یافتن پست: #نشست

مهسا
مهسا
@hadith میشه پروانه بود و به هر گلی نشست اما بهتره مثل تو مهربون بود و به هر دلی نشست{-35-}{-35-}{-35-}
7 دیدگاه  •   •   •  1390/11/20 - 00:44
+7
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
رئيس ديونه خونه ميره به مريضاش سر بزنه ببينه اونايي كه خوب شدن رو مرخص كنه ميبينه همه جمع شدن تو حياط دارن ميپرن بالا پايين ميپرسه چيكار ميكنيد ميگن ما سيبزميني هستيم داريم سرخ ميشيم بعد ميبينه يكي اونكنار نشسته مگه حتما اين خوب شده ازش ميپرسه تو چرا نميپري بالا پايين ميگه آخه من چسبيدم ته مايتابه
دیدگاه  •   •   •  1390/11/19 - 23:29
+4
مهسا
مهسا
{-7-}{-36-}???!
10 دیدگاه  •   •   •  1390/11/19 - 23:26
+8
امید
امید
دكتر شريعتي : «كلاس پنجم كه بودم پسر درشت هيكلي در ته كلاس ما مي نشست كه براي من مظهر تمام چيزهاي چندش آور بود ،آن هم به سه دليل ؛ اول آنكه كچل بود، دوم اينكه سيگار مي كشيد و سوم - كه از همه تهوع آور بود- اينكه در آن سن و سال، زن داشت. !... چند سالي گذشت يك روز كه با همسرم از خيابان مي گذشتيم ،آن پسر قوي هيكل ته كلاس را ديدم در حاليكه خودم زن داشتم ،سيگار مي كشيدم و كچل شده بودم
3 دیدگاه  •   •   •  1390/11/19 - 01:08
+2
ebrahim
ebrahim
دیروز دلم گرفته بود رفتم پارک که دلم وا شه بس که دوتا دوتا نشسته بودن بیشتر دلم گرفت
دیدگاه  •   •   •  1390/11/18 - 21:45
+11
سحر
سحر
خاطره
1 دیدگاه  •   •   •  1390/11/17 - 20:28
+3
مهسا
مهسا
خدایی که اون بالا نشستی و داری سرنوشت منو می بافی؛ کاش تو دست و بالت غیر از کاموای مشکی, رنگ دیگه ای هم بود!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/17 - 14:05
+6
ALI
ALI
نشستیم داریم فیلم اکشن میبینیم یه دفه بابام یه لگد محکم بهم زد.میگم چرا میزنی؟میگه خواستم حس ال ای دی سه بعدی بهت بدم که جلو دوستات احساس حقارت نکنی
دیدگاه  •   •   •  1390/11/16 - 17:17
+2
ebrahim
ebrahim
از چی بگم ؟ شاید اس اس دوس داری قصه ی همون استقلال سه تایی اگه قصه تلخه گناه واقعیت داستان اس اس و گل های باخت دیشب که نشستن تو آزادی با افسوس کاشکی یه دنیزلی جای یه مظلومی مغرور داشتیم مهدی موقعیت ساخت و زائد گل گرفت اتشی که کل ورزشگاه رو مثله گرگ گرفت یه استقلالی با داد و فریاد گفت زود حمله کنید و گل بزنید ولی وقتم کم بود چشمام خشک شد یکم بهم اشک بده ایزد این استقلالی ها چطور واسه پرسپولیس برنام
2 دیدگاه  •   •   •  1390/11/16 - 14:54
+1
مهسا
مهسا
زندگي تلخي خوشاينديست... مي دهد... مي گيرد... مي برد... مي آورد... به تنهايي همه ي فعل هايمان را صرف مي كند!... و همينش زيباست... همين طعم گس ، كه همه چيز را چسبنده تر مي كند... بودن را... ماندن را... از پاي ننشستن را...!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/16 - 13:02
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ