یافتن پست: #ناز

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
داداشم پست گذاشته پایینش زده خاص!!
منم به همه فامیل فیسبوکیم اس دادم برین کامنت بذارین حالش جا بیاد
کامنت ها:
بابا با نازنین ریلیشن بزنین انقد واسه هم پست خاص ندارین
مگه هنوز با نگاری؟
واییی همیشه به عشق تو و الهام حسودیم میشد
هی مواظب آبجیم باشااا من یه دونه آبجی سحر دارم
دادا خاص یعنی کی؟
بگو جرات ندارم اسم بذارم دیگه
از همه قشنگ تر کامنت دخترخالم بود که گفت : ایشالا عروسیمون عشقم.. ببین عکس پروفایلمو ... عکس امروزه
عکس(دخترخالم و داداشم با کت شلوار)
بیجنبه پست و پاک کرد منم در اتاقمو قفل کردم:|
دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 18:39
+2
be to che???!!
be to che???!!
ﯾﮏ دﻗﯿﻘﻪ زل زدن در ﭼﺸﻢ زﯾﺒﺎي ﺗﻮ ﭼﻨﺪ ؟

اﻓﺘﺨﺎر ﻧﺎز ﭘﯿﭻ و ﺗﺎب ﻣﻮﻫﺎي ﺗﻮ ﭼﻨﺪ ؟




ﺣﺎل ﭼﻮن آراﻣﺸﺖ ﺳﻬﻢ ﮐﺴﯽ ﻏﯿﺮ ﻣﻦ اﺳﺖ

ﻏﺮق ﮔﺸﺘﻦ در ﻫﺠﻮم ﻣﻮج ﻏﻤﻬﺎي ﺗﻮ ﭼﻨﺪ ؟




ﺑﻬﺮﻩ ﺑﺮداري ز ﻣﻬﺮت ﺣﻖ از ﻣﺎ ﺑﻬﺘﺮان

ﺑﺴﺘﻪ اي از ﻏﺼﻪ ﻫﺎ و درد و دﻋﻮاي ﺗﻮ ﭼﻨﺪ ؟




ذوق ﺷﻌﺮ آﻧﭽﻨﺎﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ در ﻓﻬﺮﺳﺖ ﻣﻦ

ﺣﻖ ﻣﺎﻧﺪن ﺑﺎ ﺗﺐ داغ ﻏﺰﻟﻬﺎي ﺗﻮ ﭼﻨﺪ ؟




ﻣﻬﺮ در ﮐﺎﻧﻮن ﮔﺮم ﺧﺎﻧﻮادﻩ ﺳﻬﻢ ﺗﻮ

ﺷﺐ ﻧﺸﯿﻨﯽ در ﺗﮕﺮگ ﺳﺨﺖ ﺳﺮﻣﺎي ﺗﻮ ﭼﻨﺪ ؟




ﺧﻨﺪﻩ در ﻣﻬﺘﺎب و ﻧﻮر ﻣﺎﻩ ارزاﻧﯽ ﺗﻮ

اﺷﮏ در ﺗﺎرﯾﮑﯽ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺷﺒﻬﺎي ﺗﻮ ﭼﻨﺪ ؟




زﯾﺮﮐﯽ در ﻋﺎﺷﻘﯽ را ﻣﻦ ﻧﺨﻮاﻫﻢ ﺧﻮاﺳﺘﻦ

ﮐﻨﺪ ذﻫﻨﯽ در ﺟﻮاب ﯾﮏ ﻣﻌﻤﺎي ﺗﻮ ﭼﻨﺪ ؟




ﻗﺪرت ﻣﻦ در ﺧﺮﯾﺪ "دوﺳﺘﺖ دارم " ﮐﻢ اﺳﺖ

ﺟﻤﻠﻪ ﻫﺎي ﺗﻠﺦ و ﻏﻤﮕﯿﻦ ﺳﺨﻨﻬﺎي ﺗﻮ ﭼﻨﺪ ؟




ﺟﺸﻦ در وﯾﻼي ﺳﺎﺣﻞ آﻧﻘﺪر ﺟﺬاب ﻧﯿﺴﺖ

ﻣﺮگ در دﻟﺘﻨﮕﯽ ﻏﻤﮕﯿﻦ درﯾﺎي ﺗﻮ ﭼﻨﺪ ؟
دیدگاه  •   •   •  1392/06/5 - 20:33
+5
*elnaz* *
*elnaz* *
پسر: ضعیفه!دلمون برات تنگ شده بود اومدیم زیارتت کنیم!  دختر: توباز گفتی ضعیفه؟ پسر: خب… منزل بگم چطوره؟ دختر: وااااای… از دست تو!پسر:
باشه… باشه ببخشید ویکتوریا خوبه؟ دختر:اه…اصلاباهات قهرم.پسر: باشه بابا… توعزیز منی، خوب شد؟… آشتی؟ دختر:آشتی… راستی گفتی دلت

چی شده بود؟ پسر: دلم! آها یه کم می پیچه…! ازدیشب تاحالا.دختر: … واقعا که!پسر: خب چیه؟ نمیگم مریضم اصلا… خوبه؟ دختر: لوووس!پسر: ای

بابا… ضعیفه! این نوبه اگه قهرکنی دیگه نازکش نداری ها!دختر: بازم گفت این کلمه رو…!پسر: خب تقصرخودته! میدونی که من اونایی رو که دوست

دارم اذیت میکنم… هی نقطه ضعف میدی دست من!دختر: من ازدست توچی کارکنم؟ پسر: شکرخدا…! دلم هم پیچ میخوره چون تو تب وتاب ملاقات

توبودم… لیلی قرن بیست ویکم من!دختر: چه دل قشنگی داری تو! چقدر به سادگی دلت حسودیم میشه!پسر: صفای وجودت خانوم!دختر: می دونی!

دلم… برای پیاده روی هامون… برای سرک کشیدن تومغازه های کتاب فروشی ورق زدن کتابها… برای بوی کاغذ نو… برای شونه به شونه ات را رفتن و

دیدن نگاه حسرت بار بقیه… آخه هیچ زنی که مردی مثل مرد من نداره!پسر: می دونم… می دونم… دل منم تنگه… برای دیدن آسمون چشمای تو…

برای بستنی شاتوتی هایی که باهم میخوردیم… برای خونه ای که توی خیال ساخته بودیم ومن مردش بودم….!دختر: یادته همیشه میگفتی به من

میگفتی “خاتون”پسر: آره… آخه تو منو یاد دخترهای ابرو کمون قجری می انداختی!دختر: ولی من که بور بودم!پسر: باشه… فرقی نمی کنه!دختر: آخ

چه روزهایی بودن… چقدردلم هوای دستای مردونه ات رو کرده… وقتی توی دستام گره می خوردن… مجنون من…پسر: …دختر: چت شد چرا چیزی

نمیگی؟ پسر: …دختر: نگاه کن ببینم! منو نگاه کن…پسر: …دختر: الهی من بمیرم… چشات چرا نمناکه… فدای توبشم…پسر: خدا… نه… (گریه)دختر:

چراگریه میکنی؟ پسر: چرا نکنم… ها؟ دختر: گریه نکن … من دوست ندارم مرد گریه کنه… جلو این همه آدم… بخند دیگه… بخند… زودباش…پسر:

وقتی دستاتو کم دارم چطوری بخندم؟ کی اشکامو کنار بزنه که گریه نکنم…دختر: بخند… و گرنه منم گریه میکنماا پسر: باشه… باشه… تسلیم… گریه

نمی کنم… ولی نمی تونم بخندم دختر: آفرین! حالا بگو برای کادو ولنتاین چی خ[!]؟ پسر: توکه میدونی من از این لوس بازی ها خوشم نمیاد… ولی

امسال برات یه کادو خوب آوردم…دختر: چی…؟ زودباش بگو… آب از لب و لوچه ام آویزون شد …پسر: …دختر: دوباره ساکت شدی؟ پسر: برات…

کادو… (هق هق گریه)… برات یه دسته گل گلایل!… یه شیشه گلاب… ویه بغض طولانی آوردم…!تک عروس گورستان!پنج شنبه ها دیگه بدون تو خیابونها صفایی نداره…!اینجاکناره خانه ی ابدیت مینشینم و فاتحه میخونم




نه… اشک و فاتحه



نه… اشک و فاتحه و دلتنگی

امان… خاتون من! توخیلی وقته که…

آرام بخواب بانوی سفر کرده ی من…



دیگر نگران قرصهای نخورده ام… لباس اتو نکشیده ام…. و صورت پف کرده از بی خوابیم نباش…!نگران خیره شدن مردم به اشک های من هم نباش..۰!بعد از تو دیگر مرد نیستم اگر بخندم…


دیدگاه  •   •   •  1392/06/5 - 14:52
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
مكانيسم طب سوزني در درمان دردها

 بطور خلاصه طب سوزني رشته هاي عصبي نازك را در زير پوست تحريك مي نمايد و با فعال شدن اين رشته ها پيام هاي عصبي به نخاع رسيده و سه مركز عصبي اصلي بدن نخاع- مغز- محور هيپوفيز و هيپوتا لاموس فعال مي شوند و مواردي شبيه مورفين كه ماده مخدر قوي و طبيعي مغز مي باشد در بدن آزاد مي گردد وقتي سوزن ها را در نزديك محل درد يا محل حساس (Trigger مي زنيم باعث بيشترين تحركات در نخاع مي شود و از آنجا هرسه مركز عصبي تحريك مي شوند و باعث ايجاد بي دردي منطقه اي مي شوند. اما وقتي سوزنها را در نقاط دورتر از محل درد فرو مي­كنیم سيستم عصبي در تمام بدن ايجاد بي‌دردي مي نمايد. و از اين خاصيت طب سوزني در انجام اعمال جراحي بدون بيهوشي كه از نظر علمي بسيار پيشرفته تر از علوم جديد امروزي است استفاده مي نمايند. علاوه بر مواد شبه مورفين واسطه هاي ديگري نيز از انتهاي اعصاب آزاد مي شوند كه كل ارگانهاي بدن و غدد را تنظيم و تقويت مي نمايند و سيستم عصبي سمپاتيك و پاراسمپاتيك نيز فعال مي شود. پس پزشك طب سوزني از هر دو نوع سوزن زدن دور و نزديك هم زمان براي درمان بيماري استفاده مي نمايد تا اثر يكديگر را تقويت كند و اين اثر با تكرار جلسات طب سوزني قوي تر خواهد گرديد.

با تحريك مكرر اعصاب ، آرام آرام و قطره قطره واسطه هایی آزاد شده و تأثيرات خاص خود را در بدن اعمال مي نمايند. اما همين تأثيرات شگرف ممكن است در بعضي بيماران يا بعضي بيماريها اتفاق نيافتد يا ديرتر اتفاق بيافتد كه آن بستگي به حساسيت سلولهاي عصبي فرد بيمار دارد كه اين افراد بطور ژنتيكي گيرنده هاي مخدري و عصبي و هورموني در بدنشان اشكال دارد يا در توليد اين واسطه ها در بدنشان اختلال وجود داشته است و اين بيماران مقاومت بر درمان نشان مي دهند اما اگر اثراتي هرچند اندك مشاهده گرديد بايد درمان ادامه يابد زيرا آرام آرام گيرنده ها يا توليد كننده ها، فعاليت طبيعي خود را بدست مي آورند.

در حقيقت اين نقاط طب سوزني نقاط كليدي در تنظيم تعادلات عصبي و هورموني و خوني بدن مي باشند و منبع اصلي فرماندهي يعني مغز را با ارگان هدف يعني احشا و اندامها مرتبط مي نمايد.

از طرفي تحريك توسط سوزن، خودش فشار الكتريكي ضعيفي بر پوست وارد مي آورد كه توسط سيستم اعصاب سمپاتيك و پاراسمپاتيك دريافت گرديده و منتقل مي شود از خواص ديگر اين نقاط درجه حرارت و مقاومت الكتريكي متفاوت اين نقاط با پوست اطرافشان است كه خواص ديگري را براي آنها توجيه مي نمايد.
دیدگاه  •   •   •  1392/06/5 - 02:30
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بسیار تیغ دیده ام كه یكى را دوتا كند
نازم به تیغِ عشق كه دوتا را یكى كند
دیدگاه  •   •   •  1392/06/2 - 18:11
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
عجب صبری خدا دارد

اگر من جای او بودم

همان یک لحظه اول

که اول ظلم را می دیدم

جهان را با همه زیبایی و زشتی

بروی یکدگر ویرانه می کردم

عجب صبری خدا دارد

اگر من جای او بودم

که در همسایه صدها گرسنه چند بزمی گرم عیش و نوش می دیدم

نخستین نعره مستانه را خاموش آندم

بر لب پیمانه می کردم

عجب صبری خدا دارد

اگر من جای او بودم

که می دیدم یکی عریان و لرزان دیگری پوشیده از صد جامه رنگین

زمین و آسمان را

واژگون مستانه می کردم

عجب صبری خدا دارد

اگر من جای او بودم

نه طاعت می پذیرفتم

نه گوش از بهر استغفار این بیدادگرها تیز کرده

پاره پاره در کف زاهد نمایان

سبحه صد دانه می کردم

عجب صبری خدا دارد

اگر من جای او بودم

برای خاطر تنها یکی مجنون صحراگرد بی سامان

هزاران لیلی نازآفرین را کو به کو

آواره و دیوانه می کردم

عجب صبری خدا دارد

اگر من جای او بودم

بگرد شمع سوزان دل عشاق سرگردان

سراپای وجود بی وفا معشوق را

پروانه می کردم

عجب صبری خدا دارد

اگر من جای او بودم

بعرش کبریائی با همه صبر خدایی

تا که می دیدم عزیز نابجائی ناز بر یک ناروا گردیده خواری می فروشد

گردش این چرخ را

وارونه بی صبرانه می کردم

عجب صبری خدا دارد

اگر من جای او بودم

که می دیدم مشوش عارف و عامی ز برق فتنه این علم عالم سوز مردم کش

بجز اندیشه عشق و وفا معدوم هر فکری

در این دنیای پر افسانه می کردم

عجب صبری خدا دارد

چرا من جای او باشم

همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و تاب تماشای تمام زشتکاریهای این مخلوق را دارد

وگرنه من جای او چو بودم

یکنفس کی عادلانه سازشی

با جاهل و فرزانه می کردم

عجب صبری خدا دارد! عجب صبر
دیدگاه  •   •   •  1392/06/1 - 21:29
+2
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

برای من گیتار بزن ، برای من با هنجره ات گیتار بزن ای نازنینم .


دیدگاه  •   •   •  1392/06/1 - 18:37
+3
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
يکي از قوانين نيوتون اينه که : هر خانمي بايد يکيو داشته باشه که وقتي از مهموني بر ميگردن بهش بگه : از همه سرتر بوديااااااا ....... اونم براش ناز کنه بگه: نه بابااااا بعد اين داستان تا جاهاي باريک ادامه پيدا ميکنه که ديگه به نيوتون ربطي نداره !!! {-59-}{-33-}
دیدگاه  •   •   •  1392/05/31 - 22:27
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
به حرف حرف غزل های من ترانه ی تست

به واژه واژه ی شعر جهان نشانه تست

تو ای دلی که به شبها ز عشق می نالی

نوای مرغ شب از بانگ عاشقانه ی تست

تو رسم دلبری از عاشقان نمیدانی

چرا نگاه نداری دلی که خانه ی تست ؟

به بانگ مرغ چمن گوشی آشنا دارم

هزار نغمه اگر سر کند ترانه ی تست

منم پرنده ی بی آشیان بی پرواز

اگر به زمزمه خو کرده ام بهانه ی تست

جوانی تو بنازم نگر به پیری من

در این خزان که منم اول جوانه ی تست

گشیده یی خط پیری به چهره ام ای عمر

ببین که بر رخ من جای تازیانه ی تست

تو ای پرنده ی دور از وطن به خانه بیا

که چشم های به در مانده آشیانه ی تست

به هر زمانه یکی در سخن یگانه شود

بخوان سرود که در عهد ما زمانه ی تست

مهدی سهیلی
دیدگاه  •   •   •  1392/05/31 - 21:09
+4
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

نگاهی آشنا به یاس کردم ، تو را در در برگ گل احساس کردم ، خلاصه در کلاس ناز چشمت ، دو واحد عاشقی را پاس کردم .


دیدگاه  •   •   •  1392/05/31 - 19:14
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ