي روم و انگشتانم را بر پوست كشيده شب مي كشم چراغهاي رابطه تاريكند كسي مرا به آفتاب معرفي نخواهد كرد كسي مرا به ميهماني گنجشكها نخواهد برد پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردني است...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/23 - 11:21
+4
ali
ali
مرغ عشقم مرده و درحالي كه پاهاش روبه بالاس افتاده كف قفس. دوستم اومده مي گه : اِ مرغ عشقت مرد؟ بهـــش گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ كمر درد داشته دكتر گفته بايد طاق باز دراز بكشه كف قفس
دیدگاه  •   •   •  1390/11/23 - 00:45
+1
سحر
سحر
ديشب در خواب ديدم ماه طلوع كرد.شب بدر بود.اهسته در بياباني بي انتها قدم
ميزدم.هيچكس انجا نبود.هيچ حسي با من نبودفكر كردم مرده ام.فكر كردم در
سرگرداني خود تا ابد اسيرم......
ولي نه عشق تو چون خورشيدي دميد وجهان تازه شد.تازه فهميدم انجا بيابان نيست دشت پر گل است.تازه فهميدم خواب نيستم بيدار بيدارم.
دیدگاه  •   •   •  1390/11/23 - 00:34
+2
مهسا
مهسا
خوشبخت ترین مردم در روی این کره خاکی کسانی نیستن که آنجور که می خوان زندگی می کنن. آنها کسانی هستن که خواسته های خودشون رو بخاطر کسانی که دوستشون دارن تغییر میدن. ..
دیدگاه  •   •   •  1390/11/23 - 00:12
+4
?
?
[!] می گن بابات مرده . میگه نه بابا اصلا امکان نداره . میگن : والله مرده [!] می گه تا حالا اصلا سابقه نداشته



{-29-}
دیدگاه  •   •   •  1390/11/23 - 00:05
+1
?
?
[!] میخواسته یک کبریت سوخته رو روشن کنه ، هرچی میزده کبریت مادر مرده روشن نمیشده . رفیقش بهش میگه : بابا خوب شاید کبریتش خرابه ! [!] میگه : نه بابا ، همین پنج دقیقه پیش روشن شد{-7-}
دیدگاه  •   •   •  1390/11/23 - 00:02
+5
?
?
یه ژاپنی بعد از 15 سال به یه مورچه یاد میده که با چوب غذا بخوره بعد اون رو میاره تو میدان تا به مردم نشون بده مردم هم دور تا دور وامیستن تا نگاه کنن یه [!] داشته از اونجا رد میشده میبینه همه عقب واستادن یه مورچه هم اون وسط هست میره جلو مورچه رو له میکنه میگه اخه مگه مورچه هم ترس داره ؟



{-38-}
دیدگاه  •   •   •  1390/11/22 - 23:56
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ