یافتن پست: #ناز

saman
saman

این شعر را برای تو می گویم


در یک غروب تشنه ی تابستان


در نیمه های این ره شوم آغاز


در کهنه گور این غم بی پایان


این آخرین ترانه لالاییست


که در پای گاهواره خواب تو


باشد که بانگ وحشی این فریاد


پیچد در آسمان شباب تو


بگذار سایه من سرگردان


از سایه ی تو دور و جدا باشد


روزی بهم رسیم که گر باشد


کس بین ما، نه غیر خدا باشد


من تکیه داده ام به دری تاریک


پیشانی فشرده ز دردم را


می سایم از امید براین در باز


انگشت های نازک و سردم را

(نجیب زاده)



دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 17:49
+4
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

گر نیایی تا قیامت انتظارت میکشم ، منت عشق از نگاه بر شرابت میکشم ، ناز چندین ساله چشم خمارت میکشم ، تا نفس باقیست اینجا انتظارت میکشم .


دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 15:33
+1
*elnaz* *
*elnaz* *
{-60-}{-60-}
24 دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 13:44
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
چه فرقی میکند چند شنبه است ؟

من سکوتم خیس : از آواز این بی نامها است .

پوسیدم از اضطراب برگشت : در میان ازدحام خوابها : در این برهوت بیم زوال ندارم : مخشوش

و محصور لحظه : تنها مانده ام .

و اکنون اقرار میکنم که تنهای تنهایم .

اینجا پنجره ها تنها رو به دلهره نیستی باز هستند : نیستی تا ببینی : از درد میلرزند .

از وسوسه رفتن لبریزم : محجورم : کاش بودی تا بنگری چه رنجورم : در ذهن این تشویش ها

بارور شدم : دارم به ویرانی اعتیاد پیدا میکنم : ملول و آزرده به دیداری دوباره می اندیشم .

از این منظر : از این تصویر : از این گریه .

خنده هایم بر لبم فرارند : بی اعتبارند : خوشی هایم اگر باشند ناپایدارند : وای اگر نباشی !!!

نبض لحظه هایم نخواهد زد : باور ندارم در این زمین هرز بروم .

در حال سقوطم پیوسته : اما با حالی پریشان به انکار ویرانیم به پا می خیزم .

کجا رفتند دقایقی که جزبمان میکرد ؟ گیجم : گنگم : تاول جامانده بر ذهن زمانم .

متورم و مت[!] و باد کرده ام : ای آئینه : ای آئینه نقاب از چهره ام بر دار و آئینه چه وقیهانه فارغ از

کشمکش نفسهای پر اضطرابم : دیوانه وار ترک میخورد .

من در گیرودار این بهت سرسام گرفتم : رو به مقصدی نامعلوم تحلیل میروم .

در هاله ای از بی سرانجامی تاریک میشوم : من به واقعیت فاصله نزدیک میشوم .

و در امتداد نازکها : باریک میشوم .

محصور شدم : چاره ای نداشتم : نقبی زدم به شعر : به قافیه : به عشق .

هرچند اهل طغیان نیستم : چون موج !!! وای ... این همه واژه مظلوم : حرفهایم برای تو نامفهوم .

درگیرودار این فراموشی : خط تابش چشمم عاقبت خاموشی است .

دردهایم را پایانی نیست و حرفهایم را همچنین .

بی انتها است : کسی چه میداند شاید تا به ابد .

خمیازه ای بکش : بخواب : تا نبینی وحشت و کابوس بی داریم را در انعکاس درد .

التماس یک مرد
دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 00:26
+5
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
سلام به همه ی دوستان

43 دیدگاه  •   •   •  1392/05/27 - 14:17
+3
saman
saman
نگاهت آسمانم بود و گم شد
دوچشمت سایبانم بودو گم شد
بریز آسمان در سایه تو
جهان در دیدگانم بودو گم شد
آسمان از چه امشب غمگین است
مثل این ماندکه بغض باران در گلو دارد
تا عقده هایش را بگشاید


روزی که تو آمدی به دنیا عریان
جمعی به تو خندان و تو بودی گریان
پس کاری کن ای دوست وقت رفت
یاران همه گریان و تو باشی خندان


در این دنیا،من او را می پرستم

هم او را هم خدا را می پرستم

همه ی عاشقان یکتا پرستند

ولیکن من دوتا را می پرستم

دیگه دنیا واسه من تاریکه

زندگی کدر هی باریکه

آخر قصه ی من نزدیکه

این منم خسته و تنها مانده

از همه مردم دنیا رانده

این منم از همه جا مانده

ای خدا ،ای خدا

در مجلس شورای دلم عشق گفت

یاد تو ناز است ملوس است عزیز است

اعضای وجودم همه گفتن

صحیح است صحیح است

من اشکهایم را در حلقه چشمانم به اسارت میگیرم

و منطقه عشق را در درون سینه ام به زنجیر میکشم

و همیشه منتظر مینشینم تا در امتداد این لحظه

سوت وکور صدای تنهایی تو در خاطراتم طنین اندازد
دیدگاه  •   •   •  1392/05/27 - 12:15
+2
xroyal54
xroyal54
ﻣﻦ یه ﺩﺧﺘﺮم
ﺍﮔﻪ ﺧﻮﺩﻣﻮ ﻟﻮﺱ ﻧﮑﻨﻢ
ﺍﮔﻪ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻗﻬﺮ ﻧﮑﻨﻢ ﻭ ﻧﺎﺯ ﻧﮑﻨﻢ
ﺍﮔﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﭼﺸﺎﺕ ﻣﯿﭽﺮﺧﻪ ﺍﺯ ﺣﺴﻮﺩﯼ
ﺩﯾﻮﻧﻪ ﻧﺸﻢ
ﺍﮔﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺩﺍﺩﻧﺎﺕ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻧﺸﻢ
ﺍﮔﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻧﺮﺳﻢ
ﺍﮔﻪ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺳﺮﺕ ﻧﺬﺍﺭﻡ
ﺍﮔﻪ ﺑﺮﺍﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﮑﻨﻢ
ﺍﮔﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﭘﺎﺳﺘﯿﻞ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ ﭘﯿﺮﻫﻨﺘﻮ ﻧﮑﺸﻢ
ﺍﮔﻪ ﻟﺐ ﻭ ﻟﻮﭼﻪ ﺁﻭﯾﺰﻭﻥ ﻧﮑﻨﻢ ﺗﺎ ﺑﻐﻠﻢ ﮐﻨﯽ
ﺍﮔﻪ ﺑﻬﺖ ﻧﮕﻢ ﺁﻗﺎﻣﻮﻥ
ﺍﮔﻪ ﺑﺮﺍﺕ ﻣﻈﻠﻮﻡ ﺑﺎﺯﯼ ﺩﺭﻧﯿﺎﺭﻡ
ﺍﮔﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﻭ ﮐﻮﻟﺖ ﻧﺮﻡ ﺑﺎﻻ
ﺍﮔﻪ ﺑﺮﺍﺕ ﻋﺸﻮﻩ ﻧﯿﺎﻡ
ﺍﮔﻪ ﮔﻮﺷﺘﻮ ﻧﭙﯿﭽﻮﻧﻢ ﻭ ﻧﮕﻢ ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﻣﺎﻝ
ﻣﻨﯽ
ﺍﮔﻪ ﻧﺎﻏﺎﻓﻞ ﺩﺳﺘﺎﺗﻮ ﻧﮕﯿﺮﻡ
ﺍﮔﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺎﺭ ﺑﺪﯼ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﺎ ﺗﺮﺱ ﺑﻬﺖ
ﻧﮕﻢ
ﺍﮔﻪ ﻟﺞ ﺑﺎﺯﯼ ﻧﮑﻨﻢ
ﺍﮔﻪ ...
ﺍﻭﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﯾﻮﻭﻧﻢ ﻭ ﻋﺎﺷﻘﻢ
ﻧﻤﯿﺸﯽ!
ﺗﻮ ﻋﺎﺷﻖ ﺍﯾﻨﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﯾﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﮐﺎﻣﻞ
ﺑﺎﺷﻢ! ﺧﺎﻧﻢ ﺗﻮ!
ﺍما !!!
ﺗﻮ ﭘﺴﺮﯼ!
ﺍﮔﻪ ﺑﺮﺍﻡ ﻏﯿﺮﺗﯽ ﻧﺸﯽ
ﺍﮔﻪ ﺭﻭﻡ ﺣﺴﺎﺱ ﻧﺒﺎﺷﯽ
ﺍﮔﻪ ﺗﻪ ﺭﯾﺶ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ
ﺍﮔﻪ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﻣﻬﺮﺑﻮﻥ ﻧﺒﺎﺷﯽ
ﺍﮔﻪ ﺑﻬﻢ ﺍﺧﻤﺎﯼ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﻧﮑﻨﯽ
ﺍﮔﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺷﺎﻟﻢ ﺭﻓﺖ ﻋﻘﺐ ﻧﮕﯽ ﺍﻭﻧﻮ
ﺑﮑﺶ ﺟﻠﻮ
ﺍﮔﻪ ﺩﺳﺘﻤﻮ ﻣﺤﮑﻢ ﻧﮕﯿﺮﯼ
ﺍﮔﻪ ﻧﮕﯽ ﻫﺮﮐﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩﯼ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﮕﻮ ﺗﺎ


ﺑﺒﺨﺸﻤﺖ
ﺍﮔﻪ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺳﺮﻡ ﻧﺬﺍﺭﯼ
ﺍﮔﻪ ﻗﺮﺑﻮﻥ ﺻﺪﻗﻢ ﻧﺮﯼ
ﺍﮔﻪ ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ ﻧﺸﯽ
ﺍﮔﻪ ﺑﻬﻢ ﻧﮕﯽ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﻣﻦ
ﺍﮔﻪ ﻧﮕﯽ ﻣﻦ ﻣﻬﻤﻢ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻢ ﺧﻮﺑﯽ
ﺍﮔﻪ ...
ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﻣﻨﻢ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﻭ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﻮ ﻧﻤﯿﺸﻢ
ﺗﺎ ﺍﻭﻧﮑﺎﺭﺍﺭﻭ ﺑﺮﺍﺕ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ!
ﻣﻦ ﺗﻮﺭﻭ
ﻣﺮﺩ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ! ﻣﺮﺩ !
ﭘﺲ ﺑﯿﺎ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺑﺎﺵ !
ﺍﺑﺮﻭ ﺑﺮﻧﺪﺍﺭ!
ﺩﻣﺎﻏﺖ ﻋﻤﻞ ﻧﮑﻦ!
ﻟﻮﺱ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﻥ !
ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻫﻤﻮﻥ ﺁﺩﻡ ﻭ ﺣﻮﺍﯾﯿﻢ!
ﺑﯿﺎ ﺟﺎﻫﺎﻣﻮﻧﻮ ﻋﻮﺽ ﻧﮑﻨﯿﻢ!
ﻣﻦ ﻟﻄﺎﻓﺖ ﻧﮕﻪ ﻣﯿﺪﺍﺭﻡ ﺗﻮ ﺻﻼﺑﺖ
ﺗﻮ ﻧﮕﺎﻫﺘﻮ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ ﻭﻏﯿﺮﺗﺘﻮ ﻣﻨﻢ ﻧﺠﺎﺑﺘﻤﻮ
ﺑﯿﺎ ﺳﻌﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﯿﻢ!
ﻣﻦ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﻭﺍﺳﻪ ﺗﻮ!
ﺗﻮ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﭘﺴﺮ ﻭﺍﺳﻪ ﻣﻦ !
دیدگاه  •   •   •  1392/05/25 - 21:30
+6
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
سلام ای نازنین خوابتو دیدم / تو گفتی نه رفیق دیگه بریدم / خیال کردی بری بی تو می میرم / تو رفتی من یکی دیگه می گیرم .
دیدگاه  •   •   •  1392/05/25 - 19:29
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
نور جان در ظلمت آباد بدن گم کرده ام

آه از این یوسف که من در پیرهن گم کرده ام

وحدت از یاد دوئی اندوه کثرت میکند

در وطن ز اندیشه غربت وطن گم کرده ام

چون نم اشکی که از مژگان فرو ریزد به خاک

خویش را در نقش پای خویشتن گم کرده ام

از زبان دیگران درد و دلم باید شنید

کز ضعیفی هاچو نی راه سخن گم کرده ام

موج دریا در کنارم از تک و پویم مپرس

آنچه من گم کرده ام نایافتن گم کرده ام

عدل حایل نباشد زندگی موهوم نیست

عالمی را در خیال آن دهن گم کرده ام

تا کجا یا رب وی دوزد گریبان مرا

چون گل اینجا یک جهان دلق کهن گم کرده ام

شوخی پرواز مننگ بهار نازکی است

چون پر طاووس خود را در چمن گم کرده ام

چون نفس از مدعای جست و جو آگه نیم

این قدر دانم که چیزی هست و من گم کرده ام

هیچ جا بیدل سراغ رنگها رفته نیست

صد نگه چون شمع در هر انجمن گم کرده ام
دیدگاه  •   •   •  1392/05/25 - 16:18
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یاد بگیر :گاهی نباید ناز کشید،
آه کشید.... درد کشید، فریاد کشید.....
تنها باید دست کشید ورفت!!!!!!!!
1 دیدگاه  •   •   •  1392/05/25 - 13:16
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ