یافتن پست: #نشست

✸ Aram ♑ الهه تَــــלּـــهاے ✸
✸ Aram ♑ الهه تَــــלּـــهاے ✸
تو عروسی رفتم کناریه دختره نشستم ..

از آرایشش خوشم اومدخصوصا ابروهاشو خیلی خوب درآورده بود

بهش گفتم شوهرت بهت گیرنمیده اینقدآرایش میکنی؟؟؟؟

باعصبانیت نگام کردو رفت اونطرف:|

بعدا متوجه شدم چه سوتی دادم

بیچاره پسر بود:|
دیدگاه  •   •   •  1392/07/29 - 11:13
+3
xroyal54
xroyal54

آقا اجازه!


دست خودم نیست خسته ام،


در درس عشق، من صف آخر نشسته ام،


یعنی نمی شود که ببینم سحر رسید؟


درس غریب "غیبت کبری" به سر رسید؟


آقا اجازه!


بغض گرفته گلویمان،


آنقدر رد شدیم که رفت آبرویمان،


استاد عشق!


صاحب عالم!


گل بهشت!


باید که مشق نام تورا تا ابد نوشت.


یک جمعه دیگر گذشت.


اللهم عجل فرجه و سهل مخرجه و اوسع منهجه


بقیت الله خیر لکم ان کنتم مومنین - بقیه الله - بقیة الله خیر لکم ان کنتم مومنین - امام زمان - تصویر پس زمینه زیبا امام زمانی - با کیفیت بالا
دیدگاه  •   •   •  1392/07/26 - 19:55
+8
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم وقتی که دیگر رفت به انتظار آمدنش نشستم وقتی دیگر
نمی توانست مرا دوست بدارد من اورا دوست داشتم وقتی اوتمام شد من اغاز شدم و چه سخت
است تنها متولد شدن مثل تنها زندگی کردن مثل تنها مردن….
دیدگاه  •   •   •  1392/07/26 - 15:30
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
رفتم سر قبر بابابزرگم
یارو اومده پیشم نشسته میگه فوت کردن؟
پ ن پ فردا امتحان ریاضی داره خودشو زده به مردن که نره..
دیدگاه  •   •   •  1392/07/26 - 14:42
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥




آخرین حرف تو چیست؟
قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض
صحبت از خاطره ایست که نشسته لب حوض
یک طرف خاطره ها!
یک طرف پنجره ها!
در همه آوازها! حرف آخر زیباست!
آخرین حرف تو چیست که به آن تکیه کنم؟
حرف من بانو،
دیدن پرواز تو در فرداهاست ...

«میربهنام موحدان پیمان حق»


دیدگاه  •   •   •  1392/07/25 - 19:57
+2
بهناز جوجو
بهناز جوجو

هيچ قطاری از اينجا نميگذرد تنها نشسته ام وقطارمی آفرينم؛ نمیشنوی سرم دارد سوت ميکشد ازنبودنت...

دیدگاه  •   •   •  1392/07/25 - 17:55
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
شکایت از کسی نکن اگه ی روز دلت شکست
اینم تقاص اون دلی که ی عمری رو به پات نشست
دیدگاه  •   •   •  1392/07/25 - 14:17
+2
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


به قلبم نشستی نگفتم چرا؟دلم راشکستی نگفتم چرا؟ یکی خواب شب های من را ربود چودیدم توهستی نگفتم چرا؟


دیدگاه  •   •   •  1392/07/25 - 12:41
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

سیاوش منم نه از پریزادگان


از ایرانم از شهر آزادگان


که ایران بهشت است یا بوستان


همی بوی مشک آید از بوستان


سپندار پاسبان   ایران تو باد


ز خرداد روشن روان تو باد


ندانی که ایران نشست من است


جهان سر به زیر دو دست من است


هنر نزد ایرانیان است و بس


ندادند شیر ژیان را به کس


همه یکدلانند و یزدان شناس


به نیکی ندارند از بد هراس


دریغ است  ایران که ویران شود


کنام پلنگان و شیران شود


همه جای جنگی سواران بدی


نشستن گه شهریاران بدی


چو ایران نباشد تن من مباد


بر این بوم و بر زنده یک تن مباد


همه روی یکسر به جنگ آوریم


جهان بر بد اندیش تنگ آوریم


ز بهر بر و بوم و پیوند خویش


زن و کودک وخرد و فرزند خویش


همه سر به سر تن به کشتن دهیم


از آن به که کشور به دشمن دهیم


دیدگاه  •   •   •  1392/07/24 - 22:37
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



دوستت دارم" غوغا می کند

به شرطی که

از بین لب های "تــو" آمده باشد

نشسته باشد روی دل "من ......




دیدگاه  •   •   •  1392/07/24 - 21:39
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ