سلام

یکی از آپشن هایی ک پسرا دارن اینه ک ....شکست عشقی میخورن در حد خودکشی...اصن داغون....ولی باز تا ی دختر خوشگلی رو میبینن میگن جووووووووون....

ندا ینی اون2نفری ک الان آنلاینن فازشون چیه ک ساکتن:/
+من چ میدونم
ندا تو چیو میدونی
+نمیدونم
ندا دیوونه شدی؟
+بودما
ندا راس میگیا
+مگه تاحالا ازم دروغ شنیدی؟
ندا چیکار کنیم
+...
خو زرمار ی چی بگو
+تو فکر این2نفرم ک ساکت دارن ب من میخندن:/ من ک دیوونه نیستم:/ فقط کسی نیس باش بحرفم دارم با خودم اختلاط میکنم:/

نسلـی هستــیـم ،
که روزهــا میخــوابیــم..
و شبــهـا بیـــــداریـــم !
چــون..
تــاریـکی شب ، بـــرامــون..
قــابــل تحمـّـل تــر از “تـــاریــکی” روزهــامــونــه !

ﺯﻧﯽ۳ﻋﺮﻭﺱ ﺩﺍﺷﺖ .ﺭﻭﺯﯼ ﺧﻮﺍﺳﺖ
ﻋﺮﻭﺳﻬﺎﺷﻮ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮐﻨﻪ ﺑﺒﯿﻨﻪ
ﮐﺪﻭﻣﺸﻮﻥ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻩ.
ﺩﺭﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﻭﺳﻂ ﺣﯿﺎﻁ ﺑﺎﻋﺮﻭﺱ ﺑﺰﺭﮔﻪ
ﻗﺪﻡ ﻣﯿﺰﺩ ﻋﻤﺪﺍ ﺧﻮﺩﺷﻮ
ﺗﻮﺣﻮﺽ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ،ﻋﺮﻭﺱ ﻫﻢ ﭘﺮﯾﺪ ﺗﻮ ﺁﺑﻮ
ﻧﺠﺎﺗﺶ ﺩﺍﺩ.
ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﻋﺮﻭﺱ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﺳﺮﮐﺎﺭ ﺑﺮﻩ
ﺩﯾﺪ ﺟﻠﻮﯼ ﺧﻮﻧﺸﻮﻥ ﯼ ۲۰۶
ﭘﺎﺭﮎ ﺷﺪﻩ ﯼ ﮐﺎﻏﺬﻡ ﺯﯾﺮ ﺑﺮﻑ ﭘﺎﮐﻦ ﺗﻮﺵ
ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺗﻘﺪﯾﻢ ﺏ ﻋﺮﻭﺱ ﮔﻠﻢ.
ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﻣﺎﺩﺭﺷﻮﻫﺮ ﺑﺎﻋﺮﻭﺱ ﻭﺳﻄﯽ ﻫﻤﯿﻦ
ﻗﻀﯿﻪ ﺭﻭ ﺗﮑﺮﺍﺭﮐﺮﺩ.ﻋﺮﻭﺱ ﻭﺳﻄﯽ
ﻫﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﺷﻮﻫﺮﻭ ﻧﺠﺎﺕ ﻣﯿﺪﻩ ﻭ ۲۰۶ﺭﻭ ﺟﺎﯾﺰﻩ
ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ.
ﻭﺍﻣﺎ ﻋﺮﻭﺱ ﺳﻮﻡ،،،ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺎﺩﺭﺷﻮﻫﺮ ﺟﻠﻮﯼ
ﻋﺮﻭﺳﺶ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﻩ ﺗﻮﯼ
ﺣﻮﺽ ﺑﺮﺧﻼﻑ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺵ ﻋﺮﻭﺱ ﻧﺠﺎﺗﺶ ﻧﺪﺍﺩ
ﻭ ﮔﻔﺖ:ﺑﺮﻭ
ﺍﯾﮑﺒﯿﺮﯼ..…ﻭﻣﺎﺩﺭﺷﻮﻫﺮ ﺑﺨﺖ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻏﺮﻕ
ﺷﺪ
ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺁﻧﺮﻭﺯ ﯾﮏ BMWﺭﻭﺑﺎﺯ ﺩﺭﺧﺎﻧﻪ ﻋﺮﻭﺱ
ﭘﺎﺭﮎ
ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﯼ ﮐﺎﺭﺕ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﻀﻤﻮﻥ ﺭﻭﯾﺶ
ﺑﻮﺩ؛؛؛
ﻣﺘﺸﮑﺮﻡ ﻋﺮﻭﺱ ﮔﻠﻢ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﭘﺪﺭﺷﻮﻫﺮﺕ
ﺑﻠﻪ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯾﺎﺱ
ﻭﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﻻ^_^

عاشق شده ام چندی
بر دلبری دیوانه
گاه عاشق و مجنون 
گه ساکت و بیگانه
گاه پای به سر آید 
گه بی نگاه جانانه

من مانده ام حیران 
دل خون و پرازناله
میخواهد مرا دلبر
فرهادوار،عاشقانه
یا اینکه بر اوهستم

سرگرمی مردانه‎‎‎

امروز آرامش را فقط ازتومیخواهم 

تویی که دنیایم را عاشقانه کرده ای

بچه ها یکی از رازهای خانه داریمو میخام بهتون یاد بدم
بهترین راه برای جمع کردن نمکی که روی فرش ریخته اینه که با دست بزنی پخش و پلاش کنی )))
عمه بزرگه

ی دختره صبح بهم اس ام اس داده…!!
جلام
تو جلد خو کصلی فلات بدم!
جی اف می افا ندالی؟
میثه بلات دوچ صم؟
بـــــوچ!!!
منم سریع زنگ زدم پلیس گفتم چند نفر کارشناس بفرستین رمز گشایی کن این اس ام اس رو ,ب نظر خودم میخاد جنگ بشه!!!

داییم داشت تو جمع تعریف میکرد:
بچه که بودم، یه روز مامانم( مامان اون یعنی مادربزرگ من) به خیال اینکه مچ منو گرفته یهو اومد تو اتاق وگفت که تو چرا درس نمیخوندی؟
منم گفتم خوندم بیا بپرس بعد انگلیسی رو بهش دادم " class="wp-smiley" /> اینم که نمیتونسته انگلیسی بخونه گفته نه پسرم وقتی میگی خوندم ینی خوندم من بهت اعتماد دارم
من " class="wp-smiley" />
دایی
مامان بزرگه " class="wp-smiley" />
آموزش و پرورش :/