یافتن پست: #نخ

payam65
payam65
اين ابرها عقيم اند باران نخواهد آمد

دريا مپيچ بر خود توفان نخواهد آمد

ديشب پدر دوباره بي نان به خانه بر گشت

جايي كه سفره خالي ست ايمان نخواهد آمد
دیدگاه  •   •   •  1391/01/14 - 12:08
+2
payam65
payam65
تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم
تو را به خاطر عطر نان گرم
برای برفی که آب می شود دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت
لبخندی که محو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می دارم
تو را به خاطر خاطره ها دوست می دارم
برای پشت کردن به ارزوهای محال
به خاطر نابودی توهم و خیال دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم

تو را به خاطردود لاله های وحشی
به خاطر گونه ی زرین افتاب گردان
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که ندیده ام دوست می دارم
تو را برای لبخند تلخ لحظه ها
پرواز شیرین خا طره ها دوست می دارم
تورا به اندازه ی همه ی کسانی که نخواهم دید دوست می دارم
اندازه قطرات باران ، اندازه ی ستاره های اسمان دوست می دارم
تو را به اندازه خودت ، اندازه ان قلب پاکت دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه ی کسانی که نمی شناخته ام ...دوست می دارم
تو را به جای همه ی روزگارانی که نمی زیسته ام ...دوست می دارم
آخرین ویرایش توسط payam65 در [1391/01/14 - 11:53]
دیدگاه  •   •   •  1391/01/14 - 11:52
+2
payam65
payam65
تنهایی یعنی:

آنقدر یک

خاطره را

مرور کنی

که نخ

نخ

نخ

نخ

نخ

ن

خ

خ

خ

خ
.

.

.

.

.

نما

شود!
دیدگاه  •   •   •  1391/01/13 - 23:27
payam65
payam65
عشق من در سفر عشق خطر باید کرد

سینه را بر سر مقصود سپر باید کرد


از شب و ظلمت و از ظلم نباید ترسید

تا به خورشید فقط ذکر سحر باید
کرد

به وصال دل از این راه خبر باید داد

و جهان را هم از این راز
خبر باید کرد

تیغه ی درد اگر از رگ و جان داشت گذر

عاقبت از لبه ی
تیغ گذر باید کرد

عشق من در سفر عشق خطر باید کرد

موج در موج اگر
شاهد دریا باشیم

قطره قطره به دل دوست اثر باید کرد

از سفر جز هنر
عشق نباید آموخت

از دل خود به دل دوست سفر باید کرد

عشق من در سفر
عشق خطر باید کرد

یار من چرخ به دلخواه نخواهد چرخید

تا بدانی به
چه تدبیر هنر باید کرد

فتح این قله ی آزاد به آسانی نیست

عشق من در
سفر عشق خطر باید کرد
دیدگاه  •   •   •  1391/01/13 - 22:49
payam65
payam65
سعي كن تنها باشي:

زيرا تنها بدنيا آمده اي و تنها از دنيا خواهي رفت.

بگذار عظمت عشق را درك نكني:

زيرا آنقدر عظيم است كه تو را نابود خواهد كرد.

بگذار خانه ي عشقت خالي از وجود باشد:

زيرا اگر عشقي در آن منزل كند

به ويرانه هاي آن هم رحم نخواهد كرد.

اما اگر عاشق شدي:

سعي كن تنها يك نفر را دوست داشته باشي
دیدگاه  •   •   •  1391/01/13 - 20:27
parnian
parnian
هر جا که می بینم نوشته است :
" خواستن توانستن است "
آتش می گیرم !
یعنی نخواست که نشد ؟{-60-}
دیدگاه  •   •   •  1391/01/13 - 20:13
+1
payam65
payam65
آمـدی، جـانـم بـه قـربـانـت ولــی حـالا چـرا بی وفـا حـالا کــه من افـتــاده ام از پـا چـرا

نوشـدارویی و بعـد از مرگ سهـراب آمدی سنگدل این زودتر می خــواستی، حالا چـرا

عـمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست من که یک امروز مهـمـان توام، فـردا چـرا

نـازنـیـنا مـا بـه نـاز تـو جـوانـــی داده ایــم دیگـر اکنون با جوانان ناز کـن، بـا مـا چـرا

وه کـه بـا ایـن عـمرهـای کـوتـه بی اعـتبار این همه غافل شدن از چون منی شیدا چـرا

شورفرهادم به پرسش سر بزیر افکنده بود ای لـب شـیـرین جـواب تـلخ سربالا چـــرا

ای شب هجران که یکدم در تو چشم من نخفت این قدر با بخت خواب آلود من، لالا چـرا

آسمان چـون جمع مشتاقان پریشان می کند در شگـفـتم من نمی پاشد ز هـم دنــیـا چـرا

در خـزان هـجر گـل ای بلبل طبع حــزین خامُـشی شـرط وفـاداری بـود، غـوغـا چـرا

شهـریارا بی حبـیب خود نمی کردی سفر این سفـر راه قـیامت می روی، تـنهـا چـرا
دیدگاه  •   •   •  1391/01/13 - 19:58
payam65
payam65
خواهم رفت ، نخواهم ماند .

خواهم رفت از خلوت تو

و تو را از خلوت خود

برون خواهم راند.

خواهم رفت ، خواهی رفت .

بی آنکه هیچ نام و نشانی

از خود به جای بگذاری ،

بی آنکه هیچ نام و نشانی

از خود به جای بگذارم.

خواهم رفت و حتی پشت سرم

را نگاه نخواهم کرد .
دیدگاه  •   •   •  1391/01/13 - 19:49
d.m
d.m
من یاد گرفته ام با یادت زنده باشم و زندگی کنم

اما هنوز یک چیز هست که



یاد نگرفته ام که چگونه برای همیشه خاطراتت

را از صفحه دلم پاک کنم



و نمیخواهم هیچ وقت یاد بگیرم تو نگران نشو

عشق من فراموش کردنت



را هیچ وقت یاد نخواهم گرفت
دیدگاه  •   •   •  1391/01/12 - 22:01
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
زندگی را از نخست برای من بد ترجمه کرده اند :
زندگی را یکی مرگ تدریجی نام نهاد
یکی بدبختی مطلق معنی کرد
یکی درد درمان ناپذیرش خواند
و سرانجام یکی رسید و گفت :
زندگی به تنهایی ناقص است !!! تا عشق نباشد ، زندگی تفسیر نمی شود
دیدگاه  •   •   •  1391/01/12 - 15:00
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ