mah3a
تو میخندی.حواست نیست من آروم میمیرم تو می رقصیو من عاشق شدن رو یاد می گیرم
چه جذابی چه گیرایی
چه بی منطق به چشمات میشه عادت کرد توی دستای تو باید به سیگارم حسادت کرد
منو پک میزنی آروم خرابم می کنی از سر رژ لب روی ته سیگار تن من زیر خاکستر
منو پک میزنی آروم خرابم می کنی از سر رژ لب روی ته سیگار تن من زیر خاکستر
تنم میلرزه و میری حواست نیست هوامو کام می گیری حواست نیست
حواسم هست و میمیرم حواست نیست کنارت اوج می گیرم حواست نیست
تنم میلرزه و میری حواست نیست هوامو کام می گیری حواست نیست
حواسم هست و میمیرم حواست نیست کنارت اوج می گیرم حواست نیست
حواست نیست……………
Mitra Mohebbi
سعی کن با سرعت زیاد بگی
“کانال ِ کولر، تالار ِ تونل”
بعد از ۶ بار تکرار سوتی هاتونو واسم بنویس!
mah3a
به مورچه ای میخندیدم که سال ها عاشق تفاله چایی شده بود خودم را فراموش کرده بودم که عاشق آشغالی مثل تو شده بودم..
Danial
به چه میخندی تو ؟؟؟
به مفهوم غم انگیز جدایی ...؟ به چه چیز...؟
به شکست دل من یا به پیروزی خویش...؟
به چه میخندی تو ؟؟؟
... به نگاهم که چه مستانه تو را باور کرد...؟
یا به افسونگری چشمانت که مرا سوخت و خاکستر کرد...؟
به چه میخندی تو ؟؟؟
به دل ساده من میخندی ... که دگر تا به ابد نیز به فکر خود نیست...؟
خنده دار است... بخند...