یافتن پست: #منتظر

Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
سالها رفت و هنوز

یک نفر نیست بپرسد از من

که تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟

صبح تا نیمهی شب منتظری

همه جا می نگری

گاه با ماه سخن می گویی

گاه با رهگذران،خبر گمشده ای می جویی

راستی گمشده ات کیست؟

کجاست؟

صدفی در دریا است؟

نوری از روزنه فرداهاست

یا خدایی است که از روز ازل ناپیداست...؟
دیدگاه  •   •   •  1392/05/14 - 19:07
+4
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
در CARLO
19 دیدگاه  •   •   •  1392/05/14 - 16:46
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
رواق منتظر چشم من آشیانه تو است

کرم نما و فرود آی که خانه : خانه تو است

به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل

لطیفه های عجیب زیر دام و دانه تو است

دلت به وصل گل ای بلبل سر خوش باد

که در چمن همه گلبانگ عاشقانه تو است

علاج ضعف دل ما به لب حوالت کن

که این مفرح یاقوت در خزانه تو است

به تن مقصرم از دولت ملا زمتت

ولی خلاصه جان جان خاک آستانه تو است

من آن نیم که دهم نقد دل به هر شوخی

در خزانه مهر تو و نشانه تو است

تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار

که تو سنی فلک رام تازیانه تو است

چه جای من که بلغزد سپهر شعبده باز

از این حیل که در انبانه بهانه تو است
دیدگاه  •   •   •  1392/05/14 - 10:48
+4
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
منتظرم کسی بیاید بگوید :

سک سک

من پیدا کردم گمشده ام را ...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/14 - 01:20
+4
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
همیشه منتظر کسی باش

که تو رو با همه ی دیوونگیت و خل بازیات قبول داشته باشه

و تو رو به همه نشون بده و بگه:

این دیوونه خل..... عشق و جیگر منه!!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 10:43
+5
be to che???!!
be to che???!!

اين متن رو بخونيد بي نظيره!!!





قصاب با ديدن سگي كه به طرف مغازه اش نزديك مي شد حركتي كرد كه دورش كند اما كاغذي را در دهان سگ ديد. 
كاغذ را گرفت. روي كاغذ نوشته بود «لطفا ۱۲ سوسيس و يه ران گوشت بدين». ۱۰ دلار همراه كاغذ بود. 

قصاب كه تعجب كرده بود سوسيس و گوشت را در كيسه اي گذاشت و در دهان سگ گذاشت. 
سگ هم كيسه را گرفت و رفت. 

قصاب كه كنجكاو شده بود و از طرفي وقت بستن مغازه بود تعطيل كرد و به دنبال سگ راه افتاد. 
سگ در خيابان حركت كرد تا به محل خط كشي رسيد. با حوصله ايستاد تا چراغ سبز شد و بعد از خيابان رد شد.
قصاب به دنبالش راه افتاد. 
سگ رفت تا به ايستگاه اتوبوس رسيد نگاهي به تابلو حركت اتوبوس ها كرد و ايستاد. 
قصاب متحير از حركت سگ منتظر ماند. 

اتوبوس امد, سگ جلوي اتوبوس آمد و شماره آنرا نگاه كرد و به ايستگاه برگشت. صبر كرد تا اتوبوس بعدي امد دوباره شماره آنرا چك كرد. اتوبوس درست بود سوار شد.
قصاب هم در حالي كه دهانش از حيرت باز بود سوار شد. 
اتوبوس در حال حركت به سمت حومه شهر بود و سگ منظره بيرون را تماشا مي كرد. پس از چند خيابان سگ روي پنجه بلند شد و زنگ اتوبوس را زد. اتوبوس ايستاد و سگ با كيسه پياده شد. قصاب هم به دنبالش. 

سگ در خيابان حركت كرد تا به خانه اي رسيد. گوشت را روي پله گذاشت و كمي عقب رفت و خودش را به در كوبيد. اين كار را باز هم تكرار كرد اما كسي در را باز نكرد. سگ به طرف محوطه باغ رفت و روي ديواري باريك پريد و خودش را به پنجره رساند و سرش را چند بار به پنجره زد و بعد به پايين پريد و به پشت در برگشت. 
مردي در را باز كرد و شروع به فحش دادن و تنبيه سگ و كرد. 
قصاب با عجله به مرد نزديك شد و داد زد: چه كار مي كني ديوانه؟ اين سگ يه نابغه است. اين باهوش ترين سگي هست كه من تا به حال ديدم.

مرد نگاهي به قصاب كرد و گفت: تو به اين ميگي باهوش؟ اين دومين بار تو اين هفته است كه اين احمق كليدش را فراموش مي كنه.

پائولو كوئليو

نتيجه اخلاقي: اول اينكه مردم هرگز از چيزهايي كه دارند راضي نخواهند بود. و دوم اينكه چيزي كه شما آنرا بي ارزش مي دانيد، بطور قطع براي كساني ديگر ارزشمند و غنيمت است. سوم اينكه بدانيم دنيا پر از اين تناقضات است. پس سعي كنيم ارزش واقعي هر چيزي را درك كنيم و مهم تر اينكه قدر داشته هاي مان را بدانيم

 


 

دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 02:07
+6
be to che???!!
be to che???!!
زن : مگه اينجا مدرسه دولتي نيست !؟

مدير : اگه دولتي نبود كه مي گفتم يك ميليون تومن بريز!

زن : آقا آخه مدارس دولتي نبايد شهريه بگيرن!

مدير : اين كه شهريه نيست اسمش همياريه !!!

زن : اسمش هر چي هست. تلويزيون گفته به همه مدارس بخشنامه شده كه مدارس دولتي هيچگونه وجهي نميتونن دريافت كنن.

مدير : خب برو اسم بچت را تو تلويزيون بنويس!! اينقدر هم وقت منو نگير…

زن : آقاي مدير من دو تا بچه يتيم دارم! آخه از كجا بيارم ؟!!

مدير : خانم محترم! وقتي وارد اينجا شدي رو تابلوش نوشته بود يتيم خونه يا مدرسه؟! آقاي مستخدم، اين خانم رو به بيرون راهنمايي كن!!!

زن با چشمهاي پر اشك منتظر اتوبوس واحد بود، اتومبيل مدل بالائي ترمز كرد و زن سوار شد … روزنامه اي كه روي صندلي جا مانده بود رو برداشت و بهش خيره شد: كميته مبارزه با فقر در جلسه امروز … ستاد مبارزه با بيسوادي … تيتر درشت بالاي صفحه نوشته بود: با 200000 زن خياباني چه مي كنيد؟!! زن با خودكاري كه از كيفش بيرون آورده بود عدد را تصحيح كرد:

با 200001 زن خياباني چه مي كنيد ؟!!


فاحشه را خدا فاحشه نيافريد؛ آنانكه در شهر نان قسمت ميكنند، او را لنگ نان گذاشته اند، تا هر زمان لنگ هماغوشي ماندند، او را به ناني بخرند....
دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 01:42
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
پسرخاله ام کلاس اول که بود یه چن بار معلمشون از خواب بیدارش کرد، شاکی شد گذاشت رفت بیرون کلاس!.. معلمه ازش پرسید گفت کجا میری!.. گفت میرم یه آبی به صورتم بزنم، تو درستو بده ..
حالا امسال رفته کلاس دوّم..
منتظرم ببینم پیشرفتش در چه حد بوده امسال!!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 15:47
+4
be to che???!!
be to che???!!

مي دانيد اگر پسر ها نبودند چي ميشد؟






كل كل دختر و پسر, طنز پسرانه, اگر پسر ها نبودند



1-ديگه كي بود كه دخترها مسخرشون كنه و دخترا به چي مي خنديدن؟ ؟


 


۲.ديگه كي بود كه بره واسه خونه نون بخره؟


 


۳. ديگه كي بود كه هي شماره بده و منتظر بمونه؟


 


۴.ديگه كي بود كه دخترا تحويلشون نگيرن؟


 


۵.ديگه كي واسه دافا كادو بخره؟


 


۶. ديگه كي بود كه اگه يه روز از خونه نزنه بيرون مامان و بابا هي بهش بگن تا كي مفت خوري ميكني؟


 


۷.ديگه كي بود كه ۲ سال بره سربازي؟


 


۸. ديگه كيه كه عرضه گرفتن ديپلمشم نداشته باشه و هرجا بري خواستگاري با شرمساري بگي سيكله؟


 


۹.ديگه كي بود كه جوراباش عين دهنش بد بو باشه؟


 


۱۰.ديگه كي بود كه رقيب بابا باشه يعني عمرا عزيز بابا بشه؟


 


۱۱. ديگه كي بود كه وقتي همه ميرن مسافرت مواظب خونه باشه؟


 


۱2-ديگه كي بود كه با ديدن دخترها دست وپايش شل بشود؟


 


۱3-ديگه كي بود كه دخترها خرش كنند؟


 


۱4-ديگه كي بود كه دخترها سرشون داد بزنند؟


 


۱5-ديگه كي بود كه ساعت 7صبح مثل كشيكي ها دم در خونه دختر ها واسته؟(ونگهباني بده؟)


 


۱6-ديگه كي بود كه داداش دخترها به باد كتكش بگيره؟


 


۱۷-ديگه كي بود كه بابا هر روز عين خر ازش كار بكشه؟


 


۱۸. ديگه كي مامانا رو دق مي داد؟


 


۱۹.ديگه به كي مي گفتن اوا خواهر ببخشيد برادر ؟


 


۲۰. اگه پسرا نبودن كي شلوار كردي مي پوشيد بياد تو كوچه ؟


 


۲۱. اگه پسرا نبودن كي مجنون مي شد ؟


 


۲۱. اگه پسرا نبودن كي خونه رو مي كرد باغ وحش؟


 


۲۲.ديگه تو دانشگاه استاد كيو ضايع مي كرد؟


 


۲۳. ديگه كي خالي مي بست ؟


 


۲۴.اگه پسرا نبودن كي چرت وپرت مي گفت ؟


 


۲۵. اگه پسرا نبودن كي كرم مي ريخت ؟


 


۲۶. اگه پسرا نبودن كي ابروهاشو بر مي داشت ؟


 


۲۷. اگه پسرا نبودن كي تو كلاس مي رفت گچ مي ياورد؟


 


۲۸.اگه پسرا نبودن كي اشغالا رو مي ذاشت جلوي در؟


 


۳۰.كي زشت ترين موجود دنيا ميشد؟


 


۳۱. كي نمره تك كلاسو ميگرفت؟


 


۳۲.كي شهريور ميومد مدرسه؟




 


 

5 دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 14:18
+6
-1
*elnaz* *
*elnaz* *
من هرچی صبر کردم زندگی بیفته رو غلتک خبری نشد. الان منتظرم غلتک بیفته روم خلاص شم!{-9-}
دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 13:53
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ