محمد حسن کاظمی
کسانی که حرفهای رنگارنگ بر زبان می رانند،
و در هر زمان ومکان من " می دانم " را بلغور
می کنند،
هیچ نمی دانند
و
متاسفانه به این هیچ مغرورند .
محمد حسن کاظمی
ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺳﺎﻝ ﭼﻨﺪﯼ :
.
.
:80 ﺑﭽﻪ . ﻟﺠﺒﺎﺯ
:79 ﻣﻮﺯﯼ . ﺩﻭﺭﻭ
:78 ﺧﻨﮓ . ﻧﻔﻬﻢ . ﺟﺬﺍ
:77 ﺣﺴﻮﺩ . ﺑﺍﻧﻤﮏ . ﺩﻭﺭﻭ
:76 ﺧﻮﺷﺘﯿﭗ . ﺑﺎﺣﺎﻝ . ﻣﻮﺯﯼ،ﺟﺬﺍﺏ،ﺗﻮﺩﻝ ﺑﺮﻭ
:75 ﺧﻮﺷﮕﻞ . ﺟﺬﺍﺏ . ﺩﻟﺮﺑﺎ . ﺧﻮﺵ ﺳﻠﯿﻘﻪ
:74 ﺧﻮﺷﮕﻞ . ﻧﻤﮑﯽ . ﺗﻮ ﺩﻝ ﺑﺮﻭ
:73 ﻟﻮﺱ . ﺷﯿﻄﻮﻥ ﺟﺬﺍﺏ
:72 ﺑﺎﺷﺨﺼﯿﺖ . ﺑﺎ ﺍﺩﺏ . ﺟﺬﺍﺏ
:71 ﺑﺎﺍﺩﺏ ﺑﺎﺣﺎﻝ . ﺑﺎ ﺟﺬﺑﻪ
:70 ﺷﻮﺥ . ﺑﺎﻛﻼﺱ . ﻣﻐﺮﻭﺭ
69 ﻭ : ﺧﻮﺷﮕﻞ .... ﺧﻮﺷﺘﻴﭗ ... ﺑﺎﻭﻓﺎ
:68 ﻣﻬﺮﺑﻮﻥ . ﺑﺎﺣﺎﻝ . ﺑﺎﻧﻤﮏ
:67 ﺧﻮﺵ ﺳﻠﯿﻘﻪ . ﺧﻮﺵ ﺍﺷﺘﻬﺎ . ﺟﺬﺍﺏ
:66 . ﺑﺎﺣﺎﻝ . ﺑﺎ ﻣﻌﺮﻓﺖ
:65 ﺗﻮ ﺩﻝ ﺑﺮﻭ . ﺩﻟﺮﺑﺎ
:64 ﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺣﺎﻝ . ﺷﻮﺥ ﻃﺒﻊ . ﺗﻮ ﺩﻝ ﺑﺮﻭ
:63 ﺑﺎﻓﺮﻫﻨﮓ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯿﺖ . ﺑﺎﺣﺎﻝ
.62 ﺑﺎﻧﻤﮏ ﺑﺎ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺷﯿﻄﻭﻥ
.61 ﻣﻬﺮﺑﻮﻥ،ﺻﺒﻮﺭ،ﺍﺭﻭﻡ
.60 ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ . ﺑﺎﺷﺨﺼﯿﺖ . ﺩﻝ ﭘﺎﮎ
♥ نگار ♥
مغرورم؟عشقم میكشه
تنهام ؟به خودم مربوطه
از بعضیا متنفرم؟ خودشون خواستن
بعضیا رو فراموش كردم ؟حافظه ی خودمه
لجبازم ؟ به شما هیچ ربطی نداره
كینه ایم ؟ اره چه جورم
سنگ دلم ؟ چه بهتر
ازم خوشت نمیاد ؟ فداسرم مگه مجبورت كردم
قراره مثله تو باشم ؟ نوچ
قابله تحمل نیستم ؟ اجباری به تحملم نیس
باهام حال نمیكنی؟ بسلامت
♥ نگار ♥
اصن پسری که چشم و ابروش مشکی باشه...
تیپش مردونه باشه...
عطر تلخ بزنه...
به دخترامحل نده...
مغرور و کمی اخمووووو باشه...
.
.
.
.
.
.
.
.
پسر نیس که...
.
.
.
.
.
.همسر منه...
همسر...؟؟؟
همسرم....؟؟؟
.
.
.
.دیدینش بگین خانومش باهاش کار داره..
*elnaz* *
اگه تنهایی...اگه حسابی دلت گرفته...اگه بغض دو دستی گلوتو چسبیده...اگه هیچ کسو نداری که از درد دلت باهاش بگی...اگه زندگی اصلا اونی نیست که تو می خوای...اگه تو دلت هیچی نیست فقط غصه...اگه مدام داری بد بیاری میاری و تمام دنیایه جورهای باهات لج کردن...اگه حتی از خودتم خسته شدی...هیچ وقت واسه بهتر شدن حال دلت به کسی التماس نکن!چون اونوقت یه بی لیاقت پیدا میشه و وقتی نیاز تو رو میبینه میاد و تمام این دردها رو دو برابر می کنهپس هیچ کسو به حریم پاک دلت راه ندهبذار فقط یه محرم داشته باشی اونم خداباشه!به قول شاعر که میگه:من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبیدولی با خفت و خواری پی شبنم نمیگردم!!!!!!
alijoon
اگه قلبمو شکستی به فدای یک نگاهت
این منم چون گل یاس نشستم سر راهت
تو ببین غبار غم رو که نشسته بر نگاهم
اگه من نمردم از عشق تو بدون که روسیاهم
اگه عاشقی یه درده چه کسی این درد ندیده
تو بگو کدام عاشق رنج دوری رو ندیده
اگه عاشقی گناهه ما همه غرق گناهیم
میون این همه آدم یه غریب و بی پناهیم
تو ببین به جرمه عشقت پره پروازمو بستند
تو ندیدی منه مغرور چه بی صدا شکستم
*elnaz* *
کشاورزی مشغول پاشیدن بذر بود،
مرد مغروری به او رسید و با تکبر گفت:
بکار بکار که هر چه بکاری، ما میخوریم.
کشاورز نگاهی به او انداخت و گفت :دارم یونجه میکارم!