یافتن پست: #نخ

saqar
saqar
فقط یک ایرانی میتونه برای هم سطحی با فقرا سحر تا شب هیچی نخوره بعد که افطار شد یه جوجه کباب حسابی بزنه تو رگ. قبول دارین؟
1 دیدگاه  •   •   •  1392/04/24 - 19:32
+10
saman
saman
در CARLO
خودکارتان را گم کنید=خودکار ندارید
خودکار نداشته باشید=نمی نویسید
ننویسید=نمی خوانید
نخوانید=موفق نمی شوید
موفق نشوید=دیپلم نمی گیرید
دیپلم نگیرید=کار ندارید
کار نداشته باشید=پول ندارید
پول نداشته باشید=غذا ندارید
غذا نداشته باشید=لاغر می شوید
لاغر بشوید=زشت می شوید
زشت بشوید=عشق ندارید
عشق نداشته باشید=ازدواج نمی کنید
ازدواج نکنید=بچه دار نمی شوید
بچه دار نشوید=تنها می مانید
تنها بمانید=افسرده می شوید
افسرده بشوید=مریض می شوید
مریض بشوید=می میرید
دیدگاه  •   •   •  1392/04/24 - 17:49
+5
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
در CARLO
به آرزوهاي كوچكم نخند رفيق
از عرش به فرش رسيده اند
دیدگاه  •   •   •  1392/04/24 - 10:22
+4
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
این یارو رو کی کرده تو باقالیا
17 دیدگاه  •   •   •  1392/04/23 - 19:40
+8
-5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
ماندم به خماری که شراب تو بجوشد
پس مست شود در خم و از خود بخروشد
آنگه دو سه پیمانه از آن می که تو داری
با من به بهایی که تو دانی بفروشد
مستم نتوانست کند غیر تو بگذار
صد باده به جوش اید و صد بار بکوشد
وقتی که تو باشی خم و خمخانه تهی نیست
بایست دعا کرد که سرچشمه نخوشد
مستی نبود غایت تأثیر تو باید
دیوانه شود هر که شراب تو بنوشید
مستوری و مست تو به یک جامه نگنجد
عریان شود از خویش تو را هر که بپوشد
خاموش پر از نعره ی مستانه ی من ! کو
از جنس تو گوشی که سروش تو نیوشد ؟
تو ماده ی آماده دوشیدنی اما
کو شیردلی تا که شراب از تو بدوشد ؟
دیدگاه  •   •   •  1392/04/23 - 18:50
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

ای یار دوردست که دل می‌بری هنوز

چون آتش نهفته به خاکستری هنوز

هر چند خط کشیده بر آیینه‌ات زمان

در چشمم از تمام خوبان، سری هنوز

سودای دلنشین نخستین و آخرین!

عمرم گذشت و توام در سری هنوز

ای نازنین درخت نخستین گناه من!

از میوه‌های وسوسه بارآوری هنوز

آن سیب‌های راه به پرهیز بسته را

در سایه سار زلف، تو می‌پروری هنوز

با جرعه‌ای ز بوی تو از خویش می‌روم

آه ای شراب کهنه که در ساغری هنوز


دیدگاه  •   •   •  1392/04/23 - 16:33
+3
saman
saman
تو کلاسمون دختری بود که خیلی شر بود و توی کلاس ها اینقدر تیکه می انداخت که همه ما از خنده ریسه می رفتیم… یکی از کلاس هامون با استادی بود که خیلی سختگیر و اخمو بود و حتی همون دختر هم جرات تیکه انداختن نداشت. همون استاد یک بار قفسی سر کلاس آورده بود و اون دختر یک کنفرانس ۵ دقیقه ای ارائه داد و استاد به اون دختر گفت به من بگو این چه حیوونیه؟قفس با پارچه ای پوشانده شده بود و فقط پاهای حیوون دیده می شد. این دوست ما جواب داد من نمی تونم بگم چه حیوونیه باید جاهای دیگه ای از بدنشو ببینم. استاد اخم کرد و گفت: نخیر از همین پاهاش باید بفهمی چه حیوونیه?دانشجو گفت: نمی دونم…ورفت نشست استاد پرسید ببخشید خانم اسم شما چیه؟اون هم بلند شد و پاچه های شلوارشو کشید بالا و گفت: 



خودتون ببینید اسمم چیه؟
دیدگاه  •   •   •  1392/04/23 - 16:14
+4
saman
saman
در CARLO
ملت از خونه زنگ میزنن بیرون ، غذا سفارش میدن؛





من از بیرون زنگ میزنم خونه سفارش میکنم غذامو نخورن :|



دیدگاه  •   •   •  1392/04/23 - 14:40
+3
saman
saman
در CARLO
مردم ایران الان از این دو حال خارج نیستن:





یا میگن بخر بخر " گرون میشه "



یا میگن نخر نخر " ارزون میشه "





قبول دارین؟

دیدگاه  •   •   •  1392/04/23 - 12:33
+3
saman
saman
در CARLO
یادش بخیر یه وقت میگفتن سیگار نکشید پسته بخورید



دیگه از این به بعد باید یه پاکت سیگار بذاریم تو جیب‌مون



هر وقت هوس پسته کردیم یه نخ بکشیم !



دیدگاه  •   •   •  1392/04/23 - 10:23
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ