یافتن پست: #نفهمی

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
لباسها در آب کوتاه میشوند و برنجها دراز.
در درازای زندگی لباس باش ودرپهنای آن برنج
و اگر عمق این پیام را نفهمیدی
بدان که تنها نیستی، چون منم نفهمیدم!خخخخخخخخخخخخخخ
دیدگاه  •   •   •  1392/05/31 - 15:21
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
وقتی نفهمی
(▓▓▓(̅(_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅()ڪے
کی سیگارت را روشن کردی
(▓▓▓(̅(_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅()ڪے
و کی کشیدی
(▓▓▓(̅(_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅()ڪے
و کی خاموشش کردی
(▓▓▓(̅(_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅()ڪے
یعنی یک جای کار می لنگد بدجــــور...
(▓▓▓(̅(_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅_̅()ڪے
دیدگاه  •   •   •  1392/05/31 - 15:18
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
پیک ها رفته بالا...
میگن مستی و راستی...
پس هر کی یه سلامتی بگه...
اون چیزی که ته دلشه، بی ریای بی ریا...
اینم از سلامتی من:
به سلامتی کسی که هیچ وقت نفهمید چقدر دوستش دارم
دیدگاه  •   •   •  1392/05/31 - 13:11
+4
be to che???!!
be to che???!!




تو هر چه میخواهی باش اما ... ادم باش!!


چه قدر نشنیدن ها و نشناختن ها و نفهمیدن ها است


که به این مردم،آسایش و خوشبختی بخشیده است!!!


مگر نمیدانی بزرگترین دشمن آدمی فهم اوست؟


پس تا میتوانی خــــــــر باش تا خوش باشی.


امروز گرسنگی فکر از گرسنگی نان فاجعه انگیزتر است.


برای خوشبخت بودن به هیچ چیز نیاز نیست جز نفهمیدن!!!


دکتر علی شریعتی(



دیدگاه  •   •   •  1392/05/31 - 00:10
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
براش اس فرستادم : دلم برایت تنگ شده
جوابش : کمتر بهم فکر کن تا دلتنگ نشی!!!
اونشب تا صبح گریه کردم نه به خاطر بی علاقه بودنش نسبت به من
برای اینکه اصلا نفهمید دلتنگی دست خودم نبود
وگرنه به جای کمتر هیچوقت بهش فکر نمیکردم
دیدگاه  •   •   •  1392/05/29 - 21:59
+1
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
یکی از بچه های کوچیک فامیل داره با اخم کارتون می بینه،
میگم چیه اینقدر اخم کردی؟
میگه از بس سانسور کردن، نفهمیدم چی شد اصلا..
دیدگاه  •   •   •  1392/05/29 - 01:18
+7
saman
saman

تو نفهمیدی ... که برای داشتنت

 


دلم را نه ...


 


          عشقم را نه ...


 


                    رویاهایم را نه ...


 


براي داشتنت حسي را دادم که


 


بدون آ ن  دیگر من، آ ن  " من " سابق نیستم!


 


حالا يکي هستم مثل بقيه ... نه ... 


 


يکي مثل يخ، سرد ...


 


           يکي مثل ديوار، بي روح ...


 


                     يکي مثل خودم اما بي حس ...!


 


و اين کشنده است، اما نمي کشد !


 


دلم مالِ تو ،


 


          عشقم مال ِ تو ،


 


                    روياهايم را هم نمي خواهم


 


اما " من ِ " خودم را پس بده ...


 


با اين " من ِ الآن " خیلی غريبه ام !!!


 


                اين حس کشنده است اما نمي کشد


دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 14:06
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

تمام ریشه ها خشکیده اینجا همه اندیشه ها از یاد رفتست به این نسلی که در راه است سوگند که نسل آدمی بر باد رفته ست در اینجا حرف بی رنگی قدیمی ست نگاه نغمه ها در گیر رنگ است به قول شعر مولانا : در اینجا وجود عشق آلوده ننگ است به جز دیوانه هائی در خیابان نمانده ردی از دنیای مجنون نظامی نیست اینجا تا ببیند چه آمد بر سر فردای مجنون در این دیری که شیرین غرق رنگ است و عشق pak  بازاری ندارد به جزء هنگام قطع ریشه ی دل کسی با تیشه ها کاری ندارد چه آمد بر سر اندیشه ی ما که (دانستن) خریداری ندارد؟ نفهمیدن ) چه دشوار است...اما برای نسل ما کاری ندارد اگر میگفت سعدی : (آدمیت نشانش بر لباس آدمی نیست نمی دانست نسلی خواهد آمد که حتی در لباس آدمی نیست

دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 00:33
+7
saman
saman
به نام آنکه مروارید عشق را در صدف معشوق قرار دارد.


چرا با من سرد و بی تفاوت رفتار میکنی؟.....چرا؟......
شاید تو هنوز نفهمیده ای که من.......فراموش شده ام......
که من.........محتاج محبتم
که من ........محتاج توام


ای که از یار نشان می طلبی یار کجاست
همه یارند ولی یار وفادار کجاست


وقتی خواستم زندگی کنم راه را بستند گفتند: غلط است.
وقتی خواستم متن سخن را به دل بگویم گفتند: دروغ است.
وقتی خواستم ستایش کنم گفتند: خرافات است.
وقتی خواستم بخندم گفتند: دیوانه است.
وقتی از درد دل پرسیدم گفتند: کودکی بیش نیست.
و حال که سخن نمیگویم میگویند عاشق است و تو ای دل خفته ی من
دوستت دارم


خداوندا نمیدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است چه رنجی می کشد آن کس که انسان است و از احساس سرشار است.


زندگی گل زردی است به نام غم
مروارید غلطانی است به نام اشک
آیینه ای شکسته ای است به نام دل
فریاد بلندی است به نام آه


اگر شاعرم شعرم تو هستی
  اگرمن عاشقم عشقم تو هستی
اگر من کوچه ام عابر تو هستی
اگر من آن شراب کهنه هستم
تو بنای آن شراب کهنه هستی


عشق و محبت ستون عبادت است
از محبت بیش از حد عشق به وجود می آید
و عشق که به درجه ی کمال برسد تبدیل به عبادت می شود


دردیاری که در آن نیست کسی یار کسی

کاش یا رب که نیفتد به کسی کار کسی
دیدگاه  •   •   •  1392/05/27 - 12:23
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به سلامتی خودمون
که آخرش نفهمیدمیم اینجا که هستیم تقدیرمونه یا تقصیرمون..
به سلامتی كافری
كه همه را به كیش خود پندارد...
نه اون مومنی كه خود را از دیگران برتر میداند....
به سلامتی اونایی...
كه هیچوقت سختی مرد بودن رو با راحتی نامردی عوض نمیكنن...
به سلامتی اونایی
كه جرات دارن میگن دیگه نمی خوامت...
نه اونایی كه میگن میدونی؟؟؟
تو لایق بهتر از منی...
ب سلامتی هرکسی زدیم گذاشت و رفت بزنیم ب سلامتی غم..شاید اونم رفت!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/25 - 17:12
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ